هفت توصیه می کنم برای کسانی که می خواهد حالشان در سال 1392 کمی بهتر از سال قبل بشود.
یک:کلا در این سال جدید قید سیاست و اقتصاد را بزنید.
البته عمل به این توصیه نیاز چندانی به تلاش شما ندارد. حتی نیاز چندانی به تلاش مسئولان هم ندارد. راستش را بخواهید اصلا نیازی به تلاش ندارد. باور کنید خدا هم در این مورد خاص کاری از دستش بر نمی آید. از همه اینها مهمتر، عملیاتی شدن این توصیه، امکانات و بستر سازی و بودجه و برنامه ریزی و همت و حمیت و سایر موارد مربوطه را هم نمی خواهد. اساسا این توصیه خودش همینطوری به صورت خودجوش و اتوماتیک اتفاق می افتد. یعنی اتفاق افتاده. دقیقا از همان وقتی که مقام رهبری بلافاصله بعد از تحویل سال دهانش را باز کرد و گفت امسال را سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نامگذاری می کنم، پروژه به صورت صد در صد مکانیزه و زیر پوستی شروع به فعالیت کرده. البته شما فعلا چون درگیر مراسم دید و بازدید و عید دیدنی هستید، خیلی متوجه نمی شوید. ولی بعدا، در آینده نزدیک، یک روز صبح که از خواب بیدار می شوید، می بینید سیاست و اقتصاد مملکت کلا نابود شده رفته پی کارش. هر چه قدر هم دنبال دلیل و مقدمه و پیش زمینه بگردید، به جز همان سخنرانی بعد از تحویل سال چیزی پیدا نمی کنید. پس بیخودی خودتان را دچار زحمت نکنید. حالا ببینید ما کی گفتیم. بروید دنبال زندگیتان، حالش را ببرید. اصلا چه معنی می دهد مملکت سیاست و اقتصاد داشته باشد؟ الان این همه کشور توی دنیا دارند خوش و خرم بدون سیاست و اقتصاد زندگیشان را می کنند، البته نکنند هم خیلی مهم نیست. اصلا چه اهمیتی دارد که بقیه یک کاری را می کنند یا نمی کنند؟ مهم این است که ما می کنیم. اتفاقا چون خیلی هم عادت داریم توی زمینه های مختلف هی رکورد بزنیم، خیلی هم بهتر است که نکنند. توی این زمینه هم رکورد می زنیم و خودمان می شویم اولین کشوری که بدون سیاست و اقتصاد زندگیمان را می کنیم. اینهمه رکورد زدیم، این یکی هم رویش. به جایی بر نمی خورد. حالا اینکه اصولا مملکت بدون سیاست و اقتصاد چطور اداره می شود که ما بتوانیم زندگی کنیم؟ اولا مسئله مهمی نیست، دوما جای بحثش اینجا نیست. جای بحثش یک جای دیگری است. اگر شما تا وقتی که این پروژه عملیاتی بشود، یعنی حدودا سه چهار ماه دیگر، طاقت بیاورید و زنده بمانید، مطمئن باشید برای ادامه زندگی بعد از آن هم مشکلی ندارید. یعنی در این مدت آنقدر توان و تجربه کسب می کنید و پوستتان کلفت می شود، که بدون اقتصاد و سیاست هم می توانید به زندگی ادامه بدهید. اصلا جای نگرانی نیست. خودتان را نگران نکنید.
دو:در این سال جدید قید شعر و شاعری را هم بزنید.
البته در این مورد شما حق انتخاب دارید. می توانید هم نزنید. می توانید همچنان شعر بگویید. ولی اگر دیدید وقتی دارید شعرتان را برای مردم می خوانید، مردم یک جوری نگاهتان می کنند که انگار دارید یک کار بدی می کنید که جای بحثش اینجا نیست، اصلا تعجب نکنید. دست خودشان که نیست. از بعد از تحویل سال که احمدی نژاد در مورد بهار شعر گفته، استاندارهای زیباشناسانه مردم در مورد شعر هم، مثل خیلی چیز های دیگر به شدت بالا رفته، برای همین هم دیگر از هر شعری خوششان نمی آید. از الان به بعد شما یک رقیب خیلی خیلی جدی در زمینه شعر دارید. حواستان را جمع کنید. همین شعری که مهندس درباره “ بهار” که ظاهرا اسم مستعار مشائی است گفته یعنی احتمالا 63 درصد احتمال دارد که جوجه ها را به جای اینکه آخر پائیز بشمرند، اصلا نشمرند و وزارت کشور خودش تعداد جوجه ها را بدون شمارش اعلام کند.
سه:در این سال جدید قید راه رفتن در امور اقتصادی را بزنید.
البته این توصیه کوتاه مدت است و تا زمانی که کلا اقتصاد و سیاست نابود نشده اعتبار دارد. متاسفانه در این مورد شما دیگرحق انتخاب هم ندارید. یعنی حتی اگر تصمیم هم بگیرید از این فرصت کوتاه سه چهار ماهه استفاده کنید و قید راه رفتن در امور اقتصادی را نزنید و مثلا بلند بشوید و بروید در امور اقتصادی برای خودتان قدم بزنید، به جایی نمی رسید، فقط به مشکلات دیگر دچار می شوید. چون ایرج ندیمی٬ عضو کمیسیون اقتصادی مجلس هشدار داده: “ادامه روند صعودی تورم به فلج شدن اقتصاد کشور و مشکلات دیگر منجر خواهد شد.” به همین راحتی.
مگر اینکه خدای نکرده خیال کنید روند صعودی تورم قرار نیست ادامه پیدا کند، که در این صورت ما توصیه می کنیم، به جای راه افتادن در امور اقتصادی، زودتر مراحل درمانی خودتان را زیر نظر یک روانشناس مجرب آغاز کنید، چون به احتمال خیلی زیاد دچار توهم یا سایر بیماری های روانی گردانی شده اید که بازهم جای بحثش اینجا نیست.
چهار:در این سال جدید قید نان خوردن را بزنید.
البته اصلا جای نگرانی نیست، فکر نکنید همین اول سالی ما آمده ایم شما را از هر کاری که می توانستید بکنید یا می خواستید بکنید یا موارد مشابه دور کنیم. شما با خیال راحت همچنان می توانید به خوردن غصه و حرص و غم ادامه بدهید، ولی متاسفانه خوردن نان دیگر امکان ندارد. یعنی امکان دارد، بالاخره از قدیم گفته اند غیرممکن غیر ممکن است، ولی بهتر است خودتان به صورت خودجوش اینکار را هم نکنید. چون عباس رجایی٬ رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس میگوید در سال ۱۳۹۱ گندم تولید داخلی با «بیتوجهی مسئولان و تعیین قیمت ناعادلانه برای خرید آن از مرزها خارج یا خوراک دام شد.” بنابر این در صورتی که قید خوردن نان را نزنید، یا مجبورید از مرزها خارج بشوید که اگر می توانستید، حتما تا الان خارج شده بودید و اساسا به این توصیه های ما نیازی نداشتید، یا مجبورید یک کار دیگری بکنید که جای بحثش اینجا نیست. بهتر است به توصیه ما عمل کنید و قیدش را بزنید.
پنج:در این سال جدید قید حرف زدن را بزنید.
البته در این مورد هم شما صد در صد حق انتخاب دارید. فقط قبل از هر گونه انتخاب توجه داشته باشید که احمد خاتمی٬ امام جمعه عبور موقت تهران گفته: “افرادی که موضع ضد انقلابی داشته و نسبت به نظام جمهوری اسلامی بدگویی میکنند، مرتکب یک منکر بسیار بزرگ میشوند.” با این حساب اگر شما موضع ضد انقلابی ندارید، لطفا زودتر یک فکری به حال خودتان بکنید، بالاخره سی و چهار سال از انقلاب گذشته، اصحاب کهف هم وقتی توی غار خوابیده بودند به خواست خدا موضعشان را هر چند ساعت یکبار تغییر می دادند، موضعشان درد نگیرد. حالا شما سی و چهار سال است موضعتان تغییر نکرده، خب حتما یک جای کار ایراد دارد. زودتر به داد خودتان برسید، ایرادش را برطرف کنید. اما اگر موضع ضد انقلابی دارید، که قاعدتا هفتاد میلیون نفر در کشور همین موضع را دارند، سعی کنید به این توصیه ما عمل کنید. چون اساسا آدم سالمی که موضع ضد انقلابی دارد، نمی تواند، یعنی دست خودش نیست که از جمهوری اسلامی بدگویی نکند. همین که دهانش را باز کند بخواهید یک چیزی در مورد جمهوری اسلامی بگوید، بدگویی می شود. مثلا فرض کنید بگوید استقلال. تا بخواهد به آزادی برسد یک بد گویی کرده به چه بزرگی. شما خودتان اندازه چین و روسیه را نگاه کنید، بزرگ نیست؟ اگر هم ادامه بدهد و به آزادی برسد که واویلا. اصلا اصل خود جنس است و مرتکب یک منکر بسیار بزرگ می شود و اگر هم مرتکب یک منکر بسیار بزرگ بشود که رفقای همین آقای احمد آقا که هنوز موضع انقلابی دارند یک بلایی به سرش می آورد که اصلا و ابدا جای بحثش اینجا نیست. شما خودتان بروید ببینید به سر منکر های کوچک چه بلایی می آورند، حساب کار دستتان می آید.
شش:در این سال جدید قید خرید را بزنید.
البته این توصیه شامل آنهایی می شود که حق انتخاب دارند. یعنی شامل آنهایی که هنوز امکان خریدشان زیر خط فقر نرفته و می توانند تصمیم بگیرند چیزی بخرند و پولشان کم بشود، یا همینطوری صبر کنند پولشان خود به خود کم بشود. ما به همان افراد هم توصیه می کنیم دیگر از این حق انتخابشان استفاده نکنند. حالا درست است این حق انتخابشان روز به روز دارد آب می رود و ارزشش کمتر می شود.، ولی بالاخره از نابود شدنش که بهتر است. کدام آدم عاقلی حق انتخابش را می اندازد توی جوی آب؟ در همین راستا آقای شریف حسینی٬ عضو هیات رئیسه مجلس گفته:” در حال حاضر چین پول نفت ایران را ۳۰ درصد نقد و ۷۰ درصد به صورت کالا میپردازد.“، یعنی از این به بعد اگر تصمیم بگیرید از حق انتخابتان استفاده کنید، کلا یک حق انتخاب بیشتر ندارید، آن هم جنس چینی است. حالا خود دانید، اگر دوست دارید زحمت خریدن و به خانه آوردن و دور انداختنش را به جان بخرید، بروید از این حق انتخابتان استفاده کنید، ولی ما توصیه می کنیم بدون زحمت همینطوری پولتان را نگه دارید، خودش خود به خود تمام می شود. دیر و زود دارد، ولی سوخت و سوز عمرا
هفت:در این سال جدید مثل مردم اروپا بشوید.
بله…بالاخره یک توصیه ایجابی هم داریم. نمی شود که همیشه بگوییم این کار را نکنید، قید آن کار را بزنید. انصاف حکم می کند توانایی های شما را هم در نظر بگیریم و یک کاری را هم بگوییم بکنید. الان هم خیلی شیک توصیه می کنیم مثل مردم اروپا عمل کنید. البته خیلی درگیر ظواهر نشوید بخواهید مثل آنها لباس بپوشید یا مثل آنها راه بروید یا مثل آنها حرف بزنید. در مقابل خیلی هم لازم نیست اگر درگیر ظواهرشان نمی شوید درگیر بواطن شان بشوید، مثلا بخواهید مثل آنها فکر کنید، یا مثل آنها تصمیم بگیرید یا مثل آنها از حقوقتان دفاع کنید. همین که به توصیه این حیدرخان مصلحی عمل کنید، کفایت می کند. صواب هم دارد. وزارت اطلاعات از مردم خواسته:” همچون «مردم اروپا» با نهادهای امنیتی همکاری کنند.” اتفاقا در صورت همکاری، شما علاوه بر اینکه خیلی خیلی به مردم اروپا شباهت پیدا می کنید، شاغل به شغلی هم می شوید که البته اصلا جای بحثش اینجا نیست. ولی همانطور که قبلا هم گفتم، خیلی درگیر ظواهر نشوید. اسمش یک کمی کشششششش دار است، ولی آینده خوبی دارد. شما به آینده اش فکر کنید، کارتان نباشد. شاید یک روزی شما هم، اگر دل به کار دادید و خاک بازی نکردید، دور از جان یکی شدید مثل همین حیدر خان. اصلا شباهت با مردم اروپا از سر و رویش می ریزد، فقط کسی نیست این شباهت را جمع کند.