‏ قاب ♦ چهار فصل

نویسنده
شهلا گروسی

 

‏”مورت دراکر” تنها هنرمندی نیست که در دوران طلایی مجله ‏Mad‏ طی دهه های پنجاه تا هفتاد، نبوغ کارتونیستی ‏اش را در ترکیب با طراحی هایی پیچیده و قدرتمند ارائه می داد، اگر صفحات چند شماره از این نشریه را در آن سال ‏ها ورق بزنیم به آثار کارتونیست دیگری بر می خوریم که با خط هایی موزون، فرم هایی که به غایت هنرمندانه در هم ‏ترکیب شده اند و با حسی از طراحی واقعگرایانه، تصاویر خود را خلق می کرد: “جک دیویس”.‏

‏”جک دیویس” متولد دوم دسامبر 1924 در آتلانتای جورجیا، مانند اکثر کارتونیست های آمریکایی، کار خود را به ‏صورت جدی با نشریات مدرسه و دانشگاه آغاز کرد. او سه سال را در نیروی دریایی ایالات متحده گذراند و در طی ‏این مدت با نشریه روزانه نیروی دریایی همکاری مرتب داشت، سپس وارد دانشگاه جورجیا شد و به کار در نشریه ‏دانشگاه پرداخت که مقدمه فعالیت او را در اولین نشریه خارج از دانشگاه، فراهم کرد که ‏Bullsheet‏ (بازی کلامی با ‏Bullshit‏) نام داشت. خودش آن را “ نه یک نشریه سیاسی یا چیز دیگر که فقط مجموعه ای از کارتون ها و شوخی ‏های بی تربیتی” توصیف کرده است. پس از آن دیویس تابستانی را به کار مرکب گیری کامیک استریپ “مارک تریل” ‏اثر “اد داد” گذراند که مقدمه ورود او به عرصه طراحی کامیک آن هم در دوران طلایی دهه های پنجاه و شصت بود.‏
همزمان با تحصیل در مجمع دانشجویان هنر نیویورک، در سالهای 1949 تا 1950 “دیویس” کاری در “هرالد ‏تریبون” به عنوان طراح مرکب کار در کامیک “‏The Saint” ‎‏ اثر “مایک روی” پیدا کرد. کامیک شوخ طبعانه خود ‏او با عنوان ‏‎”Beauregard”‎‏ پس از آن که چند ناشر کتاب های کامیک به آن روی خوش نشان ندادند توسط سندیکای ‏‏”مک کلور” به شکل خلاصه شده به چاپ رسید. سال 1950 دیویس همکاری آزاد و پاره وقت با کمپانی کامیک بوک ‏معتبر ‏EC‏ را آغاز کرد و طراحی و تصویرسازی بسیاری از قسمت های کامیک های ترسناکی چون “قصه هایی از ‏قبر”، “سردابه وحشت” و “قصه های دو مشتی” را انجام داد. در اواخر دهه پنجاه او داستان های مصور وسترن برای ‏‏”اطلس کامیکس” طراحی می کرد. کار بر روی کامیک “بچه روهاید” در 1963 آخرین فعالیت او در زمینه کامیک ‏های جدی و غیر خنده دار محسوب می شود.‏

devis2.jpg

سبک کار “دیویس” مبتنی بر خطوط سیال و ضربه های وحشی و آزاد قلم مو و کاراکترهایی که حتی در جدی ترین ‏کامیک ها حسی از حماقت و گیجی داشتند، او را به گزینه ای مناسب برای “هاروی کورتزمن” سردبیر افسانه ای ‏نشریه ‏‎”Mad”‎‏ تبدیل کرد که می خواست اولین شماره های مجله فکاهه دیوانه وار خود را در سال 1952 منتشر کند. ‏‏”دیویس” از آن پس با اغلب نشریاتی که کورتزمن درآورد از جمله: ‏Trump, Humbug, Help!‎‏ همکاری کرد اما ‏هیچ کدام دوام، شهرت و اعتبار ‏Mad‏ را پیدا نکرد. خودش سال ها بعد جایی اشاره کرده است که اکثر سفارش دهندگان ‏کارهای تبلیغاتی اش، کسانی هستند که کودکی و نوجوانی خود را با ‏Mad‏ گذرانده اند و اصلاً از همان طریق او را پیدا ‏کرده اند. کار او در ‏Mad‏ نوعی پارودی یا هجو کامیک های سابق اش بود، با فراغ بال، فرم ها و تناسبات کمال ‏گرایانه قهرمانان کامیک را در هم می شکست، کج و معوج می کرد و به سخره می گرفت. شاید سبک او در این نشریه ‏را بتوان نشانه پوزخندی هنرمندانه به ایده آل های خودساخته در دهه های پیشین، دانست. نشانگر گرایشی به نقد ‏معیارهای فرهنگی و اجتماعی که بعداً در جنبش های زیرزمینی همه گیر و جدی تر شد.‏

devis3.jpg

دیویس همواره به سرعت طراحی در عین قدرت و ظرافت مشهور بوده است، همین او را در دهه هفتاد و هشتاد ‏محبوب سفارش دهندگان مواد تبلیغاتی کرد و در مقطعی او را به گران ترین تصویرساز دنیا مبدل ساخت. “امریکن ‏آنلاین”، “آریستا ریکوردز”، “کلمبیا ریکوردز”، “دریم ورکز”، “اینترتینمنت ویکلی”، “کرافت”، “نسله”، “پارامونت ‏پیکچرز”، “تویوتا”، “پپسی” و “برادران وارنر” از جمله سفارش دهندگان معتبر او در این سال ها بوده اند که “ ‏دیویس”محصولات متعددی مانند پوستر، تی شرت، روی جلد کتاب، دی وی دی، نوار و از این دست برای شان ‏طراحی کرده است.‏

‏”جک دیویس” به خاطر مجموعه آثارش در این پنج، شش دهه فعالیت، جوایز فراوانی برده که می توان از آن میان به ‏‏”جایزه روبن” (سال 2000) و جایزه مواد تبلیغاتی از انجمن کارتونیست های ملی (سال 1980) اشاره کرد، او ‏همچنین به خاطر یک عمر آفرینش هنری در سال 1996 جایزه ای از انجمن کارتونیست های ملی دریافت کرد و در ‏سال 2003 نام اش در “تالار مشاهیر کامیک بوک” آمریکا ثبت شد.‏