اعزام دانش آموزان به عتبات عالیات

شیرزاد عبداللهی
شیرزاد عبداللهی

حمیدرضا کفاش، معاون وزیر آموزش و پرورش دهم تیرماه ۹۳، در دیدار با رییس سازمان حج و زیارت، خواستار راه اندازی کاروان های دانش آموزی عتبات عالیات با محوریت سازمان دانش آموزی شد. کفاش گفت: “این کاروان ها منجر به تاثیرات عمیق تربیتی در میان دانش آموزان می شود.” سعید اوحدی رییس سازمان حج و زیارت در پاسخ معاون وزیر آموزش و پرورش گفت: “این سازمان آمادگی کامل دارد تا با برنامه ریزی دقیق نسبت به اعزام دانش آموزان منتخب سراسر کشور به عتبات عالیات، از اقدامات وزارت آموزش و پرورش حمایت نماید”. به گزارش مهر، در این دیدار با ابراز علاقه طرفین، مقرر شد در آینده نزدیک تفاهم نامه ای در این زمینه امضا شود. در این ملاقات داود روستایی قائم مقام سازمان دانش آموزی نیز حضور داشت.

در شرایطی که عراق در آتش جنگ فرقه ای می سوزد و سوریه هم یکی از نا امن ترین مناطق جهان است، بحث دو مقام رسمی دولتی درباره اعزام دانش آموزان ایرانی به عتبات عالیات، حتی اگر منجر به اقدام عملی نشود و در حد بحث و نظر باقی بماند، نگران کننده است. در این ملاقات، طرفین هیچ اشاره ای به خطرات مسافرت به عراق و نا امنی گسترده در این کشور نکردند. نمی دانم آیا این بی اعتنایی را باید به حساب بی اطلاعی این دو مقام مسئول دولتی از اوضاع کشورهای همسایه گذاشت ؟ معاون وزیر آموزش و پرورش هم هنگام این دیدار گویا فراموش کرده بود که مهم ترین وظیفه مسئولان آموزش و پرورش تامین امنیت و سلامت دانش آموزان است.

مدیران ارشد آموزش و پرروش حق ندارند با اعزام دانش آموزان به اردوی پر خطر راهیان نور با اتوبوس های فرسوده و در جاده های پرخطر و یا فرستادن دانش آموزان به سفرهای زیارتی درکشورهای نا امن مانند سوریه و عراق که گروگانگیری و بمب گذاری امری عادی است، جان دانش آموزان ایرانی را به خطر بیاندارند. این یک شیوه قدیمی در آموزش و پرورش است که مدیران ارشد برای تحکیم موقعیت سیاسی خود دنبال کارهای نمایشی می روند و از انجام وظایف روزمره و معمولی خود سرباز می زنند. متاسفانه معاون پرورشی در دولت روحانی، راه اسلاف خود را دنبال می کند. در حالی که در مدارس ده ها کار تربیتی روی زمین مانده است چرا باید انرژی و پول و امکانات معاونت پرورشی صرف کارهای نمایشی و تبلیغاتی شود؟

معاونت پرورشی بعد از احیای مجدد در سال ۸۵ با مصوبه مجلس هفتم، دچار سر درگمی و بی برنامگی است و هنوز جایگاه واقعی خود را در مدارس پیدا نکرده است. پرورش دانش آموز مداح، تشکیل هزاران هیات عزاداری در مدارس، برگزاری اردوی راهیان نور، اعزام دانش آموزان به حج عمره، سفرهای زیارتی به عتبات عالیات و دیگر فعالیت های نمایشی و غیر مرتبط، که برخی از آنها در دوره احمدی نژاد پایه گذاری شده، انحراف جدی در فعالیت های این معاونت است. حتی اگر تربیت دینی دانش آموزان را هدف معاونت پرورشی بدانیم، این طرح ها را نمی توان طرح های تربیتی با هدف پرورش بینش دینی دانش آموزان دانست. معاونت پرورشی به جای پرداختن به امور تبلیغاتی و سیاسی که متولیان دیگری در خارج از آموزش و پرورش دارد، بهتر است انرژی و توان خود را صرف حل مشکلات محیط های آموزشی و شناسایی و رفع آسیب های اجتماعی کند.

تامین بهداشت روانی دانش آموزان و پیشگیری از خطراتی که در کمین آنها است در مدارس متولی خاصی ندارد. بنای مدیریت آموزش و پرورش بر پرده پوشی و کتمان ناهنجاری های تربیتی است. کارهای مشاوره ای و تربیتی در حد بسیار ضعیفی اجرا می شود، در اغلب مدارس پست مشاور وجود ندارد. در مدارسی هم که مشاور هست، محدودیت های اداری و تعیین خطوط قرمز، دست و پای مشاورین را بسته است. مربیان شریف تربیتی که اغلب تفاوتی با همکاران آموزشی خود ندارند، به کارهای سیاسی و تبلیغاتی مانند چسباندن اعلامیه در تابلو اعلانات و انجام سخنرانی در مراسم آغازین و سر دادن شعار مرگ بر این و آن گمارده شده اند. معاونت پرورشی همراه با نهادهایی مانند انجمن اسلامی و شوراهای دانش آموزی و بسیج دانش آموزی، در عمل تبدیل به بازوی اجرایی نهادهای خارج از آموزش و پرورش شده اند و پیوندی با مسایل آموزشی و تربیتی مدرسه ندارند.

در چنین فضایی در دیدار معاون وزیر آموزش و پرورش با رییس سازمان حج و زیارت، حمیدرضا کفاش که همزمان ریاست سازمان دانش آموزی را هم بر عهده دارد با توجه به “عطش فراوان نوجوانان و جوانان مومن و انقلابی” خواستار افزایش سهمیه عمره دانش آموزی شد. رییس سازمان حج و زیارت در پاسخ گفت: “موضوع افزایش سهمیه عمره دانش آموزی را مورد بررسی قرار خواهیم داد.” معاون پرورشی وزیر آموزش و پرورش، عمره دانش آموزی را گل سرسبد فعالیت های پرورشی معرفی کرد و گفت: “در حال ایجاد یک شبکه اجتماعی با عضویت تمامی معتمرین دانش آموز برای حفظ ارتباطات و دستاوردهای این برنامه تربیتی بزرگ هستیم.” طرح اعزام دانش‌آموزان به عمره مفرده از ۱۳۸۲ اجرا می شود. در سالهای اول اجرای طرح، دختران دانش آموز از این طرح بیشتر استقبال می کردند و به طور میانگین سالانه ۱۰ هزار دختر و پسر به مکه اعزام می شدند..

در سال ۱۳۸۷ دولت عربستان سعودی ورود دختران جوان ایرانی بدون همراهی خانواده را برای انجام مناسک حج ممنوع کرد. از آن تاریخ به بعد دختران دانش آموز به جای مکه به سفر زیارتی مشهد اعزام می شوند. رییس سازمان حج و زیارت متعاقب این دیدار در گفت و گوی اختصاصی با خبرگزاری فارس (دهم تیرماه ۹۳ ) گفت: “هیچ کاری برای عمره مفرده دانش‌آموزان دختر نمی‌توان انجام داد چرا که قانون عربستان اجازه حضور دختران مجرد بدون محرم را نمی‌دهد.” وی در واکنش به پیشنهاد خبرنگار فارس در خصوص پیش بینی سفر عتبات عالیات برای دانش آموزان دختر گفت: “این پیشنهاد بسیار خوبی است و ما برای آن برنامه ریزی می کنیم.”

حسن روحانی در روزهای منتهی به انتخابات ۹۲ ریاست جمهوری در مصاحبه ای طولانی با بر شمردن مشکلات آموزش و پرورش گفت: “من تصور می‌کنم ریشه این‌گونه مسائل را باید در نگاه سیاسی به آموزش و پرورش دید. همین نگاه است که رابطه مراکز تولید دانش درباره تعلیم و تربیت را با آموزش و پرورش ما قطع کرده است. این خیلی بد است که در نظام آموزش و پرورش ما به کلیه دست‌آوردهای علوم در زمینه تعلیم و تربیت، برنامه درسی و سایر حوزه‌های مرتبط با دیده شک و تردید نگاه می‌کنند گویی این‌ها هیچ نسبتی با آموزش و پرورش ایران ندارند.”

من گمان می کنم مدیران ارشد آموزش و پرورش این مصاحبه مهم را که در حکم مانیفست آموزش و پرورشی رییس جمهور است ندیده اند و یا عمدا بر خلاف آن عمل می کنند.

اگر امروز عملکرد معاونت پرورشی را با دستاوردهای علوم تعلیم و تربیت بسنجیم، بسیاری از فعالیت های این معاونت نه تنها سنخیتی با علوم تربیتی ندارد، بلکه اتلاف پول و امکانات و وقت مربیان و دانش آموزان برای اهداف احتمالی غیر تربیتی و در مواردی ضد تربیتی است. کار معاونت پرورشی، فعالیت برای ایجاد تغییر در ذهنیت دانش آموزان با هدف “خدمت به دستگاه سیاسی کشور” است. حسن روحانی در مصاحبه خرداد ۹۲ بدون نام بردن از معاونت پرورشی گفت : “خیلی‌ها دوست دارند کاستی‌ها و ناکارآمدی‌ها در بقیه عرصه‌ها را با تغییر ذهنیت فرزندان مردم در مدارس جبران کنند. برخی فکر می‌کنند نظام آموزشی کارکرد اولش در خدمت دستگاه سیاسی بودن است، ولی این‌طور نیست. دولت و دستگاه سیاسی اگر در عرصه‌های دیگر ناکارآمد باشند، قادر نیستند از طریق آموزش تصور مردم را تغییر دهند و در سال‌های گذشته هم نتوانسته‌ایم این کار را انجام دهیم.”