سیدحسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان پس از سالها ریسک حضور در مجامع عمومی را به جان خرید تا با تاکید بر ادامه مبارزات مسلحانه و ایستادن در کنار حکومت بشار اسد، به “تمام کسانی که توطئه میکنند یا منتظر تغییرات هستند” پیام بفرستد؛پیامی که در رسانه های رسمی جمهوری اسلامی انعکاس گسترده ای داشت و در صدر اخبار آنها قرار گرفت.
به گزارش فارس،نصرالله در این سخنرانی با تاکید بر اینکه “سلاح خود را بر زمین نمی گذاریم” گفت: “نباید دوست و دشمن را اشتباه بگیریم،دشمن دولت آمریکاست و ابزار آن در منطقه اسراییل است.باید توجه داشته باشیم که دولت آمریکا پس از شکست طرح آن درباره خاورمیانه جدید که جنبش های مقاومت در منطقه و کشورهای بازدارنده و مقاومت از جمله ایران وسوریه آن را به شکست کشاندند، بر آن شدتا طرح خاورمیانه جدید خود را از دروازه فتنه مذهبی و درگیری نژادی و مذهبی احیا کند و ماباید به این مسئله به خوبی آگاه باشیم.”
وی که در مسجد “الضاحیه” سخن می گفت “هر گونه اظهار نظر مذهبی” را به علت اینکه به “نفع اسراییل و امریکاست” نادرست خواند و “بار دیگر بر فتوای امام خامنه ای درباره ضرورت حمایت از تمامی نمادها” تاکید کرد.
پیرو “امام خامنهای”
حزبالله لبنان از بدو تاسیس در سال 1982 با جمهوری اسلامی پیوستگی و وابستگی مشهودی داشته ولی از 1992 که نصرالله به دبیرکلی این حزب رسید، این همراهی با توجیه پیروی از ولایت فقیه و رهبری آیتالله خامنهای بر مسلمانان جهان تشدید و تقویت شده است. نصرالله البته در سال 1360 هم از سوی آیتالله خمینی به عنوان نماینده در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب شده بود. او بارها به ایران سفر کرده وبه صراحت خود را مرید و پیرو رهبر جمهوری اسلامی خوانده و بر دستهای ایت الله خامنه ای بوسه زده است. بی جهت نبود که برخی از اصولگرایان تندرو پس از حوادث انتخابات ریاستجمهوری سال 88، او را مثال زدند و از اینکه چرا مانند نصرالله، خامنهای را “امام” نمینامند، خود را سرزنش کردند. نصرالله هم اتفاقا نگاه سرزنشباری به حامیان رهبری در ایران دارد که چرا قدر این چهره معنوی و بینظیر دنیای امروز را نمیدانند: “حقیقت آن است که ما در برابر شخصیّتی عظیم و استثنائی هستیم. ولی میبینیم بسیاری در این امّت از ایشان چیز زیادی نمیدانند. و احساس میکنیم که این امام و این رهبر چه قدر در امّت خویش و حتّی، با پوزش از برادران ایرانی، در ایران مظلوم و تنها است؛ حتّی در جنبهی آشکار و روشن شخصیّتش یعنی جنبهی رهبری و سیاسی که در قالب رهبری بیست و دو سالهی امّت تجلّی یافته. شما در حقیقت در برابر شخصیّتی قرار دارید که، به معنای واقعی کلمه، دشمنان وی را محاصره کردهاند و دوستان حقّش را ادا نمیکنند. دشمنان محاصرهاش کردهاند و مانع رسیدن حقیقت و نور وی به جهان و امّت میشوند، دوستان هم که حقّش را ادا نمیکنند. مسئولیّت ماست که این امام عظیم را به امّت بشناسانیم تا از برکات وجود اینچنین رهبر، فقیه و متفکّری بهرهمند شود. متفکّری که به خیر امروز و فردا و دنیا و آخرت امّت میاندیشد. کسی که در تمام سطوح با چالشهایی پنجه در پنجه میاندازد که در هیچ یک از دههها و قرون اخیر سابقه نداشته.”
اینکه تجهیز نظامی و تقویت مالی حزبالله از سوی جمهوری اسلامی صورت میگیرد البته روایتی رایج است که هیچ یک از طرفین آن را تایید نمیکنند اما نصرالله در بیان مقامات “سید”ش ـ خامنه ای ـ این را هم گفته است: “در یکی از جلساتی که ایشان در زمینهی نظامی صحبت میکرد حاضر بودم و دریافتم ایشان انواع سلاح، استراتژیهای نظامی و حتّی روشهای جنگ و کاربرد اسلحه را نیز میداند.”
علیرضا زاکانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هم روایتی از دیدار و کسب تکلیف نصرالله از آیتالله خامنهای در جنگ 33 روزه لبنان و اسرائیل دارد: “پس از پایان جنگ 33 روزه سید حسن نصرالله به ایران آمد؛ در دیداری که با او داشتیم، گفت: سال 2000 عرصه به ما تنگ شد و تصمیم گرفتیم عقبنشینی کنیم؛ در حزبالله به طور جدی به این جمعبندی رسیدیم؛ به ایران آمدیم و 3 روز با مسئولان ایران مشورت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که باید عقبنشینی کنیم.خدمت حضرت آقا رسیدیم؛ شرایط را به ایشان توضیح دادم؛ وقتی طرح عقبنشینی را مطرح کردم، آقا فرمودند: “شما حق عقبنشینی ندارید.” من گفتم: با مسئولان ایران صحبت کردیم. ایشان فرمودند: “اشتباه کردند شما حق عقبنشینی ندارید؛ بروید مقاومت کنید.” وظیفه ما تبعیت بود و گفتم چشم مقاومت میکنیم؛ در دلم گفتم ما شهید میشویم و این جریان میخوابد. نماز ظهر را به امامت آقای خامنهای خواندیم؛ ایشان بین نماز ظهر و عصر به ما رو کردند و فرمودند: “عنقریب شما پیروزی خواهید دید و همه شما در این پیروزی زنده خواهید ماند.” این نوید در دل ما بود و به لبنان رفتیم و مقاومت کردیم؛ تا اینکه عقبنشینی فضاحتبار دشمن در سال 2000 اتفاق افتاد. با خود گفتم آقا، دوتا نوید به ما دادند یکی نوید پیروزی و دومی نوید زنده بودن ما که در این پیروزی بود. پس از پیروزی دیدم تمام کسانی که در آن دیدار حضور داشتیم، زندهایم.”
و حالا سید حسن نصرالله پس از پنج سال که بیشتر پیامهایش را ضبط و سپس منتشر میکرد، در مراسم عاشورا در منطقه در الضاحیه در جنوب لبنان بهطور غیرمنتظره حضور یافت و سخنرانی کرد: “دوست داشتم برای چند دقیقه هم شده در میان شما باشم. دوست دارم همیشه با شما باشم تا دنیا صدای ما را بشنود و عهد خود را با امام حسین (ع) که در چنین روزی تنها و بیکس در برابر 30 هزار نفر ایستاد، تجدید کنیم. “
اما مهمترین بخش سخنان نصرالله آنجا بود که گفت: “موضع ما در برابر حوادث سوریه روشن و آشکار است، ما با اصلاحات همراه و موافق هستیم و در کنار نظامی میایستیم که در کنار مقاومت ایستاد و همراه آن بود و به تمام اصلاحاتی که رهبران سوریه آن را پذیرفته و مردم سوریه خواهان آن بودهاند، آری میگوییم؛ ولی در سوریه هم اکنون هستند کسانی که خواهان صلح و آرامش و استقرار نیستند، بلکه میخواهند سوریه را نابود کنند؛ کسانی در سوریه هستند که میخواهند شکست خود در عراق را در سوریه جبران کنند و به خوبی میدانند تغییر اوضاع در سوریه به سود اسرائیل خواهد بود. آنچه که شورای ملی سوریه خوانده میشود و در استانبول تشکیل شد، رئیسی به نام “برهان غلیون” دارد که دو روز پیش گفته بود، اگر بتواند نظام را در سوریه تغییر دهد، بیشک روابط خود با ایران و جنبشهای مقاومت در لبنان و فلسطین را قطع خواهد کرد و این تضمینهایی است که توسط غلیون به خارج داده شد. غیر از آن معارض دیگری از تجاوز به مرزهای لبنان و جنگ به حزب الله سخن گفت و اینها همه برای خدمت به اسرائیل و آمریکا صورت میگیرد، بنابراین آنچه مورد درخواست است، انجام اصلاحات نیست، بلکه ایجاد نظام خیانت و تسلیم عربی در برابر آمریکا و اسرائیل است.”
آزمون وفاداری و پر کردن جای حماس
این سخنان در شرایطی مطرح می شود که روزنامه اسرائیلی هاآرتص روز دوشنبه به نقل از مقامات ارشد فلسطینی در حماس، گزارش داد که جمهوری اسلامی حماس را “تهدید” کرده است که “پشت کردن” این جنبش به بشار اسد، “عواقبی سخت” خواهد داشت و ایران کمک های مالی و تسلیحاتی خودبه حماس را قطع خواهد کرد. به نوشته این روزنامه “با این حال خالد مشعل، رییس دفتر سیاسی حماس که او و تشکیلاتش نیز مرهون و مدیون کمکهای مسبوق به سابقه ایران است، گویا اینبار دیگر از جمهوری اسلامی حرفشنوی ندارد و به دولت سوریه، دیگر همپیمانش نیز پشت خواهد کرد. به این ترتیب نصرالله به عنوان آخرین متحد ایران و سوریه پا به میدان گذاشته و به گفته خود برای جهانیان پیامی مهم ارسال کرده است.”
این وفاداری او البته بیپاداش نخواهد ماند و بر وجهه اعتباری او در بین حلقه حکومتیان در ایران و امکانات و تسهیلات دریافتیاش خواهد افزود؛ همانطور که آیتالله مصباح یزدی به تازگی مقام دینی و معنوی بالایی برای او قائل شده و گفته است: “من به محبت سید حسن نصرالله به خدا تقرب میجویم و امیدوارم این حب سبب نجات من در روز قیامت باشد.”
به گفته این روحانی بلندپایه نزدیک به رهبری، “این سلسله ولایت، یعنی ولایت خدا در درجه اول، ولایت پیامبر صلیاللهعلیهوآله در درجه دوم، ولایت ائمه علیهمالسلام در درجه سوم، ولایت نائب امام در این عصر (حضرت آیتالله خامنهای اداماللهظله) و ولایت ولیاش سید حسن نصرالله بر همه ما واجب است.”