یاسر هاشمی، برادر فائزه هاشمی در مصاحبه با “روز” خبر داد که این زندانی سیاسی روز یکشنبه در اعتراض به خواسته ماموران زندان برای تفتیش بدنی او، از حضور در سالن ملاقات کابینی خودداری کرده است.
خانواده فائزه هاشمی روز یکشنبه برای ملاقات با او در سالن ملاقات زندان اوین حضور داشتند اما خبری از خانم هاشمی نشد. برخی رسانه ها اعلام کردند که وی در اعتراض به محرومیت از ملاقات حضوری با خانواده، از حضور در سالن ملاقات خود داری کرده است اما یاسر هاشمی، فرزند هاشمی رفسنجانی و برادر فائزه هاشمی به “روز” می گوید: بحث ملاقات حضوری نبود. چون فائزه ملاقات حضوری دارد و مادرم چون توان بالا آمدن از چهل پنجاه پله سالن ملاقات کابینی را ندارد ملاقات هایش با فائزه به صورت حضوری است. البته ما ملاقات حضوری نداریم.
او می افزاید: بحث بر سر تفتیش بدنی بوده و آنطور که ما از هم بندی های فائزه شنیدیم می خواستند خارج از رویه قانونی و همیشگی، فائزه را تفتیش بدنی کنند که او اجازه چنین تفتیشی را نداده و در نتیجه از حضور در سالن ملاقات کابینی محروم شده است. مهدی هم بعد از آزادی اولین بار بود که همراه ما آمد تا بتواند با فائزه ملاقات کند اما هرچه منتظر شدیم فائزه نیامد و فعلا هم خبری نداریم تا یکشنبه که دوباره برای ملاقات مراجعه کنیم.
از فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی می پرسم: برادر شما که زندان بود پدرتان برای ملاقات با او به زندان رفت. اما تاکنون خبری از ملاقات پدرتان با فائزه نیست. آیا آقای هاشمی برای ملاقات با فائزه هم به زندان خواهد رفت؟ می گوید: پدرم با فائزه ملاقات کرده است. همان روزی که با مهدی ملاقات کرد به صورت جداگانه با فائزه هم توانست حضوری ملاقات کند. البته فائزه و مهدی همدیگر را ندیدند و ملاقات پدرم با هر دوی آنها به صورت جداگانه بود.
او درباره وضعیت روحی و جسمی خواهرش در زندان هم می گوید: هفته قبل که فائزه را ملاقات کرده بودیم حالش خیلی خوب و وضع روحی اش هم خیلی عالی بود؛ هیچ گونه ناراحتی هم از اینکه در زندان است نداشت و روی مواضع خودش هم هست و بر هر آنچه که گفته همچنان ایستاده.اخیرا هم در نامه ای از زندان اوین مطالب جالبی را مطرح کرده بود که نشان از ایستادگی اش داشت.
فائزه هاشمی در نامه ای، زندان را مدرسه دموکراسی خوانده و به تشریح فضای داخل زندان پرداخته و نوشته بود: “تا زمانی که به زندان نیامدی نگران هستی که به کجا میروی؟ آیا عمرت تلف خواهد شد و ممکن است رعایت چیزهایی را بکنی تا پایت به زندان باز نشود. ولی وقتی آمدی و علی رغم بودن در قفس این همه تاثیر گرفتی نه تنها رنج زندان را به راحتی تحمل میکنی بلکه بعد از آزادی مصممتر و محکم تر به راهت ادامه خواهی داد. چرا که زندان دیگر ترسی ندارد و حتی گاهی برای تجدید خاطرات و دیدن یاران روزهای سخت دلتنگ هستی”.
او تصریح کرده بود که “شاید بد نباشد همه کسانی که آرمانی دارند و هدفی و برای آن مبارزه میکنند برای مدت کوتاهی هم که شده به زندان بیایند، البته شاید آمدنتان را بتوانید برنامه ریزی کنید ولی خروجتان از اینجا را خدا میداند”.
از یاسر هاشمی نظرش را درباره همین نامه و نامه دیگری که امروز از فائزه منتشر شده می پرسم؛ می گوید: نامه امروز را من هنوز ندیده ام اما آن نامه برای ما بسیار جالب بود و وضعیت داخل زندان را به خوبی تشریح کرده بود. همان مسائلی را که برخی اوقات از زندانیان دیگر هم شنیده بودیم در نامه فائزه هم دیدیم و از این جهت خوشحال ایم.
گزارش فائزه از بند زنان اوین
خانم هاشمی در نامه ای که روز گذشته منتشر شد اعلام کرده است که “ اگر اندیشه و قلم قابل کنترل بود محمدرضا پهلوی سقوط نمیکرد”.
او در این نامه به تشریح وضعیت حاکم بر بند زنان زندان اوین پرداخته و نوشته است: سه ماه ازدوران حبسم در زندان اوین میگذرد، بند زندانیان سیاسی زن را میبینم با سومدیریتها، ناکار آمدیها، کاغذ بازیها، بیبرنامگیها، تصمیمات غیر کارشناسی و فی البداهه، لجاجت و بیاختیاری مدیران میانی و تمرکز قدرت.به اینها اضافه کنید، بیکفایتی رئیسها، سلیقهای عمل کردن خارج از چارچوب قانون و البته اگر بیانصاف نباشم به صورت استثنایی عقل و تدبیر هم مشاهده میشود که احتمالا از دستشان در میرود. هرگاه اعتراض زندانیان در مقابله با چنین شرایطی نتیجه میدهد، سعی میکنند یا انتقام گیری و لجاجت و انجام کارهای بیمنطق عقب نشینی خود را که با مقاومت زندانیها حاصل شده تلافی کنند.
فائزه هاشمی افزوده: سیستم بازرسی را تا حدودی پس از آن بازرسی وحشیانه و غیر قانونی که موجب صدور بیانیه جمعی زندانیان سیاسی زن و همچنین اعتصاب غذای تعدادی از آنان شد تغییر دادند، ولی در عوض زندانبانان را عوض کردند تا فشار بیشتری بر زندانیان وارد کنند.
تصمیم گرفتند که پاگرد کوچک و باز بین فضای بند و بخش دیگری از زندان از جمله تعدادی از سرویسهای بهداشتی را که به عنوان هواخوری قالب کرده بودند بر اساس مقررات هواخوریها در ساعات عصر ببندند که با اعتراض جمعی و تحصن زندانیان مجبور به انصراف از این تصمیم شدند. بار بعد در تغییراتی که در ساختمان بند زنان با هدف کنترل بیشتر ایجاد کردند پیش بینی پنجرهای بزرگ مشرف به بند[برای نشستن ماموران و نگریستن زنان زندانی، مشابه آکواریوم]را کردند.
این در حالی ست که بند زنان دارای دوربینهای مداربستهای است که دائما زندانیان را در معرض تماشا قرار میدهد و اصولا نیازبه چنین نظارتی نبود.همچنین کرامت و حرمت انسانی نیز با این روش خدشه دار می شد.این تصمیم نیز بار دیگر با مقاومت زنان زندانی متوقف و نیمه کاره رها شد، ولی متعاقبا به جای آن دری پیش بینی کردند، که هنوز پس از دو هفته نصب نشده و با آویزان کردن یک پتو تا حدی توانستهایم از ورود نسبی سوز و سرمای زمستان به داخل بند جلوگیری کنیم. همچنین محدودیت هایی را در مراجعه به بهداری برای زندانیان ایجاد کردهاند.
او سپس در تشریح دیگر مشکلات و محدودیت های ایجاد شده از سوی مدیریت و مسئولان زندان توضیح داده است: نکته دیگری هم باید به نکات فوق اضافه کنم که از همه عجیبتر است و آن تصمیم به تیغه کردن در اضطراری بند بود، دری که محل عبور بیماران اورژانس، فرار زندانیان در شرایط اضطراری مثل آتش سوزی، گاز گرفتگی و هر گونه حادثه دیگری بود. همچنین برای انتقال زبالهها به بیرون هم از همین در استفاده میشد.
این بار نیز زندانیان با به خطر انداختن خود مانع ساخت دیوار (به جای در اضطراری) شدند و رئیس زندان در کمال جوانمردی! دستور قفل کردن در اضطراری را صادر فرمودند! این عمل ایشان نه تنها احساس ناراحتی شدیدی را برای زندانیان فراهم کرده که زبالههای این جمع ۳۶ نفره نیز از پنج شنبه تاکنون در بند تلنبار شده و راه خروج ندارد. و حالا ما ماندهایم و انتقام گیری و لجاجت رئیس زندان و بوی گند زبالهها.به موارد فوق اضافه کنید تعدد فرماندهی (ماموران سازمان زندانها، مقامات دادستانی، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی) که سبب گیر افتادن زندانیان سیاسی در آش شله قلمکار موازی کاری و تداخل مدیریتها شده است.
خانم هاشمی با تاکید بر اینکه “میتوانند، ابزار زندانی سیاسی یعنی اندیشه و قلم را با این اقدامات از او بگیرند” نوشته است: این همه راههای مقابله با زنان زندانی نیست و فشار آوردن به آنها به دلیل تنبیه دسته جمعی آنان (با هدف ایجاد تفرقه) از راههای دیگری هم انجام میشود راههایی که عمدتا تنبیه آنان به دلیل درز اخبار به بیرون از زندان است. فشارهایی مثل ۱- قطع ملاقات های حضوری مادران با فرزندان ۲- قطع تلفنهای گاهگاه زندانیان با پدران مادران سالمند و مریض که قادر به آمدن برای ملاقات نیستند. ۳- قطع تلفن مادران با فرزندانشان که به دلیل اقامت در شهرستانها ملاقاتی ندارند. ۴- قطع ملاقات های زنان با همسرانشان که هر دو زندانی هستند.غافل از آنکه هر چند تمام فشارهای فوق برای کنترل بیشتر و امنیتیتر کردن فضای زندان است اما آنها نمیتوانند، ابزار زندانی سیاسی یعنی اندیشه و قلم را با این اقدامات از او بگیرند که اگر قابل کنترل بود محمدرضا پهلوی هرگز سقوط نمیکرد.
فائزه هاشمی، نماینده سابق مجلس و مدیرمسول روزنامه توقیف شده زن است. او دوم مهرماه بازداشت و برای سپری کردن محکومیت خود راهی زندان اوین شد.او به ۶ ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت های سیاسی، مطبوعاتی و اجتماعی محکوم شده است. خانم هاشمی در مصاحبه با سایت روزآنلاین گفته بود که مملکت دست اراذل و اوباش است و پس از همین مصاحبه متهم به تبلیغ علیه نظام شد.