فیلم

نویسنده

نگاه اسپکتادور به اثر مرجان ساتراپی

پرسپولیس، اولین انیمیشن راه یافته به کن

برتا لوسیا استرادا

 


نام مرجان ساتراپی در کلمبیا شناخته شده نیست، مگر اینکه فیلم “پرسپولیس” را دیده باشید. این فیلم برپایه کتاب مصوری به همین نام توسط ونسان پارونو ساخته شده است. “پرسپولیس” داستانی است سیاه و سفید در چهار جلد که یک میلیون نسخه از آن به فروش رفته. ازطرف دیگر، این اثر اولین اثر ایرانی در این نوع است.

پرسپولیس، زندگی خود نویسنده و ۳۰ سال اخیر تاریخ ایران را به تصویر می کشد. این کتاب های مصور با بیانی ساده و جذاب تصویر شفافی از ایران معاصر به ما می دهند. نویسنده می گوید که ایرانیان مسلمان هستند، ولی عرب نیستند. در یک فرهنگ ۴۰۰۰ ساله که زنان در آن از جایگاه ویژه ای برخوردار بودند، اکنون سه دهه است که بنیادگرایی اسلامی بر سر قدرت تمامی این دستاوردها را ازبین برده.

مرجان ساتراپی در سال ۱۹۶۹ در یک خانواده متوسط، تحصیلکرده و لائیک متولد شد. او در ۱۰ سالگی شاهد سرنگونی شاه و آغاز انقلاب اسلامی بود. به تدریج به گذشته خانواده خود پی می برد: اعتراض علیه بی عدالتی اجتماعی و دستیابی به یک جامعه برابر. اثر این مبارزات در صدای مادر، پدر و مادربزرگ او طنین انداز است. او یک زن آزاد و یاغی است که ایده های خود را بی پروا بیان می کند. به بیان دیگر، خانواده او یک خانواده انسان گرا و مدرن است که با ایران معاصر تناقض دارد. 

همان قدر که مرجان ساتراپی در کلمبیا ناشناخته است، در سینما و کمیک نویسی فرانسه شناخته شده است. منتقدان کتاب های کمیک معتقدند که سیاه و سفید بودن این اثر یکی از دلایل موفقیت اش است. سیاه و سفید بودن آن باعث می شود تا خواننده دکور را فراموش کند و بیشتر بر اعمال و دیالوگ های شخصیت ها متمرکز شود.

در کتاب های او ماهیت حکومت افراط گرا که بر ایران حاکم است و بخش اعظم افراط گرایی اش را جهالت تشکیل می دهد به خوبی نشان داده شده. این خصوصیات به خوبی در فیلم پرسپولیس نیز به بیننده منتقل می شود و درواقع اولین فیلم انیمیشن است که در جشنواره کن به نمایش درآمده و جایزه گرفته. زمانی که این فیلم برای جشنواره انتخاب شد، جمهوری اسلامی با اعزام نماینده فرهنگی خود و رایزنی های سفارت ایران در فرانسه تلاش کرد تا از نمایش آن جلوگیری کند. پاسخ جشنواره نیز بی درنگ بود: “این یک تصمیم هنری است، نه یک تصمیم سیاسی.”

 

 

در کتاب های پرسپولیس جدا از مقوله زنان، به جنگ ایران و عراق که کشور را تکان داد نیز اشاره شده. این جنگ که ۸ سال به طول انجامید اقتصاد کشور را دگرگون کرد. در آخر داستان زمانی که مرجان می خواهد سوار هواپیما شود و به مقصد فرانسه پرواز کند، مادرش به او می گوید که او زن آزادی است و دیگر نباید به ایران بازگردد. او با بیان این جمله عشق مادر به فرزند را نشان می دهد. آزادی بزرگ ترین نعمتی است که می توان به فرزند داد. در صحنه آخر زمانی که مرجان به سالن ترانزیت می رود و روسری خود را برمی دارد، سیاه و سفید جای خود را به فضای رنگی می دهد که نشان از آزادی و امید برای یک زندگی بهتر دارد.

منبع: اسپکتادور، ۱۰ اکتبر