دشمنان نگاه سکولار به اسلام را ترویج می کنند

نویسنده
جلال یعقوبی

» نگرانی های معرفتی سیدعلی خامنه ای

آیت الله خامنه ای در سخنرانی خود به مناسبت روز غدیر، مساله “پرداختن اسلام به امر حکومت و امر سیاست امّت” را از جمله درس های این روز دانست و گفت: “آن کسانی که سعی کردند اسلام را از مسائل اجتماعی و از مسائل سیاسی برکنار بدارند و آن را منحصر کنند به مسائل شخصی و مسائل خصوصیِ زندگی افراد - و در واقع نگاه سکولار به اسلام داشته باشند که تبلیغات دشمنان و دستهای دشمنان هم این بینش را در بین مسلمانان در طول سالیان دراز ترویج کرده است -جوابشان مسئله‌ی غدیر است.”

او سال گذشته نیز در دیدار با هیات های مذهبی و عزاداری گفته بود: “هیاتها نمی توانند سکولار باشند؛ هیات امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. اینکه آدم در یک مجلس روضه یا هیات عزاداری مراقب باشد که مبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است. البتّه معنای این حرف این نیست که هر حادثه‌‌ سیاسی در کشور اتّفاق می‌‌افتد، ما باید حتماً در مجلس روضه آن را با یک گرایش خاصّی - حالا یا این طرف، یا آن طرف - بیان کنیم و احیاناً با یک چیزهایی هم همراه باشد؛ نه، امّا فکر انقلاب، فکر اسلام، خطّ مبارکی که امام (رضوان الله علیه) در این مملکت ترسیم کردند و باقی گذاشتند، اینها بایستی در مجموعه‌‌ها و مانند اینها حضور داشته باشد.”

همچنین خامنه ای در سال ۱۳۹۱ در دیدار با گروهی از روحانیون تاکید داشت: “حوزه‌های علمیه باید خود را سربازان نظام بدانند، برای نظام کار کنند، برای نظام دل بسوزاند، در خدمت تقویت نظام حرکت کنند؛ […] حوزه‌های علمیه نمی توانند سکولار باشند. اینکه ما به مسائل نظام کار نداریم، به مسائل حکومت کار نداریم، این سکولاریسم است.”

تاکید مکرر خامنه ای درباره سکولاریسم و خطرات آن مورد توجه هواداران او نیز قرار گرفته است. روزنامه رسالت دیروز در سرمقاله خود با عنوان “غدیر؛ نفی نگاه سکولار” آورده بود: “سکولاریسم براساس یک منطق حقوقی شکل گرفته است. اول سکولار عالم خلقت، همین شیطان است. او اراده و فهم خود را به اراده و فهم خدا ترجیح داد و حاضر نشد در مقابل انسان سر تعظیم فرود آورد. او فهم خود را «علم» می دانست و بر آن تکیه کرد، سکولارها هم بر مفاهیم و یافته‌های ذهن خود مارک علم می زنند. علم‌پرستی را به خداپرستی ترجیح میدهند. شیطان همین منطق را به انسان‌های گمراه نشان داد و توانست آنها را از مسیر اصلی انبیاء و اولیای الهی منحرف کند.”

نویسنده رسالت اضافه کرده بود: “سکولارها اصلا کاری ندارند به اینکه خدا چه می خواهد. هرچه دلشان می خواهد آن میشود «حق»، «درست»، «حقیقت»، «حقوق» و… امروز مصیبت ما با جریان حقوق بشر سازمان ملل هم همین است. به ایران می گویند چرا با همجنس‌گرایی مخالف هستید و هم‌جنس‌گرایان را مجازات می کنید، چرا قصاص را در مجازات‌های حقوقی پذیرفته‌اید؟ میگوییم خدا گفته است. از آنها می پرسیم شما چرا موافق این سیئات و منکرات هستید؟ می گویند «دلمان» می خواهد! آنها می گویند خدا خالق ماست، ‌قیم ما که نیست، خدا حق دخالت در سیاست و حکومت را ندارد. سکولاریسم و سکولاریزاسیون یک جریان تاریخی خطرناک سازمان یافته و عمیق در تاریخ بشر است که اکنون مراحل تکاملی خود را می گذراند.”

فارغ از میزان “سواد” نویسنده این یادداشت، آنچه که او در نگرانی از سکولاریسم بیان کرده است، در واقع خلاصه نگرانی “نظام” از مفهوم سکولاریسم را ترسیم می کند.

با همین منطق است که آیت الله خامنه ای خواستار تغییر سبک زندگی در ایران می شود. تشویق به افزایش جمعیت می کند. حاکمیت دستگاه فقهی را توجیه می کند. جوانان به خاطر سبک زندگی شان شلاق می خورند یا حبس می شوند. زنان مجبور به رعایت اجباری حجاب شده اند. حدود و تعزیرات فقهی که به قتل و سنگسار و قطع دست و امثال آن منجر می شود، برقرار است و همچنان به عنوان خط قرمز جمهوری اسلامی است. و حتی تغییر متون درسی و دانشگاهی با همین نگرانی ها است که پیگیری می شود.

شانزدهم مهر، سایت الف، وابسته به احمد توکلی، نماینده راستگرای مجلس در گزارشی با عنوان “خطر نابودی علوم انسانی با روند فعلی اسلامی سازی” نوشت: “اسلامی کردن بهانه ای برای استخدامهای افراد بی ربط با نام اسلام و اسلامی کردن در دانشکده های بی ربط شده و از آن طرف بهانه ای برای تسویه حساب با افرادی خاص ایجاد شده است. آهسته آهسته می رود تا مخالفت با اسلامی سازی تبدیل به یک فحش در محافل علمی شود تا بر این بهانه برخوردهای حذفی با افراد صورت گیر د و افراد با انگ ضد دین بودن و تنها به خاطر داشتن نگرش علمی خاص خود با نان آجر شده خود مواجه باشند.” نویسنده اضافه کرده بود: “این روند می رود تا فساد وریایی دیگر در جامعه علمی ایجاد کند. ساختن اصطلاحی به نام علم سکولار و انتساب آن به دیگران درهمین راستا تلقی می شود. شما ممکن است بعد از این اگر با قرائت افرادی خاص از علم موافق نباشی با عنوان سکولار مواجه شوی و آن هم از سوی کسی که ممکن است اصلا علم جدید را نشناسد.”

با اینهمه، به دلیل تاکید مکرر رهبر جمهوری اسلامی، برنامه اسلامی کردن دانشگاه و دروس آن همچنان در حال پیگیری است. “فساد و ریایی” که نویسنده سایت راستگرای الف از آن ابراز نگرانی کرده، نتیجه اخلاقی حکومتی است که اتفاقا خود را مدعی اخلاق نیز معرفی کرده است.

سیدعلی خامنه ای در شهریور سال ۱۳۸۸ و در اوج اعتراض های مردمی پس از انتخابات طی سخنانی در نماز جمعه تهران گفته بود: “یکی از خطرهای جدائی دین از سیاست که عده‌‌‌‌‌ای آن را همیشه در دنیای اسلام ترویج می کردند - در کشور ما هم بود، امروز هم متأسفانه بعضی نغمه‌‌‌‌‌هائی را در جدائی دین از سیاست بلند می کنند - همین است که وقتی سیاست از دین جدا شد، از اخلاق جدا خواهد شد، از معنویت جدا خواهد شد. در نظامهای سکولار و بی رابطه‌‌‌‌‌ با دین، اخلاق در اغلب نزدیک به همه‌‌‌‌‌ موارد، از بین رفته است. حالا یک وقت استثنائاً در جائی یک عمل اخلاقی دیده بشود، این ممکن است؛ استثناء است. وقتی دین از سیاست جدا شد، سیاست میشود غیر اخلاقی، مبنی بر همه‌‌‌‌‌ی محاسبات مادی و نفع‌‌‌‌‌طلبانه.”

خامنه ای این سخنان را در همان زمانی بیان می کرد که ده ها نفر در خیابان های تهران و بازداشتگاه های “غیراستاندارد” کشته و صدها تن از منتقدان حکومت به زندان افکنده شده بودند. والبته گویا باور داشت که حکومت دینی هنوز مشکل اخلاقی پیدا نکرده است.