گربه سیاه مرتضوی

نویسنده
مازیار رادمنش

» درباره علیرضا زاکانی

علیرضا زاکانی از جمله نمایندگان پر حاشیه است. او به جناح راست تعلق داشته و دبیرکلی جمعیت رهپویان انقلاب را برعهده دارد. زاکانی از نمایندگانی است که اغلب در تیتر اخبار قرار دارند. خود سایت خبری دارد که موضعی افراطی دارد (جهان نیوز) و سعی می کند تا در این سایت علاوه بر حمله به اصلاح طلبان، به گفته خودش به انحرافات دولت نیز بپردازد.
از چندی پیش زاکانی دوباره تبدیل به تیتر یک رسانه ها شده است. او اواخر آبان در دانشگاه امام صادق سخنرانی داشت در برنامه “فتنه و فرجام” و علیه اغلب جناح اصلاح طلب سخنرانی کرد. اما بخشی از سخنانش در مورد قاضی سابق مرتضوی بود که سبب جنجال شد. او درباره مرتضوی گفته بود: “در مجلس هفتم مشاهده کردم که به راحتی دروغ می‌ گوید و تهمت می‌ زند و من از همان زمان می ‌دانستم که وی به نظام ضربه خواهد زد، هر چند که بسیاری اعتقاد داشتند که کارهای خوبی هم انجام داده است. بازداشتگاه کهریزک اساسا برای اراذل و اوباشی ساخته شده بود که امکان نگهداری آنها در زندان‌ های عادی وجود نداشت. بنابر گفته‌های هاشمی شاهرودی انتقال متهمان به این بازداشتگاه تنها با دستور مرتضوی ممکن بود و اظهاراتی که اخیرا وی در این خصوص داشته را باید فرار به جلو دانست. بعد از انتخابات تعدادی از دستگیر شدگان را به بازداشتگاه کهریزک منتقل کرده بودند. اکنون مشکل ما این است که مشایی تلاش کرده تا مرتضوی را به دولت ببرد و شاهدیم که همه چیز در حضور مشایی، رحیمی و مرتضوی با هم همخوانی دارند.”

مرتضوی در مراسم خاکسپاری کردان، زاکانی را بیمار دانست و حرف های او را تکذیب کرد. زاکانی نیز در پاسخ به وی گفت: “آقای مرتضوی از من شکایت کند تا معلوم شود چه کسی بیهوده حرف می زند. آقای مرتضوی چند ماه پیش نیز در یکی از جلسات کمیسیون مجلس حاضر شد و گفت: از من شکایت می کند اما چون می دانست که چه مدرکی از او دارم ، همان جا جلوی 30 نماینده گفت من از حقم گذشتم.”

علیرضا زاکانی کیست؟

علیرضا زاکانی در سال 1344 در تهران و در خانواده ای مذهبی متولد شد. پدرش کارگر و مادرش خانه دار بود. کودکی اش در جنوب تهران سپری شد. فضای خانه و روش برادرانش او را نیز به فعالیت های مذهبی سوق داد. هنوز کودک بود که در برگزاری آئین های مذهبی شرکت کرد. دوران دبستان را در سال 56-57 به پایان رساند، همزمان با ورود به دبیرستان، انقلاب 57 به روزهای پیروزی نزدیک می شد، او نیز همراه با دوستان و خانواده اش در تظاهرات ها علیه رژیم حاکم شرکت کرد. با افکار آیت الله خمینی آشنا شد و در طیف پیروان و حامیان وی قرار گرفت. آنچنان که خود می گوید: “همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی اولین حضور اجتماعی ‌ام را با شرکت در تظاهرات و راهپیمایی ‌ها تجربه کردم.”

پس از انقلاب برای کمک به ایجاد نظم به کمیته های انقلاب مساجد پیوست. فعالیت های مذهبی، انقلابی، تحصیل و حضور در کمیته ها عمده فعالیت وی از زمان پیروزی انقلاب 57 تا زمان شروع جنگ هستند. با آغاز جنگ عراق و ایران، به عضویت سپاه در آمد و به عنوان بسیجی به جبهه های جنگ اعزام شد. از این زمان تا پایان جنگ او در جبهه های جنگ مشغول فعالیت بود. مقطع تحصیلی دبیرستان را عملا بصورت غیرحضوری و در دوران جنگ گذراند. جنگ ایران و عراق تقریبا 94 ماه به طول انجامید، زاکانی در سابقه بسیجی اش، 62 ماه در جبهه ها جنگیده است. آنچنان که خود گفته اختلاف میان این دو زمان، یا برای امتحانات و یا به دلیل مجروح شدن بوده است. او از آغاز تا پایان جنگ در 15 عملیات شرکت کرد و به ترتیب با شروع جنگ ابتدا به عنوان رزمنده در لشگر رسول اکرم، سیدالشهدا و قرارگاه جنوب و غرب فعالیت می کرد. سپس از سال 62-63 مسئولیت‌هایی از جمله معاون گردان، مسئول محور اطلاعات و عملیات قرارگاه نجف 3، قائم‌مقام اطلاعات و عملیات لشگر محمّد رسول‌الله و نهایتاً مسئولیت محور این لشگر بعد از عملیات بیت‌المقدس 4 را عهده دار بود. طی این دوران چندین بار مجروح شد و 50 درصد جانبازی دارد.

با پایان جنگ‌، در سال 1368 ازدواج کرد. این ازدواج تا امروز دوام داشته و حاصل آن سه فرزند است. همان سال در کنکور سراسری شرکت کرد و از بهمن ‌ماه سال 1368 رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران آغاز  کرد. به مجرد ورود به دانشگاه، فعالیت های سیاسی خود را با اندیشه ای نزدیک به جناح راست، در قالب حضور در تشکل ‌های دانشجویی از جمله عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی، تأسیس و مسئولیت بسیج دانشجوئی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران شروع کرد. در تابستان سال 1376 دکترای عمومی‌ را اخذ و بعد از آن با شرکت در آزمون تخصص، به‌عنوان دانشجوی دوره تخصصی پذیرفته شد. در همان دوران که انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شد از ناطق نوری حمایت کرد و در بخش دانشجویی ستاد وی، مسئولیت داشت. از اواخر سال 1377 مسئولیت بسیج دانشجوئی دانشگاه‌ های استان تهران و از سال 1379 تا 1382 مسئولیت سازمان بسیج دانشجویی کشور را بر عهده گرفت. طی همین دوران عمده فعالیت هایش برگزاری تظاهرات و تجمعات و ایراد سخنرانی علیه سیاست های دولت حاکم بود. شاید همین امر باعث شد که در اواخر دهه هفتاد به عضویت دو دوره هیئت منصفه مطبوعات در بیاید. او همچنین مسئولیت های مدیریتی در دانشگاه علوم پزشکی تهران داشت. در سال 1380 دوره برد تخصصی پزشکی هسته ‌ای را آغاز و در اسفند 1382 آن را به پایان رساند. از آن زمان به موازات فعالیت های سیاسی در مؤسسه پزشکی هسته ‌ای بیمارستان شریعتی تهران نیز مشغول به کار بوده است.

او در مورد خود می گوید: “خلاصه آنکه در اوایل نوجوانی همزمان با وقوع انقلاب اسلامی پا به عرصه فعالیت‌های اجتماعی گذاشتم و به لطف الهی با آغاز تهاجم رژیم بعثی به ایران اسلامی، تا پایان جنگ در جبهه حضور داشتم و پس از آن در صحنه علم و تحصیل، با حضور فعال چهارده ساله در جنبش دانشجویی و سپس در کسوت نمایندگی مجلس، تلاش کردم تا هیچگاه فعالیت‌های داوطلبانه بر اساس نیازهای زمانه در عرصه‌های مختلف اجتماعی را ترک نکنم.”

از پزشکی تا نمایندگی مجلس

زاکانی در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در سال 1382 به عنوان عضوی از آبادگران در تهران نامزد شد. وی توانست به‌ عنوان نماینده مردم تهران، ری ، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یابد. با حضور در مجلس، به دلیل حضور در فراکسیون اکثریت محافظه کاران و رهبریت آبادگران، سریعا پیشرفت کرد و در هیئت رئیسه مجلس و هیئت رئیسه کمیسیون آموزش مجلس مشغول به کار شد. همان زمان به عضویت شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان در آمد و سپس مسئول دبیرخانه مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس شد. چندی بعد به عضویت کمیسیون ماده ده احزاب نیز در آمد. طی مدتی که نماینده مجلس هفتم بود مسئولیت تحقیق و تفحص از نظام آموزش عالی کشور و همچنین تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری و قوه قضائیه، را عهده دار شد.


انتخابات سال 84

زاکانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 از احمدی نژاد حمایت کرد. وی معتقد بود که؛ “از سال 76 تا 84 چالش‌های جدی در کشور ایجاد و واگرایی به زیرساخت‌های کشور وارد شد که همه شاخص‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی را آسیب زد و افول جدی در سیاست خارجی داشتیم.” به همین علت از نامزد آبادگران یعنی احمدی نژاد حمایت کرد. وی ابتدا رویکردی تمام حزبی داشت و از احمدی نژاد حمایت می کرد، اما با بروز مشکلات در دولت و ضعف های مدیریتی، وی به جبهه اصولگرایان معتدل پیوست و در کنار توکلی و نادران نقش منتقد دولت را در مجلس برعهده گرفت.
او سپس جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی را بنیان نهاد و خود دبیرکلی آن را عهده دار شد. عمده جهت گیری این جریان در جهت راست افراطی محسوب می شود و آنچنان که گفته می شود به دلیل انحرافاتی که برخی جریان های جناح راست از جمله آبادگران داشتند، وی این حزب را تاسیس کرده است. زاکانی سپس در انتخابات مجلس هشتم نیز شرکت کرد و توانست دوباره به عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس شود. وی از آن زمان به بعد بیشتر در سلک منتقدین احمدی نژاد در آمد و با راه اندازی یک سایت خبری به نام جهان نیوز سعی کرد تا انحرافات دولت احمدی نژاد را افشا کند.


زاکانی و حمایت از احمدی نژاد

زاکانی در انتخابات سال 88 ابتدا چون دیگر اصولگرایانی که معتقد بودند احمدی نژاد موفق نبوده است و این موضوع به جناح راست ضربه می زند، به دنبال نامزدی فراگیرتر گشت. با این همه پس از کناره گیری ولایتی، لاریجانی و قالیباف، او تمام توان خود را برای حمایت از احمدی نژاد گذاشت. او پیش از انتخابات و زمانی که خبر از آمدن خاتمی بود گفت؛ “توصیه می‌کنم که به خاتمی رای ندهند و در این رابطه مبارزه جدی می‌کنم و رقابت منطقی و سالم را برای رای نیاوردن خاتمی دنبال می‌کنیم. رفتار اخیر خاتمی و دو پهلو حرف زدن های او حاکی از این است که خاتمی می آید.” گرچه خاتمی بخاطر میرحسین موسوی از مسابقه سیاسی رئیس جمهوری کنار کشید، اما باز هم وی معتقد بود کاندیدای اصلح احمدی نژاد است.

او پیش از انتخابات گفته بود: “در کشور در میان صف ‌بندی‌های موجود یک صف‌بندی به دنبال نفی احمدی ‌نژاد است که سمت و سوی آن را هاشمی رفسنجانی سامان می‌دهد و اساس این حرکت نیز “نه احمدی‌ نژاد” است. امروز مخالفان احمدی ‌نژاد یک سیاه‌ نمایی جدی را در دستور کار خود قرار داده‌اند و حتی به دنبال دادن وعده‌هایی نیز هستند تا بتوانند از این طریق آرایی کسب کنند. امروز رأی و نظر جریان اصولگرایی احمدی نژاد است چراکه با این انتخاب گفتمان اصولگرایی ماندگار می‌شود.”
پس از انتخابات سال 88 و در آمدن نام احمدی نژاد از صندوق های رای، وی جزو اولین نفراتی بود که به احمدی نژاد تبریک گفت و انتخابات را تداوم راه اصولگرایی و افزایش قدرت نظام دانست. حتی گفته می شد که وزارت فرهنگ و یا علوم به وی سپرده خواهد شد. حوادث پس از انتخابات سبب شد که وی نوک پیکان حملات خود را به جناح اصلاح طلب و رهبران آن نشانه بگیرد. او طی سخنانی که در مجلس یا سخنرانی هایی که داشت، جنبش سبز را فتنه ای دانست که از سوی هاشمی، موسوی، کروبی و خاتمی رهبری می شود. او همچنین گفت که هاشمی به جریان مخالف احمدی نژاد و نامزدهایش کمک مالی کرده است. همچنین مدعی شد که رئیس مجلس علی لاریجانی نیز از موسوی حمایت می کرده و به وی تبریک گفته است. وی همچنین اغلب نیروهای انقلاب را زیر سئوال برد و اعلام کرد افرادی مثل موسوی خوئینی ها جاسوس بوده اند. سخنان وی که در دانشگاه امام صادق ایراد شده بود، با تکذیبه های فراوانی روبرو شد که وی از میان تنها به تکذیبه قاضی سابق مرتضوی پاسخ داد.


زاکانی که پس از انتخابات به عضویت گروه تحقیق 6 نفره مجلس برای بررسی حوادث پس از انتخابات، ماجرای کوی دانشگاه، بازداشتگاه کهریزک در آمده بود، اعلام کرد که تمام آنهایی که به بازداشتگاه کهریزک منتقل شده اند، به دستور مرتضوی بوده است. زاکانی که پس از ماجرای دانشگاه آزاد و شکایتی که مرتضوی به آن ترتیب اثری نداده بود، از وی کینه به دل گرفته بود، او را عامل تمام جنایت های کهریزک دانست و مدعی شد که وی بیشتر در کنار جناح اصلاح طلب بوده تا محافظه کار. سخنان زاکانی موجب شد، تا مرتضوی وی را بیمار بخواند، موضوعی که خشم زاکانی را برانگیخته و موجب شد تا وی بگوید که اگر اسنادی را که دارد افشا کند مرتضوی با برف سال آینده نیز پایین نخواهد آمد. موضوعی که جالب است در دعوای میان مرتضوی و زاکانی؛ خودداری مرتضوی از برخورد است. در حالیکه وی همیشه سعی در برخورد داشت، اما طی 4 سال گذشته سخنان زاکانی را با سکوت پاسخ داده و شاید به نحوی بر آنها مهر تایید زده است.


پیگیری های ویژه زاکانی، پرونده پالیزدار و دانشگاه آزاد

زاکانی چند مورد از پرونده های دولتی و حکومتی را پیگیری کرده است. شاید مهمترین آنان ماجرای پرونده عباس پالیزدار باشد. گویا وی به همراه حسن کامران و فاطمه آجرلو وقتی می بینند پرونده ها در قوه قضائیه و به ویژه سازمان بازرسی به نتیجه ای نمی رسد، تصمیم می گیرند دست به افشاگری بزنند و برای این کار نیز پالیزدار را انتخاب می کنند. سخنان پالیزدار یک سال و اندی پیش که بیش از 50 مقام کشوری و لشگری را با اتهامات فساد اقتصادی و اخلاقی روبرو می ساخت، ولوله ای بود که تا آن زمان در تاریخ انقلاب مشابهی نداشت. به دنبال آن و با دستگیری قائمی مدیرکل سازمان بازرسی، پالیزدار محقق ارشد هیئت تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضائیه، مرتضوی دادستان وقت تهران خبر از برخورد با حامیان پالیزدار داد.

همان زمان زاکانی دست به افشاگری پرونده فروش سئوالات کنکور زد. زاکانی جزئیات کامل این پرونده را منتشر نکرد اما در متنی که در روزنامه دولتی ایران به چاپ رساند، سعید مرتضوی دادستان تهران را به “سهل انگاری”، “دریافت پرونده های از ضابطان قضائی و مفقود کردن چندین پرونده فروش سئوالان کنکور از سوی شخص سعید مرتضوی”، “طولانی کردن دادرسی برای رفع اتهام از متهمان”، “انتقال پرونده ها فروش سئوالات کنکور از شهرستان ها به تهران و مفقود کردن این پروندها در دادستانی”، “همکاری با چندین متهم زن فروش سئوالات کنکور”، “انجام تغییرات در محتوای پرونده به نفع آنها”، “عدم ثبت پروندهای مربوط به فروش سئولات کنکور در دفاتر دادستانی” و “کور کردن سرنخ های مربوط به پرونده فروش سئوالات کنکور” متهم کرد. مرتضوی با عصبانیت پاسخ داده بود که زاکانی از ترس عواقب افشاگری های پالیزدار تعادل روانی خود را از دست داده است. او همچنین روزنامه ایران را موظف ساخت که دیگر پاسخ زاکانی را منتشر نکنند.


پرونده قاضی مرتضوی

مشکلات زاکانی از زمان بررسی و شکایت وی و سلیمی نمین مسئول دفتر مطالعات تاریخ معاصر از دانشگاه آزاد اسلامی شروع شد. حدود 4 سال قبل این دو حرکتی را علیه جاسبی شروع کردند که بالاخره چند روز پیش سبب شد تا در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم گرفته شود که ریاست بر دانشگاه آزاد در دوره های 4 ساله باشد. در همین دوران این دو نفر پرونده های زمین خواری دانشگاه آزاد، از جمله زمین هادوی اولین دادستان انقلاب، فروش سئوالات کنکور، ارائه مدارک عالی به مسئولین بدون حضور در کلاس های درس را افشا کردند. آنها از جاسبی شکایت کردند، ولی شکایتشان به دست مرتضوی رسید و مرتضوی که تمام دوران تحصیلاتش در دانشگاه آزاد سپری شده بود، به پرونده ترتیب اثری نداد. همین موضوع سبب شد که طیفی در جناح راست تبدیل به منتقدین سرسخت مرتضوی شود. به این ترتیب شخصی که تنها به دلیل خواست رهبری نظام در منصب دادستانی انقلاب و عمومی تهران قرار گرفته بود، با چالش مواجه شد.

زاکانی سپس به جمع آوری مدارک علیه مرتضوی دست زد. حمایت از قاضیان متخلف، برخوردهای غیر قانونی و عدم پاسخگویی مدارکی بود که زاکانی به پرونده مرتضوی اضافه کرد. سرانجام در ماجرای پس از انتخابات 88، زاکانی مسئولیت همه آنهایی که در کهریزک بازداشت شدند را بر شانه مرتضوی گذاشت و هر روز برای اثبات آن مدرکی افشا کرد. از دستور قوه قضائیه برای بستن بازداشتگاه کهریزک تا مخالفت مرتضوی، قرارهای تعقیب سفید امضا از سوی مرتضوی و قضات نزدیک به وی همچون قاضی حسن زارع دهنوی، بازداشت مردم در زندانی که مرتضوی به شرایط آن کاملا آگاه بود و عدم برخورد با اتفاقاتی نظیر قتل، شکنجه و تجاوز به زندانیان در کهریزک، مواردی بود که زاکانی مطرح کرد. در گزارشی که گروه تحقیق مجلس از حوادث کهریزک و کوی دانشگاه تهیه شد، اسم مرتضوی به عنوان اولین مسئولی قید شد که باید با آن برخورد کرد. شاید به همین دلیل بود که رهبر با تمام علاقه ای که به مرتضوی داشت، بالاخره اجازه داد تا شخص دیگری جانشین قاتل مطبوعات شود.


برخورد با کردان، مشائی و رحیمی

در مجلس هشتم و اواخر دولت نهم، زمانی که کردان برای منصب وزارت کشور به مجلس معرفی شد، نمایندگانی چون زاکانی و توکلی سعی کردند تا صحت مدرک دکترای او که ادعا می کرد از دانشگاه آکسفورد کسب کرده را ارزیابی کنند. چندی نگذشت که مشخص شد که کردان مدرکی از این دانشگاه اخذ نکرده است. زاکانی دنبال کار را گرفت و با استعلام از دانشگاه آزاد، این خبر را افشا کرد که کردان پس از اخذ مدرک تحصیلی فوق دیپلم، هیچ مدرک دیگری اخذ نکرده و در هیچ دوره عالی نیز تحصیل نکرده، با این همه در دانشگاه آزاد تدریس کرده و با پایه دکترا از وزارت نفت، فنی حرفه ای و صدا و سیما حقوق دریافت کرده است.


این گروه در کنار مطهری احضاریه را علیه کردان منتشر کردند که مدعی شده بود کردان در زمان جوانی به دختری تجاوز کرده است. همین موضوع سبب شد که کردان استیضاح شده و وزارت کشور را چندی بعد ترک کند. طی همین دوران بود که زاکانی و توکلی خبر دادند که رحیمی (معاون اول فعلی احمدی نژاد) نظیر همین مدارک را داراست و باید با او نیز برخورد شود. رحیمی که آن زمان معاونت پارلمانی دولت بود از خطر جست، اما زمانی که در دولت بعدی به معاونت دولت رسید با شکایت توکلی، زاکانی و نادران مواجه شد. شکایتی مبنی بر ادعای دروغ رحیمی در ارائه مدرک تحصیلی. این شکایت هنوز در جریان است و رحیمی نیز علیه این سه شکایت کرده است.

زاکانی با مشائی نیز مشکل دارد و عمده سعی اش برای آن است که مشائی از دولت کنار گذاشته شود. وی معتقد است که مشائی از جنس انقلاب نیست و حرف های دکتر سروش را در قالب دیگری بیان می کند.

زاکانی چون دیگر نمایندگان جریان راست این روزها راهی به دانشگاه ندارد و اغلب وقت خود را بر کرسی نمایندگی سپری می کند. چندی پیش به عنوان آخرین سخنرانی در دانشگاه علامه طباطبایی با برخورد دانشجویان مواجه شد، یکی از دانشجویان با پرتاپ چند اسکناس هزارتومانی به سوی زاکانی از وی پرسید برای حضور خود در دانشگاه چه مقدار پول دریافت کرده است؟ موضوعی که سبب شد جلسه نیمه کاره رها شود.