ناهید صیام دوست
دوازده زن در سنین مختلف در اتاق کوچکی در محله شهر ری درجنوب تهران، دور یک میز نشسته اند و با دقت به صحبت های مربی بهداشت شان درباره غده تیروئید گوش می دهند و یادداشت بر می دارند. این زنان بعد از کلاس امروزشان به 50 خانه سر می زنند و با خانواده هایی که تحت نظرشان قرار دارند درباره لزوم استفاده از نمک ید دار بمنظور جلوگیری از ابتلای کودکانشان به بیماری هایی که ناشی از کمبود ید است، صحبت می کنند؛ این آموزش در مناطق محروم که غذای دریایی بندرت مصرف می شود، بسیار مهم است.
این داوطلبان بهداشتی بخشی از شبکه زنان داوطلب بهداشت را تشکیل می دهند. این شبکه که صد هزار زن در آن مشغول به کار هستند به دولت درزمینه مسائل سلامتی و بهداشتی در مناطق شهری مثل تهران که یکی از ابرشهر های خاورمیانه محسوب می شود، کمک می کنند. بالا رفتن سرعت شهر نشینی و افزایش سریع جمعیت شهر نشین که از یک و نیم میلیون نفر در سال 1956 به هشت میلیون نفر در شهر ها رسیده است و مرز شهر را گسترش داده است و به مناطق شهری دیگری پیوسته است که خود میزبان شش میلیون نفر دیگر هستند.
با توجه به بزرگی تهران، این شهر الگوی مناسبی از لحاظ مراقبت های پزشکی و بهداشت است. آمار واکسیناسیون در این شهر صد در صد است و درسترسی همگانی به آب تصفیه شده وجود دارد و هشتاد درصد زنان باردار در دوران بارداری دستکم سه بار معاینه می شوند. دکتر حسین ملک افضلی، یکی از موسسان اصلی مرکز تحقیقات بهداشتی و برنده جایزه جمعیت سازمان ملل در سال 2007، می گوید: “به همین دلیل است که با وجود شیوع بیماری فلج اطفال در کشورهای همسایه مثل عراق، افغانستان و پاکستان و رفت و آمد مستمر بین کشور ما و این کشورها، در هشت سال گذشته حتی یک مورد فلج اطفال در ایران دیده نشده است”.
دکتر ملک افضلی می گوید: “شبکه داوطلبان بهداشتی، برخاسته از ترکیبی از نیاز و ابتکار و همچنین عقیده داشتن عمیق به این نکته است که زنان محور توسعه سلامتی هستند و سلامتی محور توسعه پایدار است”. زنان شبکه داوطلبان بهداشتی که عملکرد ساختاری اش خودجوش است، از قید مسائل بوروکراتیک آزاد است و باید گفت که این داوطلبان میلیون ها دلار از خرج دولت می کاهند. دکتر ملک افضلی، توضیح می دهد: “ما در مراکز بهداشتی خود هفته ای یک بار به زنان خانه دار آموزش می دهیم و آنها را برای آموزش 50 خانواده تحت پوشش که غالبا از اقوام و همسایگان خودشان هستند، تعلیم می دهیم”. دولت به پاس قدردانی از این داوطلبان به آنها و اعضای خانواده شان به شکل رایگان می توانند از بیمه خدمات درمانی ثانوی استفاده کنند.
شاید بزرگترین موفقیت این برنامه، مرسوم کردن برنامه تنظیم خانواده در میان انقلابیون تهرانی باشد که این تلاش باعث شده است که تعداد فرزندان یک خانواده از شش به دو برسد که این امر با حمایت رهبران مذهبی صورت گرفته است. این افراد ابتدا ایرانیان را تشویق به بچه دار شدن می کردند تا تعداد “سربازان اسلام” زیاد شود اما با توجه به وضع خطرناک افزایش جمعیت، قرص های ضد بارداری را ترویج کردند. با توجه به میزان رشد اقتصادی در ایران، کم شدن رشد جمعیت، واجب است. در حدود 7هزار زن در شهر تهران، به خانه های مردم می روند و با مادران درباره فواید خانواده های کم جمعیت صحبت می کنند و درباره راه های مختلف جلوگیری از بارداری به آنها اطلاعات می دهند و قرص ضد بارداری و کاندوم در اختیارشان می گذارند. دکتر محمد عبدالاحد، رئیس مصری جمعیت سازمان ملل در تهران، می گوید: “این امر را باید مدیون موضع گیری عملگرایانه رهبران مذهبی در قبال برنامه تنظیم خانواده بود”.
شبکه داوطلبان بهداشتی در سال 1989 در مرکز بهداشتی کیانشهر در شهر ری که یکی از حاشیه های کارگری تهران است و 30 درصد جمعیت آن افغان هستند، آغاز به کار کرد. ایران مختاری که حالا 57 سال دارد، یکی از اولین داوطلبان این برنامه بود. با وجود اینکه تحصیلات او در سطح ابتدایی است، او همه اطلاعاتی را که باید به افراد تحت پوشش آموزشش می گفت، یاد گرفت. او زنگ در خانه ای را که در کوچه خودشان واقع شده است، می زند، او می گوید: “در را باز کنید. من داوطلب بهداشت شما هستم”. در بلافاصله باز می شود. وارد خانه می شود و به عزیزه محمدی، 26 ساله، اطلاع می دهد که فردای آن روز باید به مرکز بهداشت بیاید و با پزشک درباره برنامه تنظیم خانواده صحبت کند. محمدی موافقت می کند. مردان درمورد جلوگیری از بارداری همسرانشان، توسط داوطلبان مرد آموزش می بینند.
داوطلبان بهداشتی در قسمت های حاشیه نشین تهران، مراکز بهداشتی دارند. در سالور در اسلامشهر که منطقه فقیری و جمعیت آن نیم میلیون نفر است، سه پرستار در دو اتاق مرکز بهداشت مشغول وزن کردن نوزادان، واکسن زدن و گرفتن فشار خون افراد مسن هستند. میرزا سید حسینی، 75 ساله، کفاش است و برای تزریق مولتی ویتامین به این مرکز آمده است.
معصومه بزرگ نژاد، سر پرستار مرکز بهداشت، به آمار حیاتی این مرکز اشاره می کند که سابقه تولد، مرگ، بیماری و روش های جلوگیری و مرگ و میر نوزادان و مادران 3335 نفر افراد تحت پوشش این مرکز در آن درج شده است. بزرگ نژاد، لبخندی حاکی از غرور می گوید: “من نام تک تک شان را می دانم. اگر مادری برای زدن واکسن فرزندش نیاید ما به او تلفن می زنیم. و اگر او به هر دلیلی نتوانست بیاید، ما خودمان بچه را به مرکز می آوریم”.
کارکنان مراکز بهداشتی، مسئول بهداشت مدارس و مشاغلی چون قنادی ها، سلمانی ها و بقالی ها هم هستند. بزرگ نژاد می گوید: “مردان جوان از تهران می آیند و به دبیرستان های پسرانه می روند و در بین پسران، کاندوم توزیع می کنند”.
یک داوطلب چادری می گوید که هر کجا که باشد، ختی در سبزی فروشی و بقالی، با زن ها صحبت می کند. فاطمه رضایی، 38 ساله، در مقابل چهار کمد بزرگ ایستاده است که اطلاعات هر خانوار در محله تحت پوشش او در آن قرار دارد. او می گوید که به کاری که انجام می دهد افتخار می کند، بخصوص یعد از اینکه وزارت بهداشت اعلام کرد که امید به زندگی در چند دهه گذشته از 57 سال به 73 سال رسیده است.
با وجود این آمار رشک بر انگیز، تهران با همه مشکلات یک شهر بزرگ روبرو است که مقامات کشور سعی بر برطرف کردن آن دارند. دکتر آمبروجو مانتی، رئیس سازمان بهداشت جهانی می گوید: “این کشور در حال یک گذار فراگیر است، مشکلات ایران بعنوان یک کشور درحال توسعه مثل بیماری های واگیر دارف دارد به کشوری تبدیل مط شود که بیماری های شایع در آن، مختص کشور های توسعه یافته است”.
آمار ها هم این را نشان می دهند. چهار عامل بزرگ مرگ و میر در تهران عبارتند از تصادفات جاده ای، که سالانه جان 28 هزار نفر را می گیرد؛ بیماری های قلبی که مربوط به آلودگی هوای تهران و مصرف بالای سیگار در مردان است، افسردگی و اعتیاد به مواد مخدر. دکتر محمد مهدی گلمکانی، مشاور شهردار تهران در امور سلامت، معتقد است: ”بیش از 70 درصد عواملی که در بیماری ها نقش دارند، اجتماعی هستند”.
یکی دیگر از چالش های بزرگ ایران، پوشش خدمات درمانی است. درحالیکه بیمه های اولیه و خدمات درمانی پایه، رایگان است، هزینه جراحی و مخارج بیمارستان که شامل این نوع بیمه نمی شود، سرسام آور است. سه دهه از انقلاب می گذرد و این نگرانی وجود دارد که اگر تعهدات قانونی وجود نداشته باشد، علاقه ابتدایی داوطلبان از بین برود. دکتر ملک افضلی می گوید: “این موتور تازه به راه افتاده است. مثل اتومبیلی که در سرازیری قرار دارد و با سرعت زیاد پیش می رود، حتی اگر روی پدال گاز فشار ندهید هم به راه خودش می رود”. او نگران این است که اشتیاق شدید بوجود آمده در بعد از انقلاب که باعث بوجود آمدن نسل بعدی مدیران بهداشت شد، از بین برود. اگر چنین بشود، آن مدیران بهداشت باید با صد هزار زن بسیار مصمم کنار بیایند.
منبع: مجله تایم 29 ژانویه