رامی خوری
تلاش های دیپلماتیک بین المللی به رهبری آمریکا و اروپا در خصوص مسأله هسته ای ایران جالب ترین و مهم ترین حرکت سیاسی دنیای امروز است. از آنجا که برخی مسائل حساس به موضوع هسته ای ایران گره خورده اند، آنچه که دربارۀ ایران اتفاق می افتد، تعیین کنندۀ روابط قدرت در سال های آتی در آنسوی خاورمیانه خواهد بود. این مسائل دربرگیرندۀ انرژی جهان، اعتبار و تأثیر شورای امنیت سازمان ملل، محدودیت های تحریم های سیاسی و اقتصادی، توانایی قدرت های منطقه در نادیده گرفتن قدرت های بزرگ جهانی، تعامل منافع جهانی و منافع اسرائیل و غرب، انسجام اروپای سیاسی و روح و نص صریح قوانین بین المللی، معاهدات و کنوانسیون هاست.
از ژست سیاسی داخلی در ایران، آمریکا، اسرائیل و اروپا که بگذریم، سه موضوع اصلی مسأله برانگیز است: حق ایران برای تولید فناوری هسته ای در جهت مقاصد صلح آمیز؛ نگرانی های اسرائیل در خصوص تهدید بالفعل بمب اتمی ایران، تهدیدی که اسرائیل هرگز اجازه نخواهد داد اتفاق بیفتد؛ و نگرانی های غرب دربارۀ قدرت نظامی و قابلیت های هسته ای ایران و همچنین نفوذ سیاسی و افراطی این کشور در سراسر خاورمیانه.
با توجه به گفتگوهایی که با مقامات اسبق و کنونی آمریکا دربارۀ موضوع هسته ای ایران داشتم، تصور من این است که در حال حاضر زمان عامل اصلی است. بیش از یک سال است که واشنگتن تصمیم گرفته تلاش کند مسائل مورد مناقشه با ایران را به طور دیپلماتیک حل کند، اما در عین حال از تهدید حملۀ نظامی به ایران صرفنظر نکرده است.
فرستادن مرد شمارۀ 3 وزارت خارجۀ آمریکا به مذاکرات گروه 1+5 با ایران که ماه گذشته در ژنو برگزار شد، نشانۀ محکمی است دال بر اینکه آمریکا راه حل صلح آمیز سیاسی را ترجیح می دهد. این یکی از چیزهایی است که ایرانیان به شدت آرزوی آن را داشتند – نشستن پشت میز مذاکره با آمریکا در شرایط یکسان. اما این اقدام بدون در نظر گرفتن فرصت بیشتر برای گفتگو و یا حتی نوشیدن یک فنجان چای با تأکید ائتلاف 1+5 بر تعلیق روند غنی سازی ایران در سطوح فعلی و یا افزایش تحریم ها اساسا ً خنثی گردید. ایران خواستار مذاکرات بیشتر شد، اما گروه 1+5 ظرف چند روز تصمیم گرفت که این پیشنهاد ایران قابل قبول نیست و طرح های خود را برای اعمال تحریم های تازه بر ایران اعلام کرد.
اما موضوع جالب توجه که در واشنگتن بسیار روشن است، این است که آمریکا طرح هایی را در پیش گرفته که نشان می دهند این کشور مایل به ادامۀ مذاکره با ایران است. در حال حاضر بنظر می رسد احتمال اینکه آمریکا در تهران دفتر حفاظت از منافع باز کند، بالاست. بنظر می رسد آمریکا دریافته که تحریم ها و تهدیدها تغییر سیاست های تهران را که هدف واشنگتن است، بدنبال نخواهند داشت. اما دیپلماسی قوی، مستمر و چندجانبه می تواند به ایران امکان دهد بدون ساخت بمب اتم انرژی هسته ای تولید کند، به ویژه اگر این دیپلماسی با بهبود روابط دو جانبۀ ایران و آمریکا همراه گردد.
نگرانی اصلی واشنگتن این است که اسرائیل دچار ترس و واهمه شود و در ماههای آتی خود به تنهایی به ایران حمله کند و بدین ترتیب، منطقه و یا شاید جریان ارسال انرژی به جهان را در ورطه ای هولناک فرو ببرد. در همین حال شول مفاز معاون نخست وزیر اسرائیل هفتۀ گذشته در واشنگتن خاطر نشان کرد، این احتمال وجود دارد که روزی ایران از سلاح های اتمی خود نه فقط بر ضد اسرائیل، بلکه علیه آمریکا و اروپا نیز استفاده کند. این نوع هراس افکنی اسرائیل، در واشنگتن رایج و معمولا ً مؤثر است. اما درک آمریکا و اسرائیل از تهدید ایران دقیقا ً یکسان نیست و یک موضوع نادر است. باید در ماههای آینده شاهد باشیم که آیا دیدگاه آمریکا یا دیدگاه اسرائیل تعیین کنندۀ سیاست واشنگتن است.
این رقص سیاسی ماهها ادامه خواهد داشت، چرا که ایران تا زمان برکناری دولت بوش از قدرت در ماه ژانویه هیچ اقدام مفیدی انجام نخواهد داد. با این وجود، آمریکا نمی خواهد مذاکرات و یا تبادل پیشنهادات متوقف گردد. بنابراین، رویکرد دولت بوش در سال جاری راه حلی بدست نخواهد داد، اما در عوض گزینه های سیاسی دولت بعدی آمریکا را گسترش خواهد داد. به گمانم ایران به این موضوع پی برده است و در ماههای آتی به قدر کافی دست بعمل خواهد زد. نتیجۀ این امر ایجاد یک رابطۀ جدید قدرت میان ایران، آمریکا، اسرائیل و اروپا خواهد بود و احتمالا ً جهان پس از جنگ سرد در آستانۀ بازنشستگی است.
منبع: دیلی استار، 9 اوت