بیخود زور نزنید، جا نمی گیرد. اصلا از اول هم جا نداشت، حالا هی می خواهی زوربزنی، بزن، ولی خودت اذیت می شوی. واقعا آدم نمی فهمد که بعضی از این برادران نمی فهمند چه می گویند، یا متوجه نیستند چه می گویند، یا متوجه نیستند که حتی اگر خودشان هم نفهمند چه می گویند، مردم می فهمند آنها چه می گویند. مثلا این سردار سعید قاسمی از فرماندهان سپاه که ماشین حساب اش را پرت کرده توی جوب آب و کتابهای تاریخش را هم انداخته توی تنور انتخابات و زرتی فرمایشت کرده که “ سبزها در تهران در روز قدس 2 میلیون نفر بودند، اما یا ساواکی بودند یا مجاهد خلق” البته ما فرض را بر این می گذاریم که این سردار قاسمی جزو نفوذی های مجاهدین خلق در سپاه نیست و احتمالا فقط عقل اش اقدام به برداشتن پاره سنگ کرده است.
می پرسید چرا؟ بخاطر اینکه ساواک( سازمان اطلاعات و امنیت کشور سابق) که سال 1335 تشکیل و سال 1357 از بین رفت، چیزی در حدود سه تا چهار هزار کارمند داشت، فرض کنید که سه برابر همین هم آدم وابسته داشت، کلا می شود پانزده هزار نفر( جهت اطلاع عرض می شود که سیا بیست هزار عضو دارد) از این پانزده هزار نفر، که در سال 1357 بین سی تا چهل سال داشتند، یعنی الآن باید بین هفتاد تا هشتاد سال داشته باشند، احتمالا نصف شان مرحوم شده یا از ایران رفته اند و نصف دیگرشان هم قدرت تکان خوردن ندارند، حالا فرض کنیم که همه شان هم در تظاهرات روز قدس حضور داشتند، یعنی از این دو میلیون که ساواکی و مجاهد بودند، 7500 نفر ساواکی بودند و طبیعتا 1992500 نفرشان مجاهد بودند. در حالی که تعداد مجاهدین خلق براساس گفته خود این سازمان در حال حاضر حداکثر 5000 نفر است.
با فرض اینکه تمام مجاهدین خلق از جمله مسعود رجوی و مریم رجوی و غیره در تظاهرات روز قدس حاضر شده باشند، باز هم جمع ریاضی ساواکی ها و مجاهدین می شود 12500 نفر، می ماند، 1987500 نفر دیگر که طبیعتا نمی توانند مجاهد یا ساواکی باشند، از طرف دیگر، اکثر ناظرین روز قدس حدس می زنند که در این روز جمعیتی حداکثر در حدود سه میلیون نفر در تظاهرات شرکت کردند که طبعا 300 هزار نفرشان بسیجی و لباس شخصی و نیروی ضدشورش بودند، که به جای اینکه مسعود و مریم رجوی و پرویز ثابتی را بگیرند، داشتند ساندیس و کیک می خوردند. یعنی می توان چنین نتیجه گرفت که در تظاهرات روز قدس حدود 7500 ساواکی، 5000 مجاهد، یک میلیون حزب اللهی با ارتش، و 1987500 نفر از سبزها حضور داشتند، یعنی حدود شصت درصد جمعیت سبزها و سی تا سی و پنج درصد جمعیت طرفداران دولت بودند. یعنی دقیقا همان رقمی که در انتخابات رای دادند، پس می شود چنین نتیجه گرفت که در انتخابات حدود یازده میلیون رای جابجا شده و تقلب شده است. پس چرا می گوئید تقلب نشده؟ حالا همه اینها به کنار، بیایید به تعدادی سووال پاسخ بدهیم که ببینیم اصلا چرا سووال شکل می گیرد و اصولا آدم چرا باید به سووال پاسخ بدهد؟
سووال اول: با توجه به اینکه جواد لاریجانی گفته است: “ خیانتی که موسوی به انقلاب از سنخ خیانت مسعود رجوی است.” بگوئید که چه شباهتی میان موسوی و رجوی از نظر نوع خیانت وجود داشته است؟
گزینه اول: رجوی در طول زندگی اش یک ساعت با آیت الله خمینی دیدار کرد و موسوی هشت سال نخست وزیر او بود، این شباهت اصلی.
گزینه دوم: رجوی به انقلاب خیانت نکرد، چون اصلا با انقلاب عهدی نداشت که به آن خیانت کند، موسوی هم به انقلاب خیانت نکرد، چون تنها کسی است که در این بیست سال هنوز به انقلاب فکر می کند، لاریجانی هم به انقلاب خیانت نکرد، چون اصلا انقلاب را قبول نداشت.
گزینه سوم: رجوی اعلام جنگ مسلحانه کرد و بچه های مردم را به خیابان کشاند و خودش رفت پاریس، موسوی در انتخابات شرکت کرد، و دولت علیه او اعلام جنگ مسلحانه کرد و بچه های مردم موسوی را به خیابان کشاندند و موسوی ماند در تهران.
گزینه چهارم: هر سه پاسخ صحیح است ولی ربطی به جواد لاریجانی ندارد.
سووال دوم: با توجه به اینکه جواد لاریجانی گفته است “ بیت امام حامی سکولارها شده است” علت این اظهار نظر را بگوئید؟
گزینه اول: چون بیت امام حامی کودتاچی ها نشده، و هر کسی کودتاچی نیست سکولار است.
گزینه دوم: چون خانواده لاریجانی دو قوه را گرفته اند و قرار است بیت لاریجانی جانشین بیت امام شود.
گزینه سوم: چون جواد لاریجانی رفته بود لندن ولی حسین خمینی رفته بود پاریس
گزینه چهارم: چون جواد لاریجانی متخصص سیاست خارجی است و وقتی احمدی نژاد به سازمان ملل می رود طبیعی است که او باید اظهارات فلسفی کند.
سووال سوم: در راستای اینکه دانشگاه صنعتی شریف شلوغ شد، و دانشجویان شعار دادند که “ شریف جای دانشجوی متقلب نیست.” منظور از دانشجوی متقلب چیست؟
گزینه اول: کامران دانشجو
گزینه دوم: کردان دانشجو
گزینه سوم: رحیمی دانشجو
گزینه چهارم: زاهدی دانشجو
گزینه پنجم: کار یک نفر دو نفر و یک شب دو شب نیست.
سووال چهارم: با توجه به نامه اخیر آیت الله کروبی به آیت الله هاشمی رفسنجانی در مورد مجلس خبرگان، بهترین راه حل چیست؟
گزینه اول: هاشمی رفسنجانی را هل بدهیم توی بغل جناح راست، بعد ده سال زور بزنیم تا دوباره بغلش کنیم.
گزینه دوم: وقتی یک بار ده سال قبل یک اشتباه کردیم، مواظب باشیم که این دفعه هم دقیقا همان اشتباه را بکنیم.
گزینه سوم: یک سنگ پرت کنیم بالای برج میلاد، بعد دو هزار نفر بفرستیم تا آن را پائین بیاورند؟
گزینه چهارم: وقتی مار به ما نیش زد، با طناب سیاه و سفید خودمان را دار بزنیم؟
سووال پنجم: با توجه به اینکه مراکز بهداشت روانی اعلام کرده اند که “ افسردگی ایرانیان به میزان 60 درصد رسیده است.” برای کاهش افسردگی چکار کنیم؟
گزینه اول: در شمارش آرا دقت کنیم.
گزینه دوم: به جای سخنرانی راز بقا پخش کنیم.
گزینه سوم: پخش برنامه های رسانه ملی را متوقف کنیم.
گزینه چهارم: فقط بعد از ساعت سه نیمه شب تا شش صبح تصویر الفنون و رهبری را پخش کنیم.
سووال ششم: حداد عادل به دانشجویان گفته است: “ فلان فلان شده ها! همه شماها را می گیرم و به زندان می اندازم.” این بحث مربوط به چه درسی است؟
گزینه اول: اصول مقدماتی فلسفه
گزینه دوم: پوشیدگی فلسفی و برهنگی زبانی
گزینه سوم: مقدمه ای بر تاریخ فلسفه اسلامی
گزینه چهارم: هرمنوتیک عروس و پدر شوهر
سووال هفتم: در راستای اینکه “ سپاه پاسداران مخابرات را کلا خریده است” بهترین راهی که برای ما مانده است چیست؟
گزینه اول: موبایل مان را بفروشیم.
گزینه دوم: به جای اینترنت از روش ارسال پیام سرخپوستی با دود استفاده کنیم.
گزینه سوم: از این به بعد فقط رودررو حرف بزنیم و کتاب بخوانیم.
گزینه چهارم: منتظر باشیم تا سپاه پاسداران وزارت ارشاد را هم خریداری کند.
سووال هشتم: در حالی که هندی ها اعلام کرده اند برنجی که به ایران دادیم فاسد است، اما ایران گفته است “ برنج های هندی فاسد نیست.” چه گزینه مشابهی انتخاب می کنید؟
گزینه اول: دانشگاه کمبریج اعلام کرد مدرک دکترای کردان از کمبریج تقلبی است، اما وزارت علوم اعلام کرد مدرک دکترای کردان تقلبی نیست.
گزینه دوم: جرج سوروس اعلام کرد من با خاتمی ارتباط نداشتم، اما ایرنا نوشت بنا به اعتراف جرج سوروس او با خاتمی ملاقات کرده است.
گزینه سوم: محمد البرادعی اعلام کرد که نسبت به پرونده اتمی ایران با تردید نگاه می کنم، اما ایران اعلام کرد برادعی هیچ تردیدی در پرونده اتمی ایران ندارد.
گزینه چهارم: هر سه گزینه فوق غلط است، فقط گزینه ای که دولت بگوید درست است.
رزا آژیری و امیرزمانی فر
همین الآن خبرش را گرفتم که رزا آژیری و امیر زمانی فر از بچه های جوان رادیو فردا که در حال سفر از برلین به پراگ بودند، در تصادف کشته شدند. هر دو از بچه های خوب روزنامه نگار بودند. مهین گرجی روزنامه نگار قدیمی روزنامه های دوره اصلاحات هم که در رادیو فردا کار می کرد و رانندگی بچه ها را می کرد، در جریان تصادف آسیب شدید دیده و به حال کما رفته است. این واقعه را به بچه های رادیو فردا و خانواده های شان تسلیت می گویم.