به شهر اصفهان خوش آمدید؛
اثیر مکتب عقلی در اصفهان
کبوتر ارشدی
به شهر اصفهان خوش آمدید. ترافیک سنگین است اما نوروز در این شهر بسیار پرعشوهتر از تهران دوده گرفته، خودش را نشان میدهد. در کوچه پس کوچههای نزدیک محله احمدآباد به تعدادی کارگر با بیل و کلنگ برمیخورم.
پلاکاردی بالای سرشان نصب شده که برایم جالب است. روی آن نوشتهاند: “بهترین عبادت، کار است.” درست یک روز مانده به عید شاید فقط چنین صحنهای در اصفهان قابل رویت باشد. برای گشت زدن در شهر ترجیح میدهم با اتوبوس تردد کنم. بلیط میخرم. همینطور که منتظر میمانم، بلیط را در دستم میچرخانم. پشت آن چیزی نوشته شده. میخوانم: “عبادت بر ده قسم است که نه قسم آن کاسبی حلال است.” دیگر دارم مطمئن میشوم که کار در اصفهان تعریف ویژهای داشته، شاید شبیه تعریفی که بین آلمانیها رایج بوده است. در فرهنگ آلمانی آربایت (arbeit) معادل workو گشفت (geschaft) – تجارت کثیف معادل Business – دو تعریف متفاوت دارند. اولی همان کار خداگونه است و دومی مشغولیت است. در اصفهان هم مفهومی “آربایتی” از کار وجود دارد… کاری که خدایی است.
سابق بر این شنیده بودم در اصفهان برخی بناها پیش از شروع به کار، وضو میگرفتهاند. همینطور که میچرخم، شهر با مظاهر زیبایش که از نظم و نظافت و ثروت حکایت دارد، به طرز شگفتانگیزی جلب توجه میکند. چرا اصفهانیها به کنایه “خسیس”اند؟ خست نشانگر چه مکانیزم فرهنگی است؟ اصلا دست و دل بازی در چه زمینه اقتصادی میتواند بروز کند؟ یاد ضربالمثلی میافتم: “حساب به دینار، بخشش به خروار” گویی بین خست و بخشش رابطه دیالکتیک برقرار است. در منطقه کویری یزد هم ضربالمثلی به جا مانده که میگوید: “یه سال بخور نون و تره، بقیهاش بخور گوشت بره”… این ذخیره کردن و استفاده از روی عقل در نهاد تفکر و فرهنگ زیست بوم و اقلیمهای سخت و خشک است. در میان خانوادههای اصفهانی کار کودکان در کنار پدران یعنی آموختن حرفه پدری همیشه از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. تربیت کودکان در اصفهان در زمینه “عقل معاش” به وضوح با دیگر مناطق ایران تفاوت عمده دارد. نوعی تعقل نسبت به امور مالی و به اصطلاح خرج و دخل گویا در دیار میرداماد “ژنی” است.
با مرکزیت مکتب عقلی در اصفهان توسط میرداماد و همچنین مرکزیت مکتب ادبی سبک عراقی و در مراودات با هند، توسعه مکتب هندی با سبک ویژه اصفهانی آمیخت که تمایلات ادبی طبقات دهقان و صنعتگران شهری را بازتاب میداد. در دوران اخیر رشد مانوفاکتوریزم در اواخر دوره قاجار و دوره مشروطیت از جمله عواملی بودند که در ایجاد و تمرکز و ذخیرهسازی فرهنگ اصفهانی نقش بارزی داشتند. نقش و نگاه شاطر عباس قمی و شاگردان او در افکار عمومی و “فرهنگ کوچه” امروز اصفهان نیز باقی مانده است.
اصفهان اکنون به عنوان یک مادر شهر اقتصادی شهرهای اطراف خود را در چرخه تولید فرهنگی، سیاسی و اقتصادی هماهنگ میکند… به تمام موارد بالا باید تاریخ فعالیت سازمانهای کارگری و سندیکایی و سیاسی کارگران اصفهان را به طور ویژه افزود، در زمینه فرهنگ و سنتهای سندیکایی شهر اصفهان تاریخ پرباری دارد. پیش از سال ۱۳۳۲زمانی که سازمانهای کارگری ایران عضو فدراسیون بینالمللی کارگران شدند، ازجمله از اصفهان نمایندگان سازمانهای کارگری در این نشست که در وین برگزار شده بود، شرکت کردند.امروز اصفهان مرکز صنایع سنگین کشور است از جمله فولاد، سیمان، پتروشیمی و انرژی هستهای و فنآوری نانو و سلولهای بنیادی و… گرایش فرهنگی عمدهای تحتتاثیر این سازوکار در نسل جدید اصفهان دیده میشود که قابل بررسی است.