کسی جواب نمی دهد

لیلا طیری
لیلا طیری

» آخرین وضعیت اعتصاب غذای زندانیان سیاسی

در حالیکه خانواده های زندانیان سیاسی و افکار عمومی نگران وضعیت زندانیانی هستند که دست به اعتصاب غذا زده اند، هیچ یک از مسئولان دستگاه قضایی تاکنون توضیحی درباره وضعیت این زندانیان نداده اند.

محمد نوری زاد، نویسنده و مستندساز و نسرین ستوده، حقوقدان، دو زندانی سیاسی هستند که در اعتصاب غذای خشک به سر می برند. خانواده های نوری زاد و ستوده که روز گذشته از صبح تا شب برای گرفتن خبری از عزیزان دربندشان در مقابل زندان اوین بودند در مصاحبه با “روز” از ادامه اعتصاب غذای این دو زندانی سیاسی خبر میدهند.

همسر خانم ستوده همچنین خبر از بازشدن پرونده ای جدید برای این وکیل دادگستری میدهد؛ پرونده ای که به گفته او به پیام ویدئویی خانم ستوده برای کمیته بین المللی حقوق بشر ایتالیا مربوط است. همسر آقای نوری زاد نیز می گوید به جای اینکه خبری درباره همسرم بدهند از ما می پرسند چه کسی به شما خبر اعتصاب غذا را داده است و…..

همزمان رضا شهابی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه که از هفته گذشته در اعتصاب غذای خشک به سر می برد، اعتصاب غذای خشک خود را به اعتصاب غذای تر تغییر داده است، با اینحال گزارش ها از وخامت حال و انتقال این زندانی به بیمارستان خبر میدهند.

اعتصاب غذای تر بدین معنا است که آقای شهابی که تاکنون از نوشیدن آب نیز امتناع میکرد بعد از این آب می آشامد.

حسن شهابی، برادر رضا شهابی، به رادیو فردا گفته است که در پی درخواست تعدادی از فعالان سیاسی و کارگری از این فعال کارگری برای پایان دادن به اعتصاب غذای خشک خود، او اعلام کرده است که این اعتصاب را به اعتصاب غذای تر تغییر می‌دهد.

این عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد تهران و حومه، خرداد ماه سال جاری از سوی مأموران امنیتی در تهران بازداشت شده بود.
اتهامات‌ رضا شهابی تاکنون به طور رسمی اعلام نشده است اما اعتصاب غذای او پس از آن صورت گرفت که مقام‌های قوه قضاییه، دو باره با آزادی او به قید وثیقه مخالفت کردند.

غلامحسین عرشی دیگر زندانی سیاسی است که بر اساس گزارش ها در اعتصاب غذا به سر می برد.

آقای عرشی که از شهروندان معترض به انتخابات مخدوش سال گذشته بوده، 17 بهمن ماه بازداشت شد و اکنون در بند 350 زندان اوین به سر می برد. این زندانی سیاسی که از سوی قاضی صلواتی به 4 سال حبس تعزیری محکوم شده، پیش از این و در جریان اعتصاب غذای 17 زندانی سیاسی و مطبوعاتی بند 350 نیز دست به اعتصاب غذا زده بود.

آقای عرشی که براساس گزارش وب سایت کلمه از روز شنبه هفته گذشته و در پی انتقال به سلول انفرادی، در اعتصاب غذا به سر می برد، به دلیل ابتلا به دیسک کمر و گرفتگی عضلات در شرایط بحرانی است.

آرش صادقی، دیگر زندانی سیاسی است که براساس گزارش ها از روز 19 آذرماه دست به اعتصاب غذا زده است.

آقای صادقی، عضو ستاد 88 است که پیش از این در مصاحبه با “روز” از حمله قلبی و در گذشت مادرش به دلیل هجوم ماموران امنیتی در نیمه های شب به منزلشان خبر داده بود.

او به 5 سال حبس تعزیری محکوم شده و براساس گزارش وب سایت دانشجو نیوز، پس از انتشار بیانیه اش به مناسبت 16 آذر مورد ضرب و شتم شدید بازجویان در بند 209 اوین قرار گرفته و از ناحیه دنده دچار شکستگی شدید شده است و بازجویان از انتقال وی به بهداری خودداری کرده اند.

ارش صادقی به همین دلیل از روز 19 آذر ماه دست به اعتصاب غذا زده است.

 

فاطمه ملکی: محمد نوری زاد کمترین درد ماست

محمد نوری زاد، نویسنده و مستند ساز که از 20 آذر ماه در اعتصاب غذا به سر می برد اعلام کرده: “من از روز بیست آذربه اعتصاب غذای خشک دست خواهم زد. دراعتراض به قانونی که نیست، عدالتی که نیست و ظلمی که هست؛ علت اینکه از روز بیستم (شنبه) رابرای شروع اعتصاب انتخاب کرده ام این است که می خواهم درست روز عاشورا، جنازه ام را بر سر اینها بکوبم”.

و اکنون 4 روز از آغاز اعتصاب غذای خشک آقای نوری زاد می گذرد. خانواده او روز گذشته از صبح تا پایان روزمقابل زندان اوین بودند تا بلکه خبری از وضعیت جسمانی این نویسنده دربند بگیرند اما نه تنها خبری نگرفتند بلکه به گفته همسر آقای نوری زاد مورد عتاب و سئوال قرار گرفتند که خبر اعتصاب غذا را از چه کسی گرفته اند.

فاطمه ملکی، همسر آقای نوری زاد در مصاحبه با “روز” از آخرین وضعیت همسرش می گوید: “آخرین خبر ما در اصل همان اولین خبری است که داریم چون 20 روز است آقای نوری زاد را ممنوع الملاقات کرده اند و تماس تلفنی هم نداشتیم. خبری هم که داریم از کسی است که در راهروی دادگاه انقلاب ایشان را دیده و چون میدانیم آقای نوری زاد به هیچ عنوان اهل تمارض نیست میدانیم که در شرایط جسمی خوبی به سر نمی برد”.

همسر آقای نوری زاد می گوید علیرغم پی گیری هایی که خانواده او انجام داده اند هیچ پاسخی از مسئولین دریافت نکرده اند: “ما مستقیما به رئیس قوه قضائیه نامه نوشتیم هیچ جوابی ندادند. به آقای لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی هم نامه نوشتیم و میدانیم که نامه را خوانده اند و به ما پیغام داده اند که به فلانی ها بگویید از طریق قوه قضائیه پی گیری کنند. گفتیم ما یک سال است که کارمان همین است اما جوابی نمی گیریم و اکنون شرایط بسیار اضطراری است. آقای نوری زاد در اعتصاب غذای خشک به سر می برند و چند روز هم به خاطر تاسوعا و عاشورا تعطیل است. اما هیچ جوابی نیامد؛ ما هم گفته بودیم اگر جواب ندهند نامه را علنی خواهیم کرد لذا نامه را منتشر کردیم”.

خانم ملکی که روز گذشته به زندان اوین مراجعه کرده می افزاید: “از ساعت 6 صبح تا 7 بعد از ظهر جلوی زندان اوین بودیم هیچ خبری ندادند. تنها از ما می پرسیدند که از کجا درز کرده که ایشان در اعتصاب است و چه کسی خبر به شما داده و….”

 وی با اشاره به اعتصاب غذای قبلی آقای نوری زاد توضیح میدهد: آقای نوری زاد بعد از ضرب و شتمی که صورت گرفت و خبر آن هم منتشر شد که 5 نفراو را مورد ضرب و شتم قرار داده اند، اشکالات بینایی و مشکل کتف و زانو پیدا کرد. بعد هم که دست به اعتصاب غذا زد، همان اعتصاب باعث شد تمامی فک پایین و دندان هایش لق شود. بعد که اعتصاب غذایش را هم شکست آثار و آسیب هایی که در آن اعتصاب دیده بود با او بود. بعد چند بار درخواست مرخصی کردیم، پزشکان زندان اوین هم گفته بودند که امکان مداوا در زندان نیست. اما هر چه درخواست کردیم برای مداوا به او مرخصی بدهند توجهی نکردند. براثر تجویز داروی اشتباه دچار مشکل پوستی شد به طوریکه پوستش لزج شده بود و لباس هم نمی توانست بپوشد حالا این مشکل کمی برطرف شده اما وضعیت دندان ها و فکش به همان شکل باقی مانده. از طرفی آقای نوری زاد از وقتی که با آقای تاج زاده در قرنطینه است روزه سیاسی می گیرد و میدانیم که بدنش اصلا کشش اعتصاب مجدد را ندارد.

خانم نوری زاد می افزاید: با این حال اوخیلی مصمم ایستاده شاید مسئولی صدایش را بشنود. نه فقط برای خود او که برای جوانانی که بی گناه زندان رفتند و مورد آزار و اذیت قرار گرفتند.

سید محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران در پیامی به محمد نوری زاد، از او خواسته است که به اعتصاب غذایش پایان دهد. زهرا رهنورد و فاطمه امیرانی (همسر شهید باکری) نیز در دیدار با خانواده آقای نوری زاد از این مستند ساز خواسته اند “به اعتصاب غذای خود پایان دهد تا سلامت و زندگی‌اش بیش از این به خطر نیفتد”.

خانم ملکی در این زمینه می گوید: هیچ خبری نداریم که آیا این درخواست ها به اطلاع آقای نوری زاد می رسد یا نه. اما میدانیم افرادی که این درخواست ها را داده اند مورد تایید آقایان نیستند که پیامشان را برسانند.

به این جمله آقای نوری زاد اشاره میکنم که “روز عاشورا جنازه اش را بر سر اینها خواهم کوبید” و از همسر او می پرسم خانواده شما اکنون در چه وضعیتی به سر می برند؟ او می گوید: شاید این حرفهای ما شعاری به نظر بیاید اما باور کنید با همه نگرانی هایی که داریم کسی ذره ای ناراحتی در صدا و چهره ما نمی بیند.آقای نوری زاد همیشه خدمتگزار بوده؛ هیچ وقت یادم نمی رود صحنه ای را که وقتی به مرخصی آمده بود به او گفتم سعی کن شرایط طوری پیش برود که آسیب کمتری ببینی. او اشک در چشمانش نشست و گفت من کی هستم که آسیب کمتری ببینم؟ این همه جوانان که در خیابان ها خونشان ریخته شد این همه جوانان در زندان ها آزار دیدند، من که عمرم را کرده ام و دیر یا زود مرگ به سراغم خواهد آمد چرا من برای آزادی، مرگ را در آغوش نگیرم”؟

خانم ملکی اضافه میکند “اگر قرار باشد اتفاقی برای آقای نوری زاد بیفتد ما افتخار میکنیم به او. شاید آسیبی که به او می رسد باعث شود از آسیب هایی که جوانان کشورمان می رسد جلوگیری شود”.

از همسر آقای نوری زاد درباره شایعه ای که در سطح اینترنت مبنی بر خواسته او از مردم برای اعتصاب در منزل آقای نوری زاد منتشر شده بود می پرسم. خانم ملکی این شایعه را رد می کند و می گوید: مردم خودشان می آیند و دلجویی میکنند و روحیه میدهند و هیچ وقت ما را تنها نمی گذارند. اما ما هرگز از کسی نخواسته ایم در منزل ما اعتصاب کند؛ چنین چیزی را نمیخواهیم و شرایط امنیتی هم چنین اجازه ای را نمیدهد.

وی در پایان می گوید: دیروز که پشت درهای اوین بودیم خانواده هایی را می دیدیم که در سرما برای پی گیری وضع عزیزانشان می آیند. همسر خانم ستوده را دیدیم که در چه شرایط سختی بود و همه بی تفاوت بودند و جوابی نمیدادند. خانم ستوده به خاطر وکالت به زندان رفته و حال اتهام جدیدی به او زده اند تحت عنوان بی حجابی. وقتی این مسائل را می بینیم آقای نوری زاد به خدا کوچکترین درد ماست. وقتی دو بچه خردسال چشم انتظار مادر هستند و چشم به راه دارند ما چه می توانیم از درد بگوییم؟ من واقعا خواهش میکنم بنویسید از خانم ستوده؛ از همه زندانیانی که بی گناه در بند هستند و از خانواده هایشان که هر چه پی گیری میکنند جوابی نمی گیرند.

 

بازجویان برای نسرین ستوده ده سال زندان بریدند!

آنچه که خانم ملکی از اتهام جدید نسرین ستوده می گوید از سوی رضا خندان، همسر این حقوقدان مورد تایید قرار می گیرد.

نسرین ستوده، وکیل تعدادی از زندانیان سیاسی و مطبوعاتی و همچنین خانواده های دو تن از جان باختگان بعد از انتخابات است که از 13 شهریور در سلول انفرادی به سر می برد و از دوشنبه شب هفته گذشته دست به اعتصاب غذای خشک زده است.

این حقوقدان طی سه ماه گذشته دوبار دیگر هم دست به اعتصاب غذا زده بود و روز شنبه همسر او به “روز” گفت که خواسته همسرش لغو احکام عادلانه ای است که بعد از انتخابات سال گذشته صادر شده است.

آقای خندان که روز گذشته در مقابل زندان اوین بوده به “روز” می گوید: احتمال نمیدادم خبری از نسرین به ما بدهند اما از نگرانی و استرس شدید رفته بودم. متاسفانه غیر از سرباز هم کسی را نمی بینیم؛ یک باجه ای است که میزنیم و سربازی باجه را باز میکند و هیچ جوابی هم ندارد. از سر استرس و نگرانی رفتم و هیچ جوابی نگرفتم.

طی روز های گذشته شایعه ای پخش شده بود مبنی بر اینکه نسرین ستوده در اثر اعتصاب غذا به کما فرو رفته است. آقای خندان با رد این شایعه می گوید: آن خبر به هیچ عنوان صحت نداشت و نمیدانم چه کسانی آن را منتشر کرده اند.

خانم ستوده روز گذشته با خانواده خود تماس گرفته و همسرش در این زمینه توضیح میدهد: عصر زنگ زد، اصلا صدایش در نمی آمد و به سختی حرف میزد. با اینکه خیلی چیزها را به ما نمی گوید و به خاطر بچه ها مراعات میکند اما کاملا مشخص بود که اصلا حالش خوب نیست. با این حال چند مطلب را عنوان کرد یکی اینکه گفت “اینجا به من گفته اند که نمی گذاریم کمتر از ده سال حکم زندان به تو بدهند و باید منتظر حکم بمانیم و ببینیم دستگاه قضایی چقدر استقلال دارد و چقدر حرف اینها درست است”. خانم ستوده همچنین گفت که روز یکشنبه او را به دادگاه برده و اتهام جدیدی  به او تفهیم کرده اند که در ارتباط با پیام تصویری است که به کمیته حقوق بشر ایتالیا فرستاده بود. جایزه ای از سوی این کمیته به خانم ستوده دادند که خودش ممنوع الخروج بود و نتوانست برود لذا پیامش را در قالب یک ویدئو ضبط کرد و فرستاد. الان ایراد گرفته اند که بدون روسری بوده و بی حجاب بوده و… برای 6 دی ماه هم تعیین وقت کرده اند که به این اتهامش رسیدگی کنند.

از آقای خندان می پرسم آیا در مورد پایان دادن به اعتصاب غذای خشک با خانم ستوده صحبت کردید؟ می گوید: ابتدا خواهر خانم ستوده با ایشان حرف زد التماس کرد که اعتصابش را بشکند اما خانم ستوده خیلی جدی گفت که “در این مورد هیچ صحبتی با من نکنید خودم میدانم چه کاری دارم میکنم” بعد هم درباره پرونده هایی که وکالتشان را برعهده دارد توصیه هایی کرد. این پرونده ها را برای پی گیری به همکارانش محول کرده و من هم توصیه هایش را نوشتم که به همکارانش بدهم. کاش اجازه میدادند خانم ستوده با همکارانش در مورد پرونده های مردم صحبت کند چون آنها بهتر از من متوجه این مسائل حقوقی می شوند.

آقای خندان می افزاید: خانم ستوده همچنین خبر داد که قاضی در زندان با او دیدار کرده البته حرف خاصی نزد و گفت گویا قرار است دادستان نیز به زندان برود. ما نمیدانیم که دادستان کار خاصی دارد یا اینکه همین طوری برای سرکشی میرود. اما به خانم ستوده واکنش ها و پیام های مردمی را گفتم خیلی دلگرم و خوشحال شد و گفت که نصف این را هم انتظار نداشته. خود ما هم تصور این همه دلگرمی و پی گیری را نداشتیم؛ از سپور محله گرفته تا همه کسانی که می شناسیم و نمی شناسیم. قشرهای مختلف مردم تماس می گیرند و دلگرمی میدهند و من به خانم ستوده گفتم و بسیار دلگرم و خوشحال شد.

به گفته اقای خندان، همسرش خود را برای بازداشت طولانی مدت آماده میکند: خودش را برای بازداشتی طولانی مدت آماده میکند؛ لیست کتاب هایی که داده این را نشان میدهد. دیروز چند تا را دادیم اما سه کتاب را فقط قبول کردند.

همسر خانم ستوده سپس با اشاره به اعتصاب غذای خشک همسرش و درخواست او برای لغو تمام احکام ناعادلانه ای که بعد از انتخابات صادر شده می گوید: در مورد این موضوع تصور من این نیست که خانم ستوده فکر کند اعتصابش باعث خواهد شد احکام ناعادلانه دهها و صدها نفر  را لغو میکنند. در واقع ایشان یک احساس مسئولیتی در قبال همه پرونده هایی که داشتند و پرونده هایی که در دست همکارانشان بوده دارد و میخواهد با اعتصاب، حمایت خودش را از موکلان خود و همچنین مردمی که ناعادلانه به زندان افتاده اند نشان دهد و با آنها ابراز همدردی و همراهی کند. وگرنه خودش میداند وقتی به خواسته شخصی کسی که اعتصاب غذا میکند توجهی نمی کنند به این خواسته که اصلا توجه نمیکنند. خانم ستوده میخواهد بگوید که تمامی حرکت های او برای خودش نبوده بلکه برای کمک به همه کسانی بوده که بی گناه به زندان رفته و محکوم شده اند.

محمدجواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه روز گذشته در جمع خبرنگاران گفته است که نسرین ستوده به خاطر حرفه وکالتش در زندان نیست بلکه اتهام وی تبلیغ علیه نظام و تماس با گروه‌های تروریستی است.

وی افزوده است: باید توجه داشت زمانی که فردی وکیل یک متهم می‌شود تمام رفت و آمدش باید در راهروهای دادگاه باشد نه اینکه از پایتختی به پایتخت کشور دیگری رفته و علیه نظام و حکومت مصاحبه کند. این را سوءاستفاده از حرفه وکالت می‌گویند.

 در همین زمینه از آقای خندان می پرسم. می گوید: خانم ستوده مدتها بود که ممنوع الخروج بود و حتی برای دریافت جایزه حقوق بشر نیز به او اجازه خروج از کشور ندادند؛ از طرفی برخلاف ادعای آقای لاریجانی  بیشتر مفاد پرونده خانم ستوده مرتبط با مصاحبه‌های او و همچنین همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر است که باز به کار وکالت او بر میگردد.