تحت فشارشان بگذارید

واشنگتن تایمز
واشنگتن تایمز

» مقاله واشنگتن تایمز درباره لزوم برخورد با ایران

 

 

جورج بوش نسبت به تهدیدی که می تواند یک رژیم ستیزه جوی ‏اسلامی و مسلح به سلاح هسته ای در تهران به وجود آورد، دچار ‏توهم نشده بود. با این حال، او نتوانست جلوی توسعه تدریجی این ‏توانمندی را ظرف دو دورۀ ریاست جمهوری اش بگیرد. ‏

به نظر نمی رسد باراک اوباما نیز دچار توهمی باشد. او در یک ‏کنفرانس مطبوعاتی پس از انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور ‏آمریکا گفت: «من معتقدم توسعه سلاح هسته ای توسط ایران، غیر ‏قابل پذیرش است.»‏
واکنش ابتدائی دولت اوباما، پیگیری «تماس مستقیم دیپلماتیک» با ‏ایران بود. با این حال هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در هفته ‏جاری به وزیر خارجه یک کشور عربی گفت موفقیت این رویکرد ‏در حال حاضر با «تردید بسیار» همراه است. فشار چشمگیری ‏برای متقاعد کردن ملاهای حاکم بر ایران برای دست برداشتن از ‏جاه طلبی های هسته ای لازم است. ‏

با کنار گذاشتن راه حل اقدام نظامی، چه گزینه دیگری برای آقای ‏اوباما باقی می ماند؟ او می تواند جریان انتقال بنزین به داخل ایران ‏را قطع کند. در واقع این رویکردی است که آقای اوباما حداقل در ‏سه موقعیت مختلف از آن حمایت کرده است. او در همایش تبلیغاتی ‏خود در ماه اکتبر گفته بود: «اگر ما بتوانیم جلوی واردات بنزینی که ‏آنها احتیاج دارند بگیریم، دراینصورت آنها شروع به تغییر تحلیل ‏های پر هزینه شان می کنند. این آغازی برای اعمال فشار بر ‏آنهاست.»‏

ایران یکی از صادرکنندگان پیشروی نفت جهان است اما سرمایه ‏گذاری چندانی بر روی صنعت پالایشگاهی خود نکرده است؛ در ‏عوض، بودجه را به مصرف توسعه برنامه هسته ای رسانده است. ‏به همین دلیل، تهران باید بیش از نیمی از بنزین مصرفی خود را ‏وارد کند. معدودی از شرکت ها به تأمین بنزین ایران مشغول اند و ‏مهمترین این شرکت ها، ویستول سوئیس نام دارد. ‏

گروهی از نمایندگان دو جناح مجلس آمریکا شامل هوارد برمن، برد ‏شرمن، ایلنا راس لتین، رابرت وکسلر، مارک کیرک، راب اندروز ‏و ادوارد رویس، در 9 اسفند ماه نامه ای به استیو چاو وزیر انرژی ‏کشور ارسال کردند و از وی خواستند در قرارداد ماه ژانویه دولت ‏فدرال با شرکت ویستول تجدید نظر کند. این اقدام در واپسین ‏روزهای ریاست جمهوری جورج بوش صورت گرفت.‏

کسانی که مخالف استفاده از چنین دستاویز اقتصادی هستند، به بحث ‏های قابل پیش بینی روی آورده اند. برای مثال، حسین عسکری ‏استاد ایرانی دانشگاه جورج تاون واشنگتن می گوید پاسخ حکومت ‏به چنین رویکردی، افزایش بهای بنزین داخلی و سپس انداختن گناه ‏ها به گردن «شیطان بزرگ» خواهد بود. ‏

اما این استاد تحصیلکرده انگلستان باید بداند هرچند ملاها همیشه ‏آمریکا را مسؤول مشکلات کشور معرفی کرده اند، اما به نظر می ‏رسد ایرانی های کمتری این حرف ها را قبول می کنند. استورات ‏لوی معاون ضد تروریسم وزارت خزانه داری آمریکا در دوره ‏بوش و در دولت فعلی، 80 بانک را برای متوقف کردن معاملات با ‏ایران تحت فشار گذاشته است. یک گروه 60 نفره از اقتصاددانان ‏ایران در ماه نوامبر با شجاعت تمام، سیاست خارجی «تنش زای» ‏احمدی نژاد را محکوم کردند و گفتند رویکردهای وی، «سبب فرار ‏سرمایه گذاران خارجی و وارد آمدن خسارت های سنگین به اقتصاد ‏کشور شده است.»‏

البته از خاطر نبریم آقای عسکری از «حق قانونی ایران در غنی ‏سازی اورانیوم و توسعه رآکتورهای آب سنگین» نیز دفاع کرده ‏است. او اصرار دارد این ایران نیست که به پر و پای اسرائیل ‏پیچیده است، بلکه این اسرائیل است که « ایران را آشکارا تهدید می ‏کند.» او نوشته است تهدیدات اسرائیل در کنار خصومت آمریکا ‏باعث شده ایران « احساس نا امنی کند، و خود را قربانی فشار و ‏زورگوئی آمریکا احساس کند.» وی افزود اگر ملاها بدنبال ‏تسلیحات هسته ای باشند، «تنها برای مواقعی است که یک تهدید ‏واقعی متوجه آنها بشود.»‏

ملاهای اسلامی و ستیزه جوی ایران به مدت سه دهه شعار «مرگ ‏بر آمریکا» سر داده اند. آنها دستور کشتار نظامیان آمریکائی در ‏بیروت، خبار عربستان و سراسر عراق را صادر کرده اند. آنها ‏سوریه را به قلمر خود تبدیل کرده اند و از حزب الله و حماس به ‏عنوان نمایندگان تروریستی خود استفاده می کنند.‏

کسانی که سعی می کنند ملاها را به صورت قربانیانی به تصویر ‏بکشند که برای حفاظت خود نیاز به تسلیحات هسته ای دارند، حق ‏دارند نظر خود را داشته باشند. اما آنها حق ندارند جدی تلقی شوند و ‏هیچ کس در دنیا هم قصد ندارد چنین کسانی را جدی فرض کند. ‏

درباره نویسنده مقاله: کلیفورد دی می، رئیس بنیاد دفاع از ‏دموکراسی- یک مؤسسه سیاست گذاری متمرکز بر روی موضوع ‏تروریسم- است. ‏

منبع: واشنگتن تایممز- 8 مارس ‏