سریال روز♦ تلویزیون

نویسنده

‏کارگردان رکن اصلی یک مجموعه تلویزیونی است، و اگر تخصص و تجربه لازم و کافی را نداشته باشد باید فاتحه اثر ‏تولید شده را خواند. اتفاقی که مدت هاست با رویه غلط آقایان مسئول و سیاست گذار مبنی بر بها دادن بیش از اندازه به ‏تعهد و ایمان فیلمساز در برابر تخصص، تبدیل به مصداق بارز اغلب سریال های تلویزیونی شده است. سریال ‏‏”عروس” از آن دست مجموعه هایی است که بیشترمدیون بازیگرانش است تا کارگردانش.!! البته تنها کارگردان دراین ‏زمینه “ یعنی انتخاب بازیگران” موفق عمل کرده، وگرنه معلوم نبود با نبود این بازیگران، مجموعه به چه سرنوشتی ‏دچارمی شد. ‏

serialrooz1111.jpg

‎ ‎عروس‎ ‎

نویسنده: نسرین صالحی. کارگردان: پویان طایفه. تهیه کننده: مریم بهاری. طراح صحنه و لباس: شیرین بوریایی ‏دوست. طراح گریم: منیژه حاتم آبادی. تدوین: رخند فروی. مدیر تصویربرداری: سهیل نوروزی. موسیقی: رهام ‏بهمنش. بازیگران: ابوالفضل پورعرب[خسرو]، داریوش اسد زاده[آقا جون]، مهرانه مهین ترابی[مهناز]، شمسی فضل ‏الهی[مامان فروغ]، بهرام محمدی پور[فریبرز]، الهام جوادیان[ریحانه]. محصول شبکه دوم. ‏

فریبرز جوانی ساده لوح و بی دست و پاست که برای درس خواندن از شهرستان به تهران نزد عمه و مادربزرگ خود ‏آمده، او به دانشگاه می رود تا در ترم اول ثبت نام کند. اما شهریه او را کیف قاپ ها می دزدند و او به جرم درگیری ‏درخیابان توسط کلانتری بازدداشت می شود… ‏

‎ ‎مجموعه بازیگرمحور!!!‏‎ ‎

محوریت قصه ای که نویسنده در‏‎ ‎‏”عروس” به آن پرداخته ازمضمونی تکراری وکلیشه ای برخورداراست. کوچ یک ‏جوان شهرستانی به تهران به کرات دستمایه ساخت مجموعه وآثار سینمایی قرارگرفته است. نویسنده دراین مجموعه ‏همچنان ازهمان الگوی آشنا سود می جوید وشخصیت محوری خود-فریبرز- را براساس آن شاخصه ها خلق می کند. ‏دست و پا چلفتی بودن، زود باوربودن، ساده بودن و… ازویژگی های قابل ذکری است که در اکثر چنین شخصیت هایی ‏مشاهده می شود. در واقع نویسنده تلاشی برای ارائه شخصیتی تازه انجام نداده است وهیچ طرح و پیرنگ مناسبی برای ‏ساختمان قصه اش نیز طراحی نکرده است. ‏

فصل بندی حوادث کاملاً قابل حدس صورت گرفته است و اکثر این بخش ها فاقد جذابیت و تعلیق لازم است. مثال: وقتی ‏فریبرز در خیابان با مردی درگیرمی شود و پلیس وارد ماجرا می شود، عناصرطوری در کنارهم قرارگرفته اند که ‏مخاطب خیلی زود پی به ادامه قصه می برد. کارگردان اثرهم هیچ کمکی به این نقاط ضعف متن نمی کند. ‏

serialrooz12222.jpg

مخاطب در”عروس” با دکوپاژی خطی و بی رمق و فاقد هرگونه عنصر زیبایی شناسانه روبرومی شود. نماها ‏آنقدرساده طراحی شده اند که در بیشترلحظات لطمه شدیدی بر ریتم اثر وارد می کند، زیرا مدت زمان هر پلان بسیار ‏طولانی تر از آن چیزی است که باید باشد. نکته دیگردرمورد کارگردانی، میزانسن هایی است که طایفه به بازیگرانش ‏داده است. میزانسن ها چنان محدود و در بعضی صحنه ها دست و پا گیر است که بازیگرنمی تواند به نحو درستی ‏ازانرژی اش استفاده کند. موسیقی اثر هم به شدت با درونمایه اثر مغایرت دارد. موتیف و ریتمی که آهنگساز برای این ‏قصه و صحنه های آن انتخاب کرده، بیشتر برای یک کار کودکان مناسب است تا یک اثرکمیک!!‏

شاید تنها نکته قابل ذکر درمورد کارگردانی، انتخاب درست بازیگران باشد. دربخش بازیگری برخلاف دیگربخش ها ‏اتفاق خوبی افتاده است. بازیگران همگی درکنارهم ازیک هارمونی بجا ودرست برخوردارند. ابوالفضل پورعرب ‏درنقش خسرو بازی چشمگیر و قابل قبولی ازخود به نمایش می گذارد. در واقع پورعرب توانایی خود در قالب بازی ‏طنز را به رخ همگان می کشد. استفاده ای که او از لحن انتخابی خود در این نقش می کند، خلاقانه است. مهرانه مهین ‏ترابی بسیار خوب ازتکنیک سود می جوید. او تسلط بی نظیری بر حواس پنجگانه خود دارد و در اکثرنقش آفرینی ‏هایش، بازی حسی قابل قبولی ازخود ارائه می دهد. داریوش اسد زاده هم درنقش “آقا جون” بازی بی نقصی ازخود ‏ارائه می دهد. اسدزاده دراین نقش اقتصادی در حرکات واعمالش به اجرا می گذارد که کاملا متناسب با نقشش است. ‏اسدزاده هیچ حرکت اضافی و زائدی برای بهتر نشان دادن نقش انجام نمی دهد و این یکی ازنکات طلایی نقش آفرینی ‏اوست. مجموعه “عروس” بیش ازآنکه مدیون نویسنده وکارگردان خود باشد مرهون خلاقیت بازیگرانش وتجربه ‏آنهاست. و اگر چنین تیم بازیگری در کنارهم نبودند معلوم نبود چه اتفاقی برای این مجموعه می افتاد.‏