دکتر ملکی: با سکوت و بی تفاوتی به جایی نمی رسیم

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» تحصن در مصاحبه با روز

دکتر محمد ملکی، اولین رئیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب ۵۷ و عضو نیروهای ملی مذهبی در اعتراض به ممنوع الخروجی اش دست به تحصن زده؛ او همچنین خواستار بازگردان اموالی است که از خانه شخصی اش توسط نیروهای امنیتی برده شده. اما او تنها کسی نیست که تحصن کرده، مادر ستار بهشتی، مادر سعید زینالی، محمد نوری زاد، داوود نعمتی و چند فعال سیاسی دیگر نیز همراه او هستند.

رفته ام سراغ دکتر ملکی تا از او درباره این تحصن سوال کنم و اینکه چرا مقابل ساختمان دنا؟ هدف از این تحصن چیست؟ برخورد مردم رهگذر چگونه است و آیا تحصن می تواند برای او و همراهانش در رسیدن به خواسته های شان موثر باشد؟

دکتر ملکی می گوید که خواسته او شخصی نیست بلکه عمومی است و تازمانی که مساله زندانیان سیاسی و حصر حل نشده تحصن ادامه خواهد داشت.

 

آقای دکتر علت تحصن شما چیست و تحصن تان به چه شکلی ادامه می باید؟

ما تصمیم گرفتیم روزهای دوشنبه جلوی ساختمان دنا تحصن کنیم. می دانید که لاستیک دنا تشکیلات بسیار مفصلی بود و آقای محمد یزدی که الان رئیس مجلس خبرگان است، آن را بالا کشید. ما روزهای دوشنبه با پلاکاردهایی که حاوی خواسته های ما است به آنجا می رویم؛ خواست های خانواده هایی که بچه های شان شهید شده اند، بچه های شان گم شده اند، خواست زندانیان سیاسی، خواست کسانی که محدودیت برای مسافرت دارند و خواسته هایی که روزانه مطرح است… می رویم و با این شعارها از ساعت ۱۰ تا ۱۲آنجا می ایستیم. امروز سومین جلسه  و تمرکزمان روی نرگس محمدی بود با عکس هایی از او روی تخت بیمارستان. استقبال هم زیاد شد البته آن جایی که دفعات قبل می ایستادیم را آب پاشی کرده بودند و موتورهای انتظامات را گذاشته بودند که آنجا نایستیم. اما ما رفتیم و کار خودمان را کردند. ماموران زیاد بودند، اطلاعاتی ها زیاد بودند،  عکس می گرفتند، اما خیلی ها همدردی می کردند و عکس می گرفتند، مامورین هم مرتب آنها را رد می کردند که بروید ولی به ما که آنجا ایستاده بودیم و کاغذها دست مان بود کاری نداشتند. تا ساعت ۱۲ بودیم چون قرار بود برادر خانم محمدی هم بیاید دیشب تلفن کرد که من مشهد هستم و امشب راه می افتم صبح می رسم و می روم دادستانی و بعد خودم را به شما می رسانم . اما ایشان نیامدند، حالا تصمیم ما این است که با خانواده ایشان مشورت کنیم و انشالله از روز شنبه برویم جلوی زندان اوین و آنجا در اعتراض به وضعیت خانم محمدی آنجا تحصن کنیم.

 

در مورد علت تحصن دربرابر دنا بیشتر توضیح می دهید؟

دنا سر خیابان گاندی است. این ساختمان را که میلیاردها قیمت دارد و تشکیلات و… آقای محمد یزدی بالا کشیده، یعنی از ملت دزدیده. ما هم به این دلیل که این کار دزدی است و محمد یزدی راکه الان رئیس مجلس خبرگان است افشا کنیم ، و هم از این جهت که مرکز شهر است آنجا را انتخاب کرده ایم. چون بسیاری از اموال ما را هم وزارت اطلاعات از خانه ها چپاول کرده و برده، مثلا از خانه خود من بیش از ۱۰۰ جلد کتاب مجوزدار برده، موبایل ام را برده، کامپیوتر و… از آقای نوری زاد دوربین ها و وسایل اش را. ما اینجا را انتخاب کردیم که بگوییم هم اموال دزدیده شده خودمان را می خواهیم هم اینکه بگوییم  این ساختمان و این تشکیلات را از مال ملت دزدیده اند.

 

خواسته شما رفع ممنوع الخروجی و بازگرداندن اموال تان است، دو خواسته کاملا قانونی که البته به وزارت اطلاعات و دستگاه قضایی ارتباط دارد. از این جهت سوالم این است که چرا جلوی وزارت اطلاعات یا دادستانی و دستگاه قضایی تحصن نکردید؟

قبلا اقای نوری زاد جلوی وزارت اطلاعات تحصن کرده بود. ما می خواستیم در عین حال جای جدیدی باشد و افشاگری جدیدی بشود. خواسته ما رفع محرومیت خروج از کشور برای همه بوده. من شروع کردم چون بعد از مراجعات زیاد و سرگردانی و… دادستانی یک یادداشت به من داده که شما از تاریخ ۳ /۱۰ /۹۳ از لیست ممنوع الخروجی خارج شده اید. اما ما هرکجا این را بردیم گفتند شما از سوی سپاه ممنوع الخروج هستید. مقصود من این است که مساله شخصی نیست برای خود من، خواسته هایی که ما داریم عمومی است و هر مساله جدیدی که پیش بیاید به ان مساله اولویت می دهیم. مثلا امروز مساله نرگس محمدی است و ما به آن اولویت می دهیم .

 

ایا جریان تحصن نسرین ستوده در تصمیم شما برای چنین تحصنی تاثیر گذار بوده یا دلایل دیگری داشته اید؟

ما چندین ماه رفتیم و بالاخره خانم ستوده موفق شد حکم ممنوعیت وکالت اش را لغو کند. آن یک مقداری به ما کمک کرد اما تصمیم ما این است که اعتراضات خودمان را همیشه به صورت های مختلف نشان دهیم. ببینید ما چقدر زندانی سیاسی داریم؟ اخیرا آقای دکتر رفیعی را گرفتند، آقای رویین عطوفت را گرفتند، تعداد زیادی از افراد دیگر را گرفتند، حالا اینها شناخته شده هستند، تعداد دیگری افراد ناشناخته را گرفته اند. همه را برده اند قسمت های مالی زندان اوین که وضعیت خیلی بدی دارد و خیلی ناله می کنند، از زمین خوابی و مساله غذا و… به هرصورت ما خواسته های عمومی مورد نظرمان است همیشه هم مطرح می کنیم و دنبال میکنیم. تعداد ما البته محدود است ولی استقبالی که مردم می کنند، گل می آورند و… علیرغم تمام ممانعت هایی که وزارت اطلاعات و نیروهای انتظامی می کنند و فیلم و عکس می گیرد. به هرحال تاموقعی که عمری باشد و سرپا باشم اینکار را انجام می دهم.با دوستان من آقای نوری زاد و مادر شهید ستار بهشتی و چند تن دیگر از دوستان تصمیم داریم ادامه بدهیم و تعداد کسانی که به ما می پیوندند روز به روز بیشتر می شود،عابرین و مردمی هم که تشویق و پشتیبانی می کنند روز به روز زیادتر می شود؛ ما امیدواریم ترس مردم ریخته شود. تاموقعی که مردم می ترسند و ترس دارند وارد صحنه نمی شوند. من همیشه گفته ام ما نباید بترسیم، ما که کاری نکرده ایم، ما داریم کارمان را می کنیم، ما داریم افشاگری می کنیم، کسانی باید بترسند که اموال مردم را میلیارد میلیارد می دزدند، دروغ می گویند، تجاوز می کنند و… یکی از هدف هایی که ما داریم این است که مردم نترسند. ما مسئولیت داریم و ترس هم نداریم. بگیرند مثل خیلی ها ما را اعدام هم بکنند ما افتخار میکنیم که در راه خواسته های مردم و در راه شکستن این ظلم و بی عدالتی و سلب آزادی وظیفه خودمان را انجام می دهیم. هیچ منتی هم بر هیچ کس نداریم و وظیفه انسانی خودمان می دانیم. به هیچ وجه کار ما مساله شخصی نیست، مساله عمومی است و تا حالا هم تا حدود زیادی موفق بوده ایم. امیدواریم مردم روز به روز بیشتر به این جریان بپیوندند و بیایند و تشویق کنند تا انشالله با یاری مردم این حکومت دست از ظلم و جور و تجاوز و خیانت بردارد.

 

این تحصن را شما شروع کرده اید و کسان دیگری هم به تحصن پیوسته اند. چه کسانی هستند؟

 ابتدا که شروع کردیم من و آقای نوری زاد و مادر ستار بهشتی و آقای داوود نعمتی بودیم. خانواده های شهدای ۸۸ چند نفری آمدند، یک مادری است که ۱۶ سال است پسرش را برده اند و هیچ خبری از او نیست و…

 

مادر سعید زینالی را می فرمایید.

بله. در هرحال کسانی که برای شان امکان دارد به تحصن ما می پیوندند .

 

اشاره کردید که مردم می آیند و کنار شما قرار می گیرند. وقتی می بینند که تحصن کرده اید چه رفتاری نشان می دهند؟

یک عده معمولی می آیند و می گویند بابا بروید سر کارتان و… اما عده زیادی از مردم می آیند و می گویند بله اینها دزد هستند، اینها اموال مردم را می برند و چه بلاهایی به سر ما آمده و… درد دل شان باز می شود و… این جلسه سومین جلسه بود و خیلی موفق بود. روز اول تعداد خیلی محدود بود. روز دوم بیشتر شد و امروز خیلی خیلی زیادتر بود. مردم می آیند دردهای شان را می گویند ،تشویق می کنند، می گویند ما پشتیبان شما هستیم. گفتم ترس مردم ریخته شود می آیند وارد صحنه می شوند. ما مطلقا با خشونت مخالف هستیم و طرف خشونت هم نمی رویم. امروز یک خانمی آمده بود با دوربین می خواست عکس بردارد یک پلیسی توهینی به او کرده بود او هم حرفی زده بود و گرفتند. من خودم رفتم به او گفتم که شما حق توهین نداشتید به مامورین. گفت او اول توهین کرد. گفتم باشد او وظیفه اش این است که توهین و بی ادبی کند. اما وظیفه شما این است که متانت داشته باشید، خشونت نکنید، حرف بد نزنید برای اینکه ما با اینها تفاوت هایی داریم. ما در هرحال داریم آنجا را به صورت یک مکتب درمی آوریم، مکتب چگونه مبارزه کردن با ظالم و ظالمین.

 

در صحبت های تان اشاره کردید که با مردم برخورد می کنند اما تاکنون با شما کاری نداشته اند. فکر می کنید چرا؟

من نسبت به شخص خودم می گویم، دیگر هرکاری که می خواسته اند با من کرده اند ، از سال ۶۰  زندان بوده ام، خانواده ام را اذیت کرده اند و می کنند. من می خواستم بروم دیدن بچه ام ، نگذاشتند، مانع شدند. من سر مساله ممنوعیت خروجی ام برای احمد شهید نامه نوشتم و ایشان هم نامه نوشت به مقامات و… ما آدم های شناخته شده ای هستیم در مراجع بین المللی،اینها نمی خواهند با برخورد و بازداشت ما هزینه سنگینی بدهند.

 

درباره نتیجه تحصن چه فکر میکنید ؟ با این روش به خواسته هایی که دارید می رسید؟

مساله برای ما این نیست که به نتیجه می رسیم یا نمی رسیم. ما وظیفه مان را انجام می دهیم. وظیفه ما این است که به وضعیت موجود و به این نابسامانی ها اعتراض بکنیم. ما کارمان را انجام می دهیم. امیدمان هم این نیست که صددرصد موفق شویم. ما وظیفه مان را انجام می دهیم ، دیگر بستگی به این دارد که مردم چقدر کمک کنند.من خودم شخصا بسیار بسیار امیدوارم.

 

بارها شده فعالین مختلف را تحت فشار قرار داده اند که از ایران خارج شوند. مثلا وزارت اطلاعات رسما از خانم محمدی خواسته بود ایران را ترک کند اما حاضر به ترک کشور نشد.  در عین حال برخی از فعالین مثل شما را ممنوع الخروج می کنند و اجازه خروج از کشور نمی دهند. فکر می کنید این تناقض رفتاری و رویکرد دوگانه به چه دلیلی است؟

این سوال را البته باید از خود دستگاه امنیتی بپرسید. اینها می دانند من خارج هم بروم با آگاهی هایی که نسبت به زندان های نظام و شکنجه ها که در خاطراتم هم نوشته ام و دارم می توانم بسیار موثر باشم در مراکز بین المللی و افشاگری کنم. برای همین دوست ندارند من از کشور بروم. می دانند تعداد زیادی از اساتید که همکار من بوده اند دور ما جمع شوند و باز مشکل چدیدی بر مشکلات اینها می افزایند. من می خواهم این را عرض کنم که متاسفانه دوستان ما که از ایران رفتند با فشار اطلاعات یا قاچاقی و… خنثی شدند تا حدودی و کارهایی که می توانستند در ایران بکنند، نامه بنویسند و در جلسات باشند و… گرفته شده. آنجا هم متاسفانه اختلافات و چنددستگی و… اینقدر است که نمی توانند خیلی فعال باشند. نمونه می گویم تقی رحمانی و رضا علیجانی که در ایران بودند خیلی موثر بودند، نامه می نوشتند حضور داشتند و… اما آنجا چکار می کنند؟ گاهی با بی بی سی و صدای امریکا و… مصاحبه می کنند.

 

درباره همه فعالینی که از ایران خارج شده اند چنین اعتقادی دارید یا… ؟

نه من هیچ چیزی را عمومی نمی کنم. هستند کسانی که کار می کنند و فعالیت می کنند ولی به صورت کلی اینطوری شده. متاسفانه بیشتر کسانی که در خارج هستند دیگر وقت شان صرف درگیری های خودشان می شود. من شخصا معتقدم اینها اگر در ایران باشند می توانند به کاری که ما می کنیم بپیوندند و نتیجه بهتری گرفته می شود. در خارج به هرحال مشکلات زیادی دارند از قبیل امرار معاش و … به هرحال من معتقدم باید باشیم و هرکاری میکنیم در مملکت خودمان بکنیم، می گیرند، زندان می برند و شکنجه می کنند هرکاری می کنند باید در مملکت خودمان باشیم.

 

آقای دکتر تحصن تان تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

حالا چه پیش بیاید و تا کی تحمل کنند. امروز عرض کردم موتور گذاشته بودند و تا ما رسیدیم آنجا را اشغال کرده بودند. تا کی ما را بگیرند یا نگیرند و… ما جمع می شویم.

 

یعنی سقف زمانی در نظر نگرفته اید؟

نه ما برای نسرین ستوده هم گفته بودیم تا موقعی که نسرین به خواسته اش نرسد ادامه می دهیم. او رسید و ما هم تمام کردیم. اینجا هم تا موقعی که تکلیف نرگس محمدی روشن نشود و مساله زندان اش حل نشود، تا زمانی که دکتر رفیعی و دیگرانی که زندان هستند آزاد نشوند، قول هایی که آقای روحانی  برای رفع حصر آقای موسوی و کروبی و… داده ما ادامه می دهیم. با سکوت و بی تفاوتی که به جایی نمی رسیم.

 

در پایان اگر صحبت خاصی دارید بفرمایید.

مسائل مهم تر و حادتری در مملکت است، ما فقط دنبال آزادی مردم و یک انتخابات آزاد هستیم. من خودم از ۱۵ سال پیش مساله رفراندوم را همیشه مطرح کرده ام که از مردم بپرسید این نظام را می خواهند نمی خواهند؟ چه نوع نظامی را می خواهند؟ انتخاباتی انجام شود قانون اساسی جدید و… ما در هرحال دنبال این مسائل هستیم و هیچ منافع شخصی برای بنده و دوستان من وجود ندارد. نه دنبال قدرت هستیم نه دنبال ثروت . با همه مشکلاتی که هست، اقتصادی و… سعی می کنیم استقامت و روحیه خودمان را روز به روز بالاتر ببریم.