گفت و شنید

نویسنده
میترا سلطانی

باندبازی وپول شویی سینمایی

محمد ابهری متولد 1317 تهران است و فعالیت هنری اش را با تئاتر در گروه ملی آغار کرده و تاکنون بیش از 40 اثر سینمایی درکارنامه دارد… با همکلام شده و از دیروز و امروز سینمای ایران گفته ایم… حاصل این گفت و گو پیش روی شماست…

آقای ابهری چطور شد که به دنیای بازیگری روی آوردید؟

خانواده من بسیار به هنر وهنرمندان علاقمند بودند.اغلب برای دیدن نمایش های مختلف و فیلم های متعدد به مراکز هنری مراجعه می کردیم. سال 1345 بود که به اتفاق به دیدن تئاتری درلاله زار رفتیم.مدت ها برای تهیه بلیط نمایش در صف ماندیم.کمدی “اتللو”اجرا می شد که با نگاهی کمدی به نمایشنامه اصلی، در مجموع اجراهای موفقی داشت. مردم سرازیر شده بودند وهرکسی از گوشه و کنار شهر  شهر به دیدن آن تئاتر می آمد. به سختی چند بلیط ورودی تهیه کردیم ووارد شدیم. با دیدن آن نمایش بود که اولین رگه های علاقمندی ام به بازیگری شکوفا شد.موضوع را با خانواده درجریان گذاشتم وآنها تلاش کردند تا مناسب ترین راهها را برایم طراحی کنند.

 

وآن راهها چه بودند؟

همواره به من می گفتند که برای موفقیت باید رشته مورد علاقه ام را به صورت آکادمیک ادامه دهم تا موفق باشم.

وبعد ازآن تئاتر چه اتفاقی برایتان افتاد؟

یک دستگاه پخش فیلم تهیه کردم وآثار متعددی را به تماشا نشستم. البته به اتفاق خانواده نگاه می کردیم.دستگاه را بسیار گران خریدیم وتهیه فیلم های مناسب دیدن همه را کلافه می کرد.بعد از دوره ای به کلاس های بازیگری رفتم وبه آرامی وبدون عجله به کنکاش درمورد بازیگری پرداختم.

کلاس های متعلق به چه کسی وکجا بود؟

آقایی به اسم مانفرد محتشم که درمرکز شهر دوره ها را بازگشایی کرده بود درس تئاتر می داد.کلاس ها خصوصی بود ودرهر ترم حداکثر 10 نفر هنرجو وجود داشت.تمرینات سخت وطاقت فرسایی داشتیم.محتشم بسیار منضبط بود وما تنبل از نظر فیزیکی… بنابراین از میان 7 پسر و3 دختری که بودیم پس از 5 ماه ریزش به وجودآمد ودخترها اصلا نیامدند وپسرها به کارهای دیگری مشغول شدند. بنابراین کلاس های ترمیک ما خود به خود منحل شد…

وشما هم دیگر ادامه ندادید؟

چرا…اتفاقا محتشم علاقه من به بازیگری وفراگیری آن را می دید. به کارگردان تئاتری معرفی شدم که او هم ارمنی بود و از دوستان محتشم. با ایشان کارم را ادامه دادم تا وقت خدمت سربازی رسید. پس از سربازی هم هرگز به دانشگاه فکر نکردم.

چرا؟

شرایط جامعه مناسب نبود ومن پس از سربازی دچارافت روحی شدم.احساس می کردم مدت ها از همه چیز وهمه کس عقب مانده ام ودیگرراهی نیست به جز سخت کوشی وعجله. گمان می کردم دانشگاه نیز مثل سربازی باعث فاصله وعقب ماندن باشد. جوانی بود دیگر…حیف…

و…، اول بار به صورت جدی با منوچهر انور آشنا شدید؟

قبل از آن به صورت رسمی عضو گروه تئاتر ملی شدم .نمایش های زیادی را از آنتوآن چخوف ،مولیر،ایبسن وشکسپیر به صحنه بردیم. با نصیریان آشنا شدم  وشاهین سرکیسیان،عزت انتظامی وهمکاری های مشترک. بله، مهرماه سال 1352بود. درمرحله پیش تولید شهر قصه با این کارگردان آشنا شدم. البته درحین اجرای نمایشی با عنوان “میکائیل”دراداره تئاتر بودم که به دیدن تئاتر من آمدند. پس از اجرا شماره تلفنی از ایشان گرفتم وپی گیر آن تا نخستین اثر تصویری را به ثبت رساندم.

ازآن روز تا به حال درتجربه کاری خود بیش از 40 مورد بازیگری تصویری داشتید. فکرمی کردید که بتوانید روزگاری این چنین فعالیت کنید؟

اعتماد به نفس وپی گیری کارها دو شرط اصلی برای موفقیت درهنر بازیگری است. تجربه در ضمن کار به وجود می آید وآموزش ها نیز کامل تر می شود. بنابراین با دورخیز بلندی که انجام دادم برای موفقیت سعی زیادی کردم.

از روند کاری خود راضی بودید؟یعنی اینکه فکر نمی کنید که می توانستید درجایگاهی بهتر از این ها قرار بگیرید؟

هرانسانی درآرزوی موفقیت هایی است که پس از قرار گرفتن در یک جایگاه خاص پیش بینی می کند.اساس پیشرفت وخودخواهی جزیی از ذات انسان ها وشکوفایی بیشتر خواسته فطری همه است.

در روند دنیای بازیگری با اکثر کارگردانان مطرح سینمای ایران تجربه همکاری داشتید.درمیان هنرمندانی که با آنها به تولید مشترک پرداختید همکاری با کدام کارگردان برایتان لذت بخش بوده است.

با احترام به همه دوستانم باید بگویم که آشنایی بهرام بیضایی با عناصر بازیگری بیش از همه به کمک بازیگر می آید. بیضایی کارگردانی است که درتجربه های خود با دنیای تئاتر نیز آشنا است واین به نظرم یک حسن اساسی است.مطالعه بیضایی برروی بازیگران تئاتر وسینما وتفاوت هایشان با یکدیگر ظرف پذیرش او را به عنوان کارگردان از داده های بازیگران بزرگ تر می کند. همکاری با بیضایی درمورد بازی وبازیگری برایم لذت بخش بود .ضمن آنکه کار با کارگردانان دیگر برایم تعاریف دیگری دارد که بسیار ستودنی است.

به نظرتان چه فرق است میان بازیگران نسل شما وبازیگران جوان این روزها؟

بازیگران جوان امروز با جسارت وشیفتگی بسیاری به سراغ بازیگری می آیند وازآن همه جسارت در ایفای نقش هایشان استفاده می کنند.همین است که اعتقاد دارم تعداد بازیگران درخشان درسینمای ایران امروز بیش از گذشته است.اگر دردهه های اخیر ما نام سه یا چهار بازیگر را به عنوان ستاره هایی که خوش می درخشند می بردیم امروز قیاس ها به سختی صورت می گیرد.هم درمیان بازیگران زن وهم مرد نوع نگاه ها به مقوله بازی فرق کرده است .

با وجود همه مطالبی که فرمودید،همچنان فاصله زیادی بین بازیگران خارجی وداخلی خومان دیده می شود.دلیل این امر چه می تواند باشد؟

ببینید دلایل متعددی وجود دارد.اما مهم ترین آن ها بحث اقتصاد سینما است. این موضوعی که شما به آن اشاره دارید فقط درمورد بازیگران نیست بلکه مجموعه سینمای ما دچار رکودی است که درمدیریت دارد. نقص ارتباط میان گروه تولید ومدیران فرهنگی مشهود است وآسیب های جدی از این جناح دیده می شود. با این حال سینماگران ما با پوست کلفتی به کار خود ادامه می دهند وبرخی از آنها درمسیر شرافتمندانه ای که انتخاب کرده اند قابل تقدیر هستند.

منظور از عده دیگر چه کسانی هستند؟

باند بازی و پول شویی در هر شغلی جریان دارد. علی الخصوص درصنعتی که مخاطبان گسترده ای دارد اما خانواده کوچک. دراین خانواده هرکسی سعی می کند کار خود را پیش ببرد.در صنعت سینما هم این مسائل وجود دارد. من نقدم به کسانی است که دیگران را برای ترقی به عنوان ابزار پیشرفت به روبرو هدایت می کنند. بعضی از آنها درپشت قربانیان خود پنهان می شوند غافل از اینکه همه مردمان ما آنها را می شناسند.

مدتی است که دربازیگری سینما وتلویزیون کم کار هستید.علت چیست؟

زمان زیادی را در سریال “مختارنامه”به کارگردانی آقای داوود میرباقری فعالیت داشتم وپس از آن با صحبتی که با آقای ابولحسن داوودی داشتم قرار است به سریال ایشان اضافه شوم.عنوان سریال آقای داووی “زمین انسان ها”است.مجموعه است در 26 قسمت که درآن نقش یک پزشک را ایفا خواهم کرد.