یمن، تهدید صلح جهانی

حسین علیزاده
حسین علیزاده

پس از انحلال پارلمان یمن، و استعفای رییس جمهورو کابینه این کشور، اینک جنبش حوثی های یمن، گام های نخست برای تشکیل دولت خود را بر می دارد.

اینک اوضاع امنیتی در یمن به درجه ای از ناپایداری رسیده که تاکنون کشورهای امریکا، بریتانیا، آلمان، هلند، فرانسه، ایتالیا، عربستان سفارت خانه های خود را در صنعا تعطیل کرده اند. با توجه به نگرانی های امنیتی بعید نیست که برخی دیگر کشورها نیز مبادرت به اقدام مشابه کنند. تعطیلی بیشترسفارت خانه ها، دلیلی است بر وضعیت خطیری که در کشور پذیرنده حاکم شده است.

بستن سفارت در کشور پذیرنده و بیرون بردن تمام کادر دیپلماتیک، معمولا آخرین اقدامی است که دیگر دولت ها به نشانی نگرانی خود اتخاذ می کند. بیرون کشیدن کادر دیپلماتیک نشان از احساس خطری است که دولت فرستنده برای کادر دیپلماتک خود لمس کرده است.

برای مثال، پس از یورش به سفارت بریتانیا در تهران، دولت کانادا تعطیلی و فراخواندن کادر دیپلماتیک خود از تهران را به دلیل فقدان امنیت برای اعضای سفارت خود اعلام کرده بود.

 

یمن در آستانه جنگ داخلی

گو اینکه حوثی های شیعه مذهب یمن اینک به دلیل توان رزمی خود، قدرت مسلط یمن هستند ولی ترکیب قومی- مذهبی متنوع این کشور، به گونه ای است که دیگر جریان های مسلح، از قبیل القاعده نیز در بخش های ی از کشور، قدرت مسلح هستند. بنابر این، تقابل خونین جریان های مسلح یمن، پیش بینی چندان دشواری نیست به ویژه اینکه تاکنون در پایتخت و برخی دیگر شهرها تظاهرات اعتراض آمیز علیه حوثی ها در جریان بوده که منتهی به کشته شدن تعدادی از تظاهرکنندگان شده است.

با توجه به ناکارآمدی ارتش این کشور و فقدان نهادهای قانونی از جمله رییس جمهور، کابینه و پارلمان، نامحتمل نیست که یمن به وضعیتی مشابه لیبی و از آن بدتر مشابه سوریه تبدیل گردد. بی دلیل نیست که دبیرکل سازمان ملل اعلام کرده “ یمن در برابر چشمان ما در حال فروپاشی است.”

 

واکنش تهران و حوثی ها

تعطیلی سفارت های یاد شده، در پی آن صورت گرفت که نیروهای مسلح حوثی موسوم به “انصار الله” صنعا و بخش های دیگری از یمن را به تصرف خود درآوردند. در پی این حادثه رییس جمهور و کابینه یمن استعفا دادند و حوثی ها پارلمان این کشور را ملغا اعلام کردند.

اینک حوثی ها با اعلام تشکیل کمیته ای 5 نفره، وظایف ریاست جمهوری را برعهده گرفته و با انتشار بیانیه ای به نام “بیانیه قانون اساسی”، گام های نخستین را برای بدست گرفتن قدرت سیاسی برداشته اند.

بیانیه مذکور اشعار میدارد که مجلس ملی جدید متشکل از ۵۵۰ نفرعضو، جانشین مجلس نماینگان منحل شده خواهد شد.

بدین ترتیب، تعطیلی سفارت خانه های یاد شده نه تنها نشانی از نگرانی های امنیتی آن کشورهاست بلکه علامتی است از به رسمیت نشناختن حوثی ها که در صدد تشکیل دولت خود هستند.

به بیان دیگر، پیام دولت هایی که سفارت خود را تعطیل کرده اند این است که اولا حوثی ها کفایت لازم را برای برقراری امنیت در یمن ندارند و ثانیا این کشورها، حوثی ها را به عنوان قدرت جایگزین نهادهای قانونی یمن به رسمیت نمی شناسند.

این هر دو هر دو پیام، دلیلی بود برای اینکه حسین العزی (مسئول روابط خارجی جنبش انصارالله) تصمیم این کشورها برای بستن سفارتخانه های خود در صنعا را “غیر موجه” بداند.

جالب اینکه در اظهاراتی مشابه، امیرعبداللهیان معاون وزیر خارجه ایران نیز تعطیلی سفارت خانه ها را “عجولانه و هدفمند” توصیف کرده است. وی افزوده: “تحولات یمن امنیت در خاورمیانه را افزایش داده افزود و شرایط را برای تروریست‌ها دشوارتر کرده است.”

جالب تر از موضعگیری امیرعبداللهیان، موضعگیری سرلشگر حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است. وی با تأکید بر اینکه پایتخت یمن جزء مناطق امن منطقه است، گفت: “آمریکایی ها و به دنبال آن انگلیس و فرانسه حیله گری و جو سازی نکنند….امروز با استقرار انقلابیون در پایتخت یمن و قرار گرفتن مراکز نظامی، امنیتی و اطلاعاتی در کنترل نیروهای انقلاب، پایتخت این کشور از امن ترین مناطق منطقه به حساب می آید.”

با وجود این، وی احتمال برهم خوردن ثبات داخلی یمن را منتفی ندانسته و گفته: “در یمن ناامنی در کار نبوده، مگر اینکه آمریکایی ها و دنباله رو های اروپایی آنها بخواهند آن را ایجاد کنند.”

 

درخواست مداخله بر اساس فصل هفتم منشور سازمان ملل

در تازه ترین واکنش تند کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به تحولات یمن، وزرای شورای همکاری خلیج فارس در اقدامی معنی دار خواستار مداخله سازمان ملل بر اساس “فصل هفتم” منشور سازمان ملل شده اند.

بنا به فصل هفتم منشور و ماده ۴۲، شورای امنیت سازمان ملل این امکان را دارد که در صورت “تهدید صلح جهانی” متوسل به اقدامات نظامی برای باز گرداندن صلح و امنیت جهانی شود.

گو اینکه تقاضای شورای همکاری از سازمان ملل برای مداخله در اوضاع یمن بر اساس فصل هفتم، چندان محتمل نیست به ویژه آنکه سازمان ملل در مساله سوریه عملا ناکارآمدی خود را نشان داده، ولی همین مقدار موضع گیری کشورهای عرب منطقه و گره زدن تحولات داخلی یمن به تهدید صلح جهانی، خود گواه شدت ناخرسندی این کشورهای پولدار عرب است.

این کشورها در صورت لزوم با توان مالی خود می توانند صف آرایی مشابه سوریه را در یمن و در برابر جمهوری اسلامی که حامی اصلی حوثی هاست رقم بزنند. در این صورت، این به معنای شعله ور شدن جنگ داخلی یمن است که نه تنها می تواند منطقه، بلکه جهان را تحت الشعاع خود قرار دهد.

 

نفت و خطری که باب المندب را تهدید می کند

فاینانشال تایمز در گزارشی اعلام کرده که یمن در آستانه یک “جنگ داخلی” قرار گرفته است. سخن دبیر کل گواهی است بر این که تمامی زمینه ها برای جنگ داخلی اینک فراهم است.

جنگ داخلی یمن اگر چه می تواند همچون لیبی و سوریه خونبار باشد، این فرق را دارد که تهدید مستقیم برای صادرات روزانه 4 میلیون بشکه نفت از تنگه باب المندب نیز هست.

تنگه باب المندب گذرگاهی دریایی است که عبور ومرور کشتی ها از جمله کشتی های نفتکش از اقیانوس هند به دریای سرخ و از آنجا به کانال سوئز و دریای مدیترانه را میسر می سازد. روزانه ۵۷ کشتی غول پیکر نفتی از این آبراه عبور می کنند.

برای درک اهمیت استراتژیک این تنگه، یادآوری این خاطره تاریخی خالی از لطف نیست که در جریان نهضت ملی نفت، وقتی دکتر مصدق، اولین محموله نفتی ایران را پس از ملی شدن نفت، برای فروش بسوی اروپا فرستاد، ناوهای جنگی بریتانیا که در دهانه “باب المندب” یمن، پایگاه داشتند، کشتی نفتی ایران را همراه با محموله اش مصادره کردند. ناتوانی فروش نفت و خالی شدن خزانه یکی از عواملی بود که موفقیت کودتای ۲۸ مرداد را فراهم ساخت.

بنابر این از نگاه ژئوپلیتیک، موفقیت حوثی های در استقرار نظم جدید و دولت خود نه تنها موفقیتی برای تهران در جهت همسو کردن یک کشور عربی با خود است بلکه کنترل دو تنگه استراتژیک هرمز و باب المندب است که بالقوه می تواند تحولات جهانی را رقم زند.

از این جا، نگرانی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس قابل فهم می شود که به قدرت رسیدن حوثی ها را تهدیدی برای صلح بین المللی دانسته و خواستار مداخله سازمان ملل بر اساس فصل هفتم منشور شده اند.