تبلیغاتی برای توجیه برخورد نظامی با ایران

نویسنده

sarbazanaraghi.jpg

فریبا صراف

گزارش سی ان ان با تصاویری از سربازان آمریکایی شروع می شود. چهره هایی جوان که “شاید نمی دانستندبرای سرشان جایزه تعیین شده است”. جایزه ای که به گفته مقامات آمریکایی “از جانب نیروی قدس سپاه پاسداران به شبه نظامیان عراقی داده می شود تا سربازان آمریکایی را بکشند”.

این تصویر که بارها پخش شد، خبر از بالاگرفتن دعوای لفظی آمریکا و جمهوری اسلامی در آستانه صدور سومین قطعنامه شورای امنیت دارد. تصویری که مستند به ادعاهای مقامات نظامی آمریکاست: “مقامات نظامی آمریکا باز هم ایران را به دخالت در امور عراق متهم کردند. سرتیپ کوین برگنر، سخنگوی ارتش آمریکا علاوه بر طرح اتهام دخالت مسوولان ایرانی در عراق مدعی شد که ایران از دانش و امکانات گروه حزب‌الله لبنان برای آموزش و یاری رساندن به شیعیان عراق سود می‌برد”.[هم میهن]

اتهامی که سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی آن را رد می کند: “متاسفانه دولتمردان آمریکائی این روزها به انتشار سناریوهای متوالی دورغین و مضحک بدون ارائه قرائن و مستندات و با اغراض سیاسی و روانی عادت کرده‌اند”.[آفتاب]

محمد علی حسینی می افزاید: “دولتمردان آمریکا بیش از 4، 5 سال است که با فرافکنی و سیاه‌نمایی‌های مستمر به اشکال مختلف در صددند تا عوارض هولناک و اوضاع وخیم عراق که ناشی از اشتباهات پی در پی راهبردها و سیاستهای غلط مقامات آمریکائی بوده را پنهان ساخته و به جای درک واقعیتها، پذیرش حقایق امور و واگذاری اختیارات کافی و مناسب به مسوولین منتخب عراق بر رویکردهای ناردست خویش پافشاری می‌کنند. آمریکائیها همچنین در صدد هستند تا زمینه ها و مکانیزم های راه حل نخبگان و افکار عمومی کشور خود را برای برون رفت از بحران عراق فراموش ساخته و به بی راهه روند و مسیر حاشیه سازی‌ها و دور باطل را برگزینند”.

شرح این “فرافکنی” تازه به زبان نیویورک تایمزچنین است: “به گفته سرتیپ کوین برگنر سخنگوی ارتش آمریکا، نیروهای قدس سپاه پاسداران انقلاب از سربازان کارکشته حزب الله لبنان برای آموزش مبارزان شیعه عراق و طراحی حملات در این کشور استفاده کرده اند. این در حالی است که یکی از فرماندهان بلندپایه لبنان در ماه مارس در بصره دستگیر شد و پس از هفته ها تظاهر به کری و لالی، جزئیات نقش ایران را در اختیار بازجویان آمریکایی گذاشت. اوکه در ستاد فرماندهی آمریکا با نام حمید لال شناخته شده است، هفته ها پس از دستگیری وانمود می کرد قادر به تکلم و شنیدن نیست و نام خود را به دروغ حمید عنوان کرده بود. اما هویت واقعی این مرد علی موسی دقدوق از اتباع لبنان و دارای 24 سال سابقه فعالیت در حزب الله لبنان است. به گفته ژنرال برگنر، دقدوق در گذشته واحد عملیات های ویژه حزب الله را فرماندهی کرده و در سال 2005 توسط حزب الله با دستور همکاری با نیروی قدس سپاه پاسداران به ایران فرستاده شده تا افراطیون عراقی را آموزش دهد. وی سال گذشته چهار بار به عراق سفر کرده است تا در خصوص آموزش و عملیات های مخفیانه هسته های شبه نظامیان گزارش دهد و آنها را به شیوه حزب الله سازماندهی کند”.

در ادامه گزارش نیویورک تایمزآمده: “به گفته ژنرال برگنر، شبکه هسته های سری مبارزان عراقی توسط ایرانیان مسلح، تأمین و اداره می شود. این اطلاعات بر مبنای بازجویی از سه فرد دستگیر شده در حمله 20 ماه مه در بصره و بر اساس اسناد و مدارک کشف شده همراه آنها اعلام شده است. ژنرال ارتش آمریکا اعلام کرده هویت سه فرد دستگیرشده مشخص شده است. یکی از آنها از عوامل حزب الله لبنان و دو تن دیگر شیعیان عراقی از عوامل نیروی قدس سپاه پاسداران ایران هستند. بازداشت شدگان به شدت در سازماندهی هسته های شبه نظامی تحت حمایت ایران نقش داشته اند….این هسته ها مسئول بسیاری از خشونت های عراق هستند. واقعیت این است که آنها نیروهای آمریکایی، مردم عراق و نیروهای امنیتی این کشور را می کشند و ثبات عراق را مختل می کنند”.

تمام آنچه نیویورک تایمز نوشته، در گزارش سی ان ان تصویر می شود. تصاویری که قبل و بیش از همه، آمریکایی عام و احساسات وی را هدف گرفته است.

همزمان سناتور جوزف لیبرمن نیز به میدان می آید و از کاخ سفید می خواهد تا “با توجه به جنگ پنهان عوامل ایران علیه نیروهای ائتلاف در عراق، گزینه حمله نظامی علیه این کشور را به‌ طور جدی مورد بررسی قرار دهد”.[آفتاب]

سخنان این سناتور را خبرگزاری آسوشیتدپرس، چنین مخابره کرده است: “نماینده ایالت کانتیکات در سنای آمریکا شامگاه دوشنبه با اشاره به آنچه که «پرورش خشونت‌طلبی در عراق توسط عوامل ایران» توصیف کرد گفت: «دولت ایالات متحده این مسئولیت را دارد که از تمام ابزارهای ممکن برای توقف عملیات تروریست‌هایی که سربازان ما را می کشند استفاده کند.» لیبرمن با اشاره به ادعاهای روز دوشنبه سخنگوی ارتش امریکا در عراق مبنی بر دست‌داشتن دخالت ایران در حادثه کشته‌شدن پنج سرباز آمریکایی در کربلا گفت: «اخباری از این دست باید حکم زنگ بیدارباش را برای ما داشته‌باشند.» او در ادامه گفت: «شاید چاره‌ای به جز اقدام نظامی علیه اردوگاه‌هایی که ایران از آنها برای تجهیز و آموزش شورشیان ضد‌ائتلاف استفاده می‌کند وجود نداشته‌»باشد.”

با توجه به همین فضاسازی هابرای “اقدام نظامی علیه ایران” است که محسن امین زاده، در هم میهن می نویسد: “شواهد نگران‌کننده حکایت از آن دارد که آماده‌سازی شرایط برای اعمال فشار بیشتر توسط کشورهای موثر جهان با محوریت آمریکا روند خود را طی می‌کند و نه‌تنها چشم‌انداز حل همه‌جانبه مشکلات بین‌المللی ایران چندان امیدبخش نیست، بلکه نگرانی‌ها همچنان باقی است…. آمریکا در حالی با ایران به مذاکره برسر عراق می‌نشیند که پرونده هسته‌ای ایران را به یک مرجع بین‌المللی کشانده که به آسانی قادر به تاثیرگذاری برتصمیمات آن مرجع است. در این حالت آمریکا نه نیازی دارد که دراین زمینه امتیازی بدهد و نه حاضر است آن اجماع خودساخته را رها کرده و جداگانه معامله کند…. ممکن است تندروهای آمریکا بناداشته باشند که از فضای مذاکره استفاده کرده و به افکار عمومی آمریکا و جهان نشان دهند که اهل مذاکره هم هستند، اما مذاکره با ایران به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.”

آنچه محسن امین زاده، مشاور محمد خاتمی می گوید همان تصویری نیست که سی ان ان به نمایش می گذارد و سناتور لیبرمن آن را بازخوانی می کند؟

شاید در پاسخ به همین سئوال است که امین زاده با اشاره به قصد آمریکا برای توسعه دادن اتهامات علیه ایران، می گوید: “آمریکا در چند ماه اخیر علاوه برادعاهای همیشگی، دو دسته اتهامات جدید تروریستی را به ایران نسبت داده است: دسته اول این اتهامات، ادعاهای این کشور در مورد ارسال بمب‌های جهنده ضد زره پیشرفته ساخت ایران به کشور عراق و کشته شدن چند صد نفر از چند هزار نفر سرباز کشته شده آمریکایی درعراق به وسیله این سلاح‌هاست. وزارت خارجه آمریکا در گزارش سالیانه خود برای اولین بار از این سلاح به عنوان سلاح تروریستی ساخت ایران نام برده است. با توجه به حساسیت جامعه آمریکا نسبت به کشته‌شدگان این کشور در عراق، سروصدا بر سراین مساله علاوه برکاربردهای دیگر، برای نومحافظه‌کاران امکان راه‌اندازی تبلیغات موثرتر در داخل آمریکا علیه ایران را فراهم کرده است؛ تبلیغاتی که برخورد نظامی با ایران را در میان مردم آمریکا توجیه‌پذیرتر کند و دست مخالفان آمریکایی برخورد نظامی با ایران را در تبلیغ علیه اقدامات دولت نومحافظه کار بوش ببندد.”

چنین است که سخنان تند و تیز آقای حسینی راه به جایی نمی برد، زیرا: “تجربه نشان داده که بدون اتخاذ تدابیر درست و برنامه‌ریزی درست، صرف تکذیب مکرر اینگونه ادعاها علیه ایران، مشکلی را حل نکرده و گاه آن را تشدید هم می‌کند.”