دموکراسی و توحش

نجات بهرامی
نجات بهرامی

خبر تجاوز گروهی از مردان به یک دختر هجده ساله در پاکستان و بر اساس حکم دادگاهی قبیله ای، آن هم در حضور بیش از هزار نفر از مردم، تنها یک نکته را در ارتباط با چنین جوامعی به ما یاد آوری می کند:  مشکل کمبود دموکراسی نیست. مشکل فقدان تساهل و رواداری و ریشه دواندن سنت های قبیله ای در عمق وجود مردم اینجاست. این اتفاق اولین مورد در نوع خود نیست و آخرین مورد هم نخواهد بود.

حتی در ایران که به خاطر شرایط تاریخی متفاوتش، در زمینه توسعه اجتماعی جلوتر از برخی کشورهای خاورمیانه حرکت می کند، اینگونه حوادث  اتفاق می افتد. یکی از آرزوهای مردم عادی در کوچه و بازار این است که در ایران هم مانند عربستان دست سارقین را قطع کنند تا سرقت و بزهکاری ریشه کن شود. آرزویی که این روزها با عنایت ویژه قوه قضاییه به تحقق پیوسته است. در این زمینه نباید مخالفت تحصیل کرد ه ها و برخورداران از نعمت اطلاعات ما را فریب داده و دچار توهم کند. در جامعه ایران جمعیتی ویژه وجود دارد که خود محتوای فرهنگی و سیاسی با درونمایه ای  آوانگارد تولید می کند، خودش نیز آن را مصرف می کند و در نهایت خود نیز برای خود کف زده و هورا می کشد.

در جوامعی چون پاکستان با زیر بنای فرهنگی خاص خود، تفاوت در شکل های حکومت چندان اهمیت ندارد . دموکراسی پارلمانی یا ریاستی، پادشاهی و… هر کدام حاکم باشند، نماینده و مجری روح کلی حاکم بر جامعه هستند. علت موفقیت جوامع غربی در ایجاد محیطی سالم و بدور از خشونت، نه دموکراسی بلکه فرهنگ اجتماعی چکش کاری شده و آبدیده ای است که محصول قرنها جدال فکری و فلسفی و رخدادهای بزرگ  تاریخی و اقتصادی در آن دیار بوده است. شعار دموکراسی برای خاورمیانه امروزه تبدیل به اهرمی شده است در دست بنیادگرایان و وسیله ای برای یه قدرت رسیدن  گروههایی چون حماس.

با چنین زمینه فرهنگی و اجتماعی که شاهد هستیم، ظاهرا باید تلاش برای کسب دموکراسی را با کارهایی چون گسترش آگاهی اجتماعی و ترویج مدارا و مبارزه با تعصب جایگزین کنیم.

شاید حکومتهای غیردموکراتیکی چون مصر این خاصیت را دارند که به سدی در مقابل اخوان المسلمین تبدیل شده اند و به نظر من هر گونه فشار برای ایجاد فضای سیاسی متفاوت از سوی آمریکا، نتایج زیان بار بیشتری را بر منطقه تحمیل می کند. چرا که میدان را برای اندیشه های بدوی و قرون وسطایی باز می کند.

به همین دلیل می توان گفت جامعه ای با فضای اجتماعی باز و لیبرال و بدون داشتن دموکراسی به مراتب بهتر از جامعه ای است که دموکراسی در آن به میدانی برای جولان اندیشه های قرون وسطایی تبدیل شده است.

در همین زمینه :

اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی. نگاهی به اندیشه های فرید زکریا 

ریشه های بنیادگرایی در خاورمیانه