خیابان حجاب تله است

نویسنده
پرستو سپهری

» همسر یکی از دستگیرشدگان روز عاشورا:

سیاوش و ساسان پاکراه ـ پدر و پسر ـ از دستگیرشدگان روز عاشورا هستند. آنها از روز بازداشت تاکنون تنها دوبار با خانواده تماس تلفنی، به مدت دو دقیقه، داشته اند. خانم آفاق میرقاسمی، همسرسیاوش درگفتگو با روز از وضعیت دوبازداشتی این خانواده گفته است.

 

همسرو پدرشوهرتان کی وچگونه دستگیر شدند؟

به همراه سیاوش به منزل پدرشان رفته بودیم. آنها ظهرروز جمعه، برای جابه جایی اتومبیل شخصی مان از خانه خارج شدند که مبادا دردرگیری های خیابان حجاب، آسیبی از طرف لباس شخصی ها وبسیجی ها به وسیله نقلیه وارد شود. خیابان حجاب ازصبح تا ساعت 11 خلوت بود وفقط همسایه ها وعده ای از اهالی به تکیه رفت وآمد می کردند. اما ازآن ساعت به بعد صدای درگیری ها شدت پیدا کرد وسیل مردم که درمیان آنان همه رده های سنی دیده می شد به سمت ضلع جنوبی خیابان سرازیر شد. درهمین اوضاع واحوال بود که سیاوش وپدرهمسرم را دیدم وبعد دیگر هیچ. از آن روز به بعد فقط 2 بار تلفنی صحبت کرده ایم.

 

چطور متوجه دستگیری شان شدید؟

با سروصدای شلیک اسلحه وفریاد های مردم تقریبا همه همسایه ها به خیابان آمدند ودرهای منازل را بازگذاشتند. ما هم به محل شلوغی ها رسیدیم اما از سیاوش وپدرش خبری نبود. نگران شدیم. ساعت ها درانتظار پایان درگیری ها وبازگشت آرامش بودیم به این امید که پیدایشان شود، اما خبری نشد. تلفن همراهشان هم خاموش بود. بنابراین مطمئن شدیم آنها را هم بازداشت کرده وبرده اند. خیابان حجاب کوچه وپس کوچه های کمی دارد و می توان گفت که یک تله است برای معترضان. به محض اینکه پای کسی به آن خیابان باز شود امکان دستگیری اش بالای 90 درصد است. تا به حال عده زیادی را دراین خیابان دستگیر کرده اند. موتورسواران مردم را به سمت این خیابان راهی می کنند. مردم هم از سرناتوانی به اینجا می آیند وسپس درتله می افتند.

 

وبه این ترتیب ازآنها خبری نداشتید تا اینکه به شما اطلاع دادند؟

ازهمان روز به بیمارستان ها ومراکز انتظامی مراجعه کردیم. نیروی انتظامی درکلانتری ها به خوبی پاسخگو بودند اما انگار عده کمتری درکلانتری ها به سر می بردند. تقریبا 24 ساعت کامل دنبالشان بودیم تا اینکه متوجه شدیم آنها را ابتدا به مرکزمقاومت بسیج فاطمه زهرا برده وبعد ازآنجا به زندان اوین انتقال داده اند.

 

وقتی تلفن کردند، چه گفتند؟

فقط سیاوش اجازه صحبت داشت. او گفت اصلا نگران نباشید. گفت محل نگهداری شان مناسب است واصلا جای نگرانی نیست. اما لحن گفت وگویش بسیار عصبی وبا لرزش بود. مثل اینکه او وپدرهمسرم را با هم دریک جا نگه داشته اند.

 

اغلب بازداشتی های روز عاشورا با خانواده های خود درتماس هستند. چرا اینها فقط دوبار موفق به برقرار ارتباط شده اند؟

نمی دانم. نگرانی ام این است که مبادا اتهام کذبی را به عنوان جرم به سیاوش وپدرش ببندند.

 

شغل سیاوش وپدرش چیست؟

سیاوش نویسنده وکارگردان تئاتر است. تحصیلاتش در زمینه موسیقی است وسال هاست دراین زمینه به شکل مستقیم کار می کند. ساسان پاکراه (پدرهمسرم) هم بازنشسته اداره شیلات تهران است. الان نمایشی هم که سیاوش نوشته است در سالن کوچک تالار مولوی اجرا می شود اما خودش نیست واجرایش را نمی بیند. او به این کار خود خیلی علاقمند بود اما متاسفانه موفق به دیدن اجرایش نشد.

 

به شما اعلام نکرده اند تا کی باید دربازداشت بمانند؟

نه. هرشب جلوی بازداشتگاه اوین به امید آزادی شان هستیم. البته تعداد خانواده هایی که آنجا تجمع می کنند زیاد است. همه چشم براه هستیم تا شاید خبر واحوال جدیدی به ما بدهند اما با خانواده ها بدترین برخوردها را می کنند. ناگهان عده ای از داخل زندان می آیند وبا گفتن الفاظ رکیک به خانوادهها، آنها را متفرق می کنند. البته با این کار خودشان خسته می شوند. به هرحال عزیزان ما دربند هستند ومردم تا زمانی که زندانی هایشان آزاد نشوند درآنجا حضور خواهند داشت.

 

دادگاهی هم برایشان ترتیب داده اند؟

نمی دانم… نمی دانم… با اعلام خبراعدامی ها سعی دارند به جان مردم وحشت ولرزه بیندازند. با بی خبری قصد دارند خانواده ها را شکنجه دهند. اگر هم دادگاهی تشکیل داده باشند ما اطلاع نداریم.

 

آخرین تماس تلفنی تان کی بود؟

12روز قبل. می گویند تا زمانی که این شلوغی ها ادامه پیدا کند زندانیان را آزاد نخواهند کرد. علی الخصوص بازداشتی های روزعاشورا.

 

اینها راچه کسانی می گویند؟

سربازان وحراستی های زندان اوین وگرنه مسئولین دادگاهها که هیچ پاسخی نمی دهند.

 

ازبازداشتی های روز عاشورا کسی را هم آزاد کرده اند که شما دیده باشید؟

نه. هیچ کس…

 

آیا به خانواده ها اجازه می دهند برای زندانیان مایحتاج شخصی شان را ببرند؟

نه. فقط یک شماره حساب داده اند ومی گویند که وجوه خود را در آن واریز کنید.