گزارش

نویسنده
پرستو سپهری

همپایی سنت و مدرنیته درقاب های نقاشی

نمایشگاه نقاشی مریم ارژنگی با عنوان “ مهمانی رنگ ها ” در نگارخانه ی نامی خانه ی هنرمندان ایران برپاست. در این صفحه ی هنر روز گزارش همکارمان در تهران از این نمایشگاه نقاشی را می خوانید…

 

 فضای آثار ارژنگی به سرزمینی رؤیایی شبیه است که در آن نه دشنامی رد و بدل می شود و نه خشمی می ترکد. در این سرزمین دلدادگان و امیرزادگان و سوارکاران در تابش نوری طلایی و در متن رنگ هایی ارغوانی از مقابل چشم می گذرند.
    استنباط ارژنگی ازطبیعت ایران و جهان جلوه ای فاخر و چشم نواز از نقاشی طبیعت را به مخاطب ارائه می دهد. وی درباره روش کار خود به روز گفت: حدود یک سال و نیم پیش کار برروی تابلوهای حاضر دراین نمایشگاه را آغاز کردم. شیوه کاری به این شکل است که ابتدا طراحی می کنم و بعد بر اساس طرح هایم  به نقاشی و چیدمان رنگ ها می پردازم تابلو های حاضر در این نمایشگاه با تکنیک آبرنگ ، گواش و کلاژ کار شده اند.موضوعات عمده ی تابلوها طبیعت و فرهنگ ملل است. شاخصه بصری تابلوهایم تعدد و تنوع رنگ هاست، به همین دلیل عنوان “ مهمانی رنگ ها ” را برای نمایشگاه برگزیدم.
    نقاش با نگاهی ژرف به ویژگی های طبیعت ایرانی با حساسیتی هنرمندانه به صید زیباترین کرشمه های هنر ایرانی پرداخته است. رنگ های تابناک نقاش ایرانی آنچنان با جان او درآمیخته که او به سهولت و مهارت هرگاه که بخواهد تابشی درخشان از آنها را بر بوم خود منعکس می سازد.
    ارژنگی در کشاکش سنت و مدرنیسم، در شرایطی که نو شدن و با هنر نو درآمیختن به عنوان یک مد فرهنگی مطرح می شود، نه از نو شدن سرباز می زند و نه الزاماً در قید سنت متوقف می ماند.
    او از جمله نقاشانی است که با استفاده از رنگ های خالص ردپای تصویرگری آثارش را با پیوند درونی نگارگری ملی و سنتی ما بیشتر نمایان می سازد.


اهمیت این نکته از آنجا ریشه می گیرد که تابلوهای ارژنگی را نمی توان نوعی التقاط و دوگانگی فنی وزیباشناسانه پیدا کرد، چرا که او در محدوده های نوعی تصویرگری، ساختار آثارش را سروسامان می دهد. در حالی که نشت و نفوذ عناصر هنر ملی و موتیف های سنتی در نقاشی معاصر ما در نیم قرن گذشته همواره با نوعی التقاط و دوگانگی دیدگاه و تکنیک همراه بوده است؛ ترکیب و تلفیق نه چندان خوشایند ترشحات رنگی و بافت ها و سطوح انتزاعی با نوعی فیگوراتیزم پنهان در لابه لای این سطوح، نزد برخی از نقاشان حتی صاحب نام امروزی ما، هرگز قادر به ثبت هنر ملی، معاصر با جهان امروز نبوده و نیست.

 این که زلف و چشم بادامی و لبی میگون را ناگهان از پس و پشت سطحی که با شیوه نقاشان آبستره فراهم شده، محتضرانه ترسیم می کنند، تمهیدی ناشیانه است که از روی کج فهمی و عدم درک همین نکته ناشی می شود.
   
    او به گسترش و توسعه موتیف های هنر نقاشی در طبیعت ایران و جهان پرداخته است و آنها را از محدوده کوچک صفحات کتاب های مصور به سطوح وسیع بوم نقاشی انتقال داده است.
    چنین انتقالی از نخستین و بنیادی ترین تفاوت های آثار ارژنگی با آثاری است که پیش از این در خانه هنرمندان به نمایش درآمده است. شیوه پردازش و قلم گیری و طراحی مریم ارژنگی به شیوه نقاشی مدرن است، اما نقشمایه هایش را از تاریخ هنر ایران  وام گرفته است.
    
    چنین تجربه ای را هنرمندان بسیاری از ممالک غیرغربی از سرگذرانده و با تداوم آن و عبور از آزمون و خطا وانتقال به نسل های بعدی به نوعی تشخص و هویت هم ملی و هم بین المللی دست یافته اند
    به طور کلی،مریم ارژنگی در جایی ایستاده است که هدف آن دستیابی به چنین موقعیتی است.

اما نمی توان از بیان این نکته غافل بود که جدی ترین نقدی که می توان به آثارارژنگی وارد کرد آن است که او و نقاشان دیگری که از پنجره ای مشابه او به هنر می نگرند هر جا که “ایرانی” بودن را منظور قرار می دهند، تعبیری قدیمی از مفهوم ایرانی عرضه می کنند.  
    مدرن در نظر او امری است همچون کالایی وارداتی و غربی. بن مایه این اندیشه با تحولات زمانه متحول نشده است، لذا جذابیت های هنر ملی در سازوکاری مدرن آنقدر دلفریب است که آثارمریم ارژنگی را تا مدت ها تماشایی و دیدنی می نمایاند.
    هنرمند این نمایشگاه نقاشی در آستانه هزاره سوم نیست، او روبه تاریخ و دل به لرزش نگاهی دارد که فریفته شیرینکاری ها و زیباسازی هاست.