با عیسی سحرخیز در مورد حضور ناگهانی علی لاریجانی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و سخنان وی در مورد وضعیت کشور، تقلب در انتخابات و حقانیت مردم گفت وگو کرده ایم. به اعتقاد وی مطالبی که لاریجانی بیان کرد، “بیانگر یک نوع عقب نشینی در مقابل مردم و اعتراضاتشان و نوعی امتیاز دهی و دلجویی از اصلاح طلبان و حتا به گونه ای پوزش خواهی بابت صحبت های دیروز آقای خامنه ای بود.”
این مطلب در پی می آید.
به نظر شما مضمون اصلی صحبت های لاریجانی چه بود و چرا او بدون برنامه قبلی در تلویزیون ظاهر شد؟
صحبتی که لاریجانی کرد و آنهم با تأکید بر اینکه من دارم از یک جایگاه امنیتی صحبت می کنم، در وهله اول انسان را به یاد مقام امنیتی شاه می انداخت و آن شاهکارها و پی آمدهایش. ولی مطالبی که او بیان کرد، بیانگر یک نوع عقب نشینی در مقابل مردم و اعتراضاتشان بود و نوعی امتیاز دهی و دلجویی از اصلاح طلبان و حتا به گونه ای پوزش خواهی بابت صحبت های دیروز آقای خامنه ای. همچنین ابراز دلسوزی برای مردم و ستم های وحشیانه ای که در حق انان صورت گرفته است.اماضمناً باید توجه کنیم که آقای لاریجانی همان کسی ست که در جریان کوی دانشگاه، فرماندهی عملیات علیه دانشجویان و مردم و اصلاح طلبان را برعهده داشت و اگر امروز اشکی می ریزد جز اشک تمساح نیست و از بیم حرکت خودجوش مردمی است که در مقابل بیانات رهبر جمهوری اسلامی حماسه آفریدند.
آقای سحر خیز چرا فکر می کنید صحبت های لاریجانی را باید عقب نشینی در مقابل مردم معترض تلقی کرد؟
اینکه می گوید چرا ده درصد آرا را باز شماری کنیم، اگر لازم است تمام آرا را دوباره بشماریم. اینکه می گوید مردم را باید اقناع کرد. اینکه باید به مردم اجازه داد که بیایند و تظاهرات بکنند و حرفشان را بزنند! باید اجازه تجمع بدهیم و این در قانون اساسی امده و حق ملت است! همه این حرفها، آن هم پس از ممنوع کردن تظاهرات از جانب رهبری، نکات بسیار مهمی است؛ زیرا دیدیم و ایشان دیدند که همین اجازه را به میرحسین موسوی، کروبی، مجمع روحانیت مبارز و حزب اعتماد ملی ندادند! ولی ایشان از آقای موسوی و کروبی ستایش می کند کهو می گوید ما همه در یک خط هستیم. اینها می تواند عقب نشینی آشکار و احتمالا باز کردن راه برای ابطال انتخابات و کنار گذاشتن اقای احمدی نژادباشد؛ اما می تواند در عین حال یک ترفند و فریب باشد برای آرامش موقت مردم و از بین بردن فرصت هایی که برای تغییر و اصلاح بوجود آمده است.
اما امکان ابطال انتخابات و کنار گذاشتن احمدی نژاد با توجه به صحبت های آقای خامنه ای که بر اختلاف یازده میلیونی ارای احمدی نژاد و موسوی تأکید کردند و در واقع بر ریاست جمهوری وی صحه گذاشتند، چقدر می تواند واقعی باشد؟
باید توجه داشت که هیچ شکی نیست که آقای لاریجانی با اطلاع و اجازه رهبری این صحبت ها را طرح می کند. اما این پرسش هم می تواند مطرح باشد که در زمانی کمتر از سی ساعت چگونه چنین چرخشی ایجاد شده است که آقای لاریجانی لفظ تقلب را به کار می برد و می گوید احتمال تقلب می تواند مطرح باشد! این خط قرمز و تابو بوده است. در جمهوری اسلامی نمی توان صحبت تقلب را مطرح کرد. اگر خاطرتان باشد حتا آقای خاتمی از این مسئله با واژه “بداخلاقی” یاد می کرد و بداخلاقی سیاسی! همین ها بودند که وقتی بحث صیانت از آرا مطرح شد عصبانی می شدند که: یعنی چه؟ شورای نگهبان سر جای خودش است؛ نهادها و مسئولان کشوری هستند. ولی آقای لاریجانی درمقام رئیس قوه مقننه از این مسائل صحبت می کند. واکنشی که بار دیگر بگویم ما را به یاد نظام گذشته و درست فردای هفدهم شهریور می اندازد. روزی که مجلس شورای ملی در مقابل رژیم ایستاد؛ همان مجلسی که نمایندگانش نمایندگان رژیم بودند اما در مقام اپوزیسیون ظاهر شده بودند. آقای لاریجانی هم امشب سعی کرد چنین نقشی بازی کند و حتا خودش را فراتر از شورای نگهبان قرار داد و به آنها توصیه کرد که چنین و چنان بکنید و از ارای مردم صیانت کنید. او می گفت: اصلاً چه کسی گفته مردم نباید تظاهرات کنند؟ چرا نباید مردم حرف خودشان را بزنند؟! انگار ایشان فراموش کرده که همین امروز قوچانی را گرفتند! همین امروز روزنامه نگاران را دستگیر کردند؛ فراموش کرده که رهبران احزاب و گروههای سیاسی را دستگیر کرده اند و سخنگوی دولت پیشین در زندان زیر ضرب و شتم قرار دارد! آیا ایشان همین امروز فراموش کرده است که ملت برای همین حقوق به خیابانها امده ولی اراذل و اوباش را علیه او در خیابان ها به راه انداخته اند، زندگی مردم را تخریب کرده اندو به آتش کشیده اند و بعد همه را به گردن مردم انداخته اند؟ فیلم هایی که منتشر شده اند نشان میدهند که با مردم چه رفتار وحشیانه ای کرده اند.
شایعاتی درمیان است مبنی بر اینکه از جانب سپاه و نیروهای انتظامی نیز بعد از انتشار این فیلم ها اعتراضاتی به آقای احمدی نژاد صورت گرفته و حتا خبرهای نادقیق مهمتری هم هست. شما اطلاعی از چنین مواردی دارید؟
ببینید من اطلاعی از درون نیروهای مسلح و انتظامی و سپاه واینکه چه اعتراضاتی صورت گرفته باشد، ندارم ولی یقین دارم که در حکومت هایی که ارتش ونظامیان را در مقابل مردم قرار می دهند، دردرون نیروهای مسلح شکاف ایجاد می شود و نیروهای مسلح حتا در مقابل یکدیگر می ایستند. این یک قاعده است که می بینیم در مقاطع مختلف در همه جا عمل کرده است. در زمان شاه عمل کرده است و مسلماً امروز هم در ایران عمل خواهد کرد.چه کسی هست که عضو نیروی انتظامی باشد و پس از انتشار این فیلم ها به خانه اش برگردد و بتواند در چشم همسر و فرزندش نگاه بکند و بگوید من چنین پست و بی شرم بودم که با فرزند مردم، دختر مردم چنین رفتار وحشیانه ای کردم؟ طبیعی است که هرکسی نمی تواند به صرف عضویت در نیروی انتظامی این فجایع را بربتابد. این وحشیگری هایی که در مقابل چشم جهانیان منتشر شد، این رسوایی بزرگی که حکومت اسلامی مرتکب شد، به نوعی موجب شد که ما چنین چرخش هایی را در کشور ببینیم.