کمتر از دو هفته مانده به برگزاری هفدهمین دوره اجلاس مجلس خبرگان رهبری، گمانهزنیها پیرامون رییس آینده این مجلس، که باید در این اجلاس انتخاب شود، ادامه دارد. همزمان با افزایش احتمال ریاست هاشمیشاهرودی بر این مجلس، احمد علمالهدی گفت که ریاست مجلس خبرگان “مساله چندان مهمی نیست و وظایف رییس مجلس خبرگان محدود است”.
رییس پیشین مجلس خبرگان، محمدرضا مهدویکنی، مهرماه درگذشت. از آن زمان بحثهای مختلفی درباره رییس آینده این مجلس مطرح شده. در حال حاضر محمود هاشمیشاهرودی، نایبرییس مجلس خبرگان، وظایف رییس را انجام میدهد. پیش از این و در پنج ماهی که محمدرضا مهدویکنی، رییس مجلس خبرگان، در کما بود، اصولگرایان اجازه برگزاری انتخابات برای ریاست این مجلس را ندادند و هاشمیشاهرودی، نایبرییس اول، اداره جلسات را به عهده گرفت.
با نزدیک شدن به زمان برگزاری اجلاس خبرگان، محمدعلی موحدیکرمانی، دبیرکل جامعه روحانیت مبارز و امام جمعه موقت تهران، درباره رییس آینده این مجلس گفته است: “رییس جدید خبرگان وقتی اجلاسیه تشکیل شود معلوم خواهد شد. فعلا گمانهزنیهایی در این زمینه وجود دارد، اما به نظر من احتمالا آیتالله هاشمی شاهرودی به ریاست مجلس خبرگان خواهد رسید”.
پیش از مهدویکنی، اکبر هاشمیرفسنجانی رییس مجلس خبرگان بود. هاشمیرفسنجانی بین سالهای ۸۶ تا ۹۱ رییس این مجلس بود و پس از حضور محمدرضا مهدویکنی در انتخابات میاندورهای مجلس خبرگان و نامزدی اش برای ریاست این مجلس، از سمت خود کنارهگیری کرد. اصولگرایان آن زمان به دلیل موضعگیریهای هاشمیرفسنجانی درباره انتخابات ریاستجمهوری سال ۸۸ و اعتراضهای پس از آن، حضور وی در سمت ریاست مجلس خبرگان را نامناسب توصیف میکردند.
پس از مرگ مهدویکنی اصولگرایان بارها نگرانی خود را از احتمال ریاست مجدد هاشمیرفسنجانی بر مجلس خبرگان ابراز کردهاند. چند ماه پیش وبسایت هاشمیرفسنجانی به نقل از یک “منبع آگاه” نوشت که هاشمیرفسنجانی گفته است “درصورتی که بعضی افراد که آنها را برای ریاست خبرگان صالح نمیدانم قصد کاندیدا شدن داشته باشند، آمادگی خود را برای کاندیداتوری ریاست این مجلس اعلام خواهم کرد”.
اکنون نیز رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دیدار با جمعی از دانشجویان درباره احتمال حضور خود به عنوان کاندیدای ریاست مجلس خبرگان می گوید: “شما مطمئن باشید که کسی که انقلاب را دیده، چیزی جز انقلاب ندارد، من حتما پای آن میایستم و هرجا ضروری باشد حضور پیدا میکنم”.
در ماههای گذشته بحث احتمال بررسی گزینه جایگزینی آیتالله خامنهای هم مطرح شده به این معنا که مجلس خبرگان آینده احتمال دارد مجبور به چنین کاری شود و چنین مسالهای، نقش رییس مجلس خبرگان را در ساختار سیاسی پررنگ خواهد کرد و میتوان انتخاب رییس مجلس خبرگان را برآمده از نظر اکثریت اعضای خبرگان و نشاندهندهی گرایش فکری آنها دانست.
بحث انتخاب جانشین آیتالله خامنهای چند ماه پیش و پس از سخنان یک عضو مجلس خبرگان بر سر زبانها افتاد. قربانعلی دری نجفآبادی، نایبرییس مجلس خبرگان، گفته بود: “خدا رهبری را حفظ کند و به ایشان طول عمر دهد انشاالله. اما به هر حال باید برای بعد از ایشان به فکر باشیم”.
عمل جراحی آیتالله خامنهای و بستری شدن وی در بیمارستان نیز به این بحثها دامن زد. رهبر جمهوریاسلامی متولد سال ۱۳۱۸ است و در حال حاضر ۷۵ سال سن دارد. در پایان دورهی پنجم مجلس خبرگان - که انتخابات آن بیش از یک سال دیگر برگزار خواهد شد - حدود ۸۴ سال سن خواهد داشت؛ سنی که میتواند مجلس خبرگان را وادار به چاره اندیشی در مورد جانشینی او کند.
چندی پیش احمد خاتمی نیز درباره انتخاب رییس مجلس خبرگان گفته بود: “بعضیها در این دوره یک حساسیت بیشتری دارند و با این انگیزه میآیند که این دوره شانس انتخاب رهبر بیشتر است. چون میگویند آقا (مقام معظم رهبری) الان ۷۴ ساله است و تا ۸ سال ۸۲ ساله میشود و خیلیها یک خیالاتی به سرشان آمده که چه بسا خبرگان پنجم مسوولیت انتخاب رهبر را داشته باشد”.
با این حال اکنون احمد علمالهدی، از اعضای این مجلس و امام جمعه مشهد پیرامون انتخاب رییس آینده مجلس خبرگان گفته: “مدیریت مجلس خبرگان مساله چندان مهمی نیست و وظایف رییس مجلس خبرگان محدود است… طبیعی است رییس مجلس خبرگان باید برترینهای ثبوتی و اثباتی نسبت به دیگر اعضای خبرگان برخوردار باشد و اعضا او را بپذیرند و با یک امتیاز خاص انتخاب کنند”.
برخی از اصولگرایان پیش از این گفته بودند که نه تنها برای انتخابات بعدی این مجلس، به هر فردی اجازه نخواهند در این مجلس حضور پیدا کند، بلکه در مجلس فعلی نیز با “اعضای ناباب” برخورد خواهند کرد.
مجلس خبرگان رهبری ۸۶ عضو دارد و انتخابات آن هر هشت سال یک بار برگزار میشود. طبق اصل ۱۰۷ قانون اساسی این مجلس وظیفه تعیین رهبر جمهوری اسلامی را بر عهده دارد و طبق اصل ۱۱۱ می تواند در صورت عدم انجام وظایف قانونی رهبر یا پی بردن به فقدان شرایط رهبری در وی، او را از سمت خود برکنار کند.
نظارت بر نهادهای زیرمجموعه رهبر جمهوریاسلامی نیز از جمله وظایف این مجلس است. مسالهای که البته بخشی از آن پیش از این با مخالفت آیتالله خامنهای روبهرو شده بود.
این مساله نخستین بار توسط عباس نبوی، عضو هیات علمی موسسه امام خمینی، وابسته به محمدتقی مصباح یزدی، در جلسه هفتگی انصار حزبالله، فاش شد.
وی سه سال پیش خبر داده بود که رهبر جمهوری اسلامی در نامه ای به “کمیسیون نظارت بر رهبری” مجلس خبرگان تاکید کرده که نظارت این مجلس، صرفا به معنی بررسی شرایط کلی رهبری است.
نبوی اضافه کرده بود که آیتالله خامنهای خطاب به خبرگان نوشته است: “اگر بر شرایط خدشهای وارد شد، بیایید مشخص کنید و معلوم شود آنهایی که مدعی هستند راه انحراف میروند یا اینکه به شرایط رهبری خدشهای وارد شده است. اگر باقی هست آن وقت در مورد خردهریزها نمیپذیرم که شما وارد جزئیات شوید… اینکه بگویید شرایط هست و کاملا وجود دارد، اما ما میخواهیم درباره این موارد که مثلا چرا این آقا را به فلان سمت برگزیدید و چرا به فلانی اجازه دادهاید، نمیشود”.
برخی دیگر از اعضای مجلس خبرگان نیز گفته بودند که رهبر جمهوریاسلامی مانع حضور مسوولان برخی نهادهای زیردست خود در مجلس خبرگان برای توضیح پیرامون عملکرد خود شده است.
اکبر هاشمی رفسنجانی در گفتوگویی با نشریه حکومت اسلامی، ارگان این مجلس (شماره تابستان ۱۳۸۵) نیز گفته بود: “مجلس خبرگان فرضش بر این بود که هر چیزی که به رهبری مربوط می شود را پیگیری کند، مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدا و سیما، نیروهای مسلح و هر چه که تحت امر رهبری است. اینها به مجلس خبرگان فراخوانده شوند و گزارش کارهای خودشان را به خبرگان بدهند و خبرگان هم سؤال کنند و آنها هم توضیح بدهند و احیاناً اگر اشکال و ایرادی هم بود، در همان جلسه مطرح شود تا همه در جریان قرار بگیرند، این به صورت قانون در آمد. اما وقتی بعضی از این نهادها دعوت شدند که در جلسه خبرگان حضور پیدا کنند تا گزارش عملکردهای خودشان را بدهند، دفتر رهبری مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبری نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست”.
احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان هم در اینباره گفته بود: “نظر عده زیادی از اعضای خبرگان بر این بود که باید هیأت تحقیق در نهادهای زیر نظر مقام معظم رهبری تحقیق و بررسی کند که آیا درست اداره می شوند یا نه؟… نظر اکثریت بر این بود. تا این که موضوع را با مقام معظم رهبری در میان گذاشتیم. چندین جلسه صحبت شد، ایشان با این نظر موافق نبودند. در مورد نیروهای مسلح فرمودند: اصلاً حرفش را نزنید، برای این که در نیروهای مسلّح امکان این که کسی تحقیق و سؤال کند، نیست. نیروهای مسلّح جای این حرف ها نیست. مگر می شود کسی در میان نیروهای مسلح وارد شود و راجع به مسائلی ایجاد شبهه کند؟ در این صورت فرمانده نمی تواند کار کند. به هر حال طی دو ـ سه جلسه ای که با ایشان داشتیم و بحث های زیادی شد، با این موضوع مخالفت کردند”.