نگاه یکسویه، ممیزی های بیرحمانه بر روی محتوا و ساختار مجموعه های تلویزیونی اصلی ترین ویژگی های سیاست صدا و سیما در سال گذشته بود. البته در این میان مجموعه هایی بودند که قرار گرفتن شان در جدول پخش برنامه ها باعث به هم خوردن معادلات مدیران سیاست گذار و افراد تندرو جامعه شد. آخرین گزارش هنر روز درباره سریال های تلویزیونی در آستانه سال نو اختصاص دارد به مجموعه هایی که شاخص ترین ویژگی آنها- جدا از کیفیت در ساختار و محتوا- وجود عنصر جسارت در پرداختن به موضوع های بحث برانگیز جامعه بسته ایران است. اما برای موفقیت یک سریال تنها داشتن جسارت کافی نیست!
نگاهی به پنج سریال تلویزیونی برتر سال 1386
جسارت کافی نیست!
1- ساعت شنی، کارگردان: بهرام بهرامیان
سریال “ساعت شنی” درامی اجتماعی و روانشناسانه بود که با شروع پخش آن، اعتراض های گسترده ای به راه افتاد. داستان مجموعه در ارتباط با معضل ها و مشکل هایی بود که به صورت آشکار در جامعه وجود دارد. مطرح کردن ناباروری زنان و استفاده از رحم اجاره ای، زنان خیابانی، اعتیاد جوانان و… از اصلی ترین موضوعات مطرح شده در این سریال بود. فیلمنامه قوی مجموعه نکته قابل تامل این سریال است، کمتر فیلمنامه نویسی در چند ساله گذشته در سینما و تلویزیون ایران وجود داشته که به چنین سوژه هایی نزدیک شده باشد.البته ممیزی ها و محدودیت ها هم مزید بر علت شده تا سوژه های بکر و دست نخورده همچنان در جامعه و در دنیای داستانی باقی بمانند. خوشبختانه با پخش “ساعت شنی” این اتفاق افتاد. مخاطب چه عام و چه خاص با فیلمنامه ای روبروست که از نوآوری و جسارت فوق العاده ای چه به لحاظ ساختاری و چه به لحاظ محتوایی برخوردار است. در بخش کارگردانی و بازیگری هم تیمی کاملا منسجم و حرفه ای به کار گرفته شده است. داریوش ارجمند، آزیتا حاجیان، بیژن امکانیان، رویا تیموریان، نسرین مقانلو، مهراوه شریفی نیا و… ترکیبی از بازیگران باتجربه و پخته را گرد هم آورده بود. بهرامیان هم با دکوپاژ متفاوت خود در بخش کارگردانی، توانایی های خود را به رخ همگان کشید. در مجموع “ساعت شنی” درامی خوش ساخت و جامعه شناسانه و جسورانه بود که گریزهای خوبی به معضلات اجتماع می زد و ابایی از به نقد کشیدن بعضی از مسائل غیر قابل مطرح شدن نداشت. نشانه و جریان مثبتی در روند تولید مجموعه های تلویزیونی در سالی که گذشت.
2- مدار صفر درجه، کارگردان: حسن فتحی
ساختن سریال های تاریخی در رسانه قدرتمند و پر مخاطبی چون تلویزیون چند سالی است که به یکی از سیاست های جدی سازمان صدا و سیما بدل شده و هر از گاهی شاهد ساختن آثاری از این دست هستیم. شاید بتوان شروع کننده ساخت این سریال های تاریخی را مرحوم “علی حاتمی” دانست که با ساخت مجموعه ”هزاردستان” گامی نو و حرکتی مثبت در ساخت این نوع از سریال ها در زمان خودش برداشت. حسن فتحی قبل از این اثر، تجربه ساخت آثار تاریخی را در کارنامه اش داشت، و با ساخت سریال “ شب دهم ” به همگان ثابت کرده بود که توانایی های انکارناپذیری در این زمینه دارد. فتحی در “ مدار صفر درجه” با پیش کشیدن داستان حبیب پارسا و ماجرای عاشق شدن او به سارا، دختری یهودی، به تفکیک موضوعی دیگر در لفافه می پردازد و آن هم جدا کردن صهیونیست ها و یهودیان از یکدیگر است. اگر از این منظر به مجموعه بنگریم، وبا توجه به مشاور کارگردان که از سوی سازمان اطلاعات آمده، با اثری هدایت شده مواجه هستیم. اما مجموعه جدای از این تفاسیر، دارای ساختار و ریتم مناسبی در گسترش داستان است. انتخاب بازیگران بسیار مناسب و درست است، و مخاطب با بازی هایی قوی و کم نقص رو در روست. خصوصا شهاب حسینی ایفاگر نقش حبیب پارسا. “ مدار صفر درجه” هم مانند دیگر سریال های موفق سیما نتوانست از تیغ قیچی سانسورچیان سیما فرار کند و بخش های زیادی از سریال حذف شد تا جایی این سانسورها ادامه پیدا کرد که موجب اعتراض شدید حسن فتحی شد. او اعلام کرد: “ اگر می دانستم که قرار است چنین بلایی بر سر مجموعه بیاورند هرگز آن را به پخش نمی دادم.”
3- میوه ممنوعه، کارگردان: حسن فتحی
”میوه ممنوعه” هم مانند مجموعه ساعت شنی، اتفاقی تازه و نو در عرصه سیما به شمار می رود. فتحی این بار در میوه ممنوعه، به سراغ موضوعی رفت که بخش اعظمی از جامعه با آن رو در روست. و آن معضل خانواده ها، سرکوب غیرمنطقی غریزه جنسی و… بود. پرداختن به این موضوع، آن هم در سیما، شجاعت خاصی می طلبید. زیرا هیچ فردی تا پیش از او جسارت چنین حرکتی را نداشت. داستان “ میوه ممنوعه ” بدین قرار بود: حاج فتوحی معتمد بازار و محل به خاطر شراکت با دختری به نام هستی دل به او می بندد، پس از این اتفاق خانواده فتوحی دچار گرفتاری های بی شماری می شود. این بار فتحی فیلمنامه ای را دستمایه کار خود قرار داده بود که خود مسئول نگارش آن نبود. علاوه بر آن با فیلمنامه ای رو در روست که از چند اثر بی نظیر در قصه پردازی هایش وام گرفته بود که داستان شیخ صنعان یکی از آنهاست. فیلمنامه از ساختمانی منسجم و صحنه پردازی های فوق العاده ای برخوردار است. در واقع نویسنده همزمان چندین داستان را در کنار هم به مخاطب عرضه می کند و مخاطب در کنار پیگیری داستان اصلی با داستان های کوتاه و موثر دیگری هم مواجه می شود که ارتباط منطقی و درستی با رویداد اصلی داستان دارند.
نکته دیگری که باعث متفاوت بودن فیلمنامه شد، دیالوگ های سریال بود که با مهارت تمام توسط علیرضا کاظمی پور و علیرضا نادری به نگارش درآمده بود. ترکیب بازیگران هم بسیار درخشان بود. علی نصیریان ایفاگر نقش حاج فتوحی، نقطه عطفی در کارنامه بازیگری خود رقم زد و یک بار دیگرتوانایی های خود را به رخ همگان کشید. “میوه ممنوعه” درامی خوش ساخت است، و نقطه عطفی در کارنامه کاری فتحی به حساب می آید.
4- پریدخت، کارگردان: سامان مقدم
پریدخت دومین تجربه تلویزیونی سامان مقدم پس از سریال مناسبتی “همراز” محسوب می شود. سریالی تاریخی که علاوه بر قصه جذابش، ستارههای زیادی را دور هم جمع کرده است. پریدخت را شاید بتوان سریال ستارهها دانست. لیلا حاتمی و علی مصفا زوجی که حالا بعد ازسال ها دوری از تلویزیون دوباره آمدهاند. زوجی که آخرین بار در “کیف انگلیسی” ظاهر شدند و بعد علی مصفا کارگردان شد و لیلاحاتمی بازیگر در تنها فیلم بلند علی مصفا به نام “سیمای زنی در دوردست”. سریال داستان زندگی پریدخت درسه مقطع تاریخی است: سال 1314 که اولین مقطع زندگی اوست. بعد پریدخت را در سال 1320 میبینیم، زمانی که رضاشاه تبعید میشود، ومحمدرضا شاه جای اورامیگیرد و بعد زندگی پریدخت را 14 سال بعد یعنی دوران بعد از کودتای 28 مرداد در سال 1334 پی میگیریم. “ پریدخت ” که برای پخش در ایام محرم امسال ساخته شد دچارممیزی های فاجعه باری شد. حذف دیالوگ ها، حذف چند قسمت از سریال و… از الطاف آقایان مدعی دموکراسی بود. البته با تمام این سانسورها، استقبال مخاطبان پاسخ مناسبی بود برای آقایانی که به جای مردم همیشه تصمیم گرفته اند. ریتم مناسب، بازی های یکدست و روان و فیلمبرداری درخشان از ویژگی های شاخص “پریدخت” است که این سریال را در رده مجموعه های برتر سال قرارمی دهد.
5- اغماء، کارگردان: سیروس مقدم
سیروس مقدم متولد 1333 آبادان و فارغ التحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیباست. او از سال 1357 با سمت منشی صحنه در فیلم به نمایش در نیامده” قصه خیابان دراز” به کارگردانی محسن تقوایی وارد سینما شد. بعدها دستیار کارگردانی، طراحی صحنه و لباس و فیلمنامه نویسی را نیز تجربه کرد. در 1370 با “گرگ های گرسنه” کارگردانی را آغاز کرد و سال بعد “شکوه بازگشت” را مقابل دوربین برد. ولی ناکامی هر دو فیلم سبب شد تا به ساخت مجموعه های تلویزیونی رو بیاورد. موفقیت و محبوبیت سریال های وی از جمله مسافر، نرگس و ریحانه سبب شد تا برای تماشاگران تلویزیون و مدیران شبکه های مختلف چهره ای شناخته شده گردد. او یکی از پرکارترین کارگردان های حال حاضر تلویزیون به شمار می رود. “ اغماء” یکی دیگر از آثار مناسبتی است که برای پخش درماه رمضان ساخته شد. داستان “اغماء” درباره پزشک جراحی، معروف به پنجه طلایی بود که به علت بیماری همسرش بر سر دو راهی قرار می گیرد. همسرش از او می خواهد که وی راعمل کند و دکترپس از کش و قوس های فراوان این کار را انجام می دهد. ولی اتفاقات غیر طبیعی و غیر منتظره ای پس از آن رخ می دهد…
”اغماء” در رده سریال های معناگرا و ماوراء طبیعی قرار می گیرد که در چند ساله اخیر مورد توجه مسولان قرارگرفته است. مقدم در مقام کارگردان توانایی خود را در خلق این گونه فضاها به رخ می کشد. دکوپاژ مناسب، تدوین موازی و متقاطع، میزانسن های پیچیده و سکانس پلان های بیشمار از نکات برجسته کارگردانی او به شمارمی رود. در بخش بازیگری هم، امین تارخ در نقش دکتر پژوهان بازی درخشان و قدرتمندانه ای از خود بر جای می گذارد. تارخ از آن دسته بازیگرانی ست که بسیار بر ابزار کارش مسلط است. او تلفیق مناسبی از تکنیک و غریزه را در بازیگری مورد استفاده قرار می دهد که شاید کمتر بازیگری در ایران توانایی چنین کاری را داشته باشد. دیگر بازیگران- لعیا زنگنه، ایرج نوذری وحامد کمیلی- هم در کنار او به خوبی نقش خود را ایفا می کنند. اغماَ مجموعه خوش ساخت و پر مخاطبی بود که نشان از قریحه و حرفه ای بودن عوامل دست اندر کار آن داشت.