نمایش دختر یانکی نوشته نیل سایمون به کار گردانی بهرام تشکردر جشنواره تئاتر دانشگاهی روی صحنه رفت. نگاهی داریم به این نمایش.
نگاهی به نمایش دختر یانکی
تقابل عشقی
دهه هفتاد در آمریکا، موج اعتراضات ومخالفت ها نسبت به رفتارحکومتی ودولتمردان، روبه افزایش چشمگیری گذاشت. در این دهه نقد زیر ساخت های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی سرلوحه کار نویسندگان قرار گرفت.
نیل سایمون درام نویسی است که فعالیت خودرا ازاوایل دهه 60 در آمریکا آغازکرد و از همان آغازتمایل اوبه نوشتن نمایشنامه های کمدی بازیرساخت های اجتماعی- سیاسی در آثارش دیده شد. کمدی سایمون آینه ی تمام نمای جامعه ی آمریکایی ست. جامعه ای که قدمت نوستالژی اش دست بالا به جنگ های شمال وجنوب محدود می شود. سایمون اما دربطن روابط انسانی همین جامعه نیز ازچهره ی سرخاب زده ی جامعه اش نقاب بر می گیرد و در هر نمایشنامه اش اگرنه به شلاقی، دست کم با تلنگری غیرمحسوس، رخوت ازپیکروخواب از چشم خواننده یا تماشاگرمی رباید.
ساختمان ظاهری نوشته های سایمون بسیارساده است. اودردنیای غرب، منادی دوستی، عشق، تفاهم واخلاق است، وعموما نمایشنامه هایش پایانی خوش واخلاق گرایانه دارند. نمایشنامه درباره دودوست قدیمی به نام های نورمن کورنل واندی هوبارت است که درآپارتمانی درنیویورک باهم زندگی ومجله ایی معترض بنام fallout را منتشر می کنند. درام اززمانی آغازمی شود که دختری بنام سوفی راش مایرکه نمادونماینده ایی ازفرهنگ آمریکایی وجامعه آمریکا می باشد به آپارتمان خالی روبروایی آنها نقل مکان می کند واین اتفاق درست نقطه تقابل دوفرهنگ متضاد می باشد. درواقع دوقطب متضادی که یک طرف آن اندی “نماینده جامعه معترض” و قطب دیگرش سوفی “نماینده فرهنگ آمریکایی” می باشد. البته سایمون برای نشان دادن این تقابل، مربعی عشقی رادرکناراین تقابل در نمایشنامه گنجانده است. رابطه ایی که باعاشق شدن نورمن به سوفی آغازمی شود و در ادامه سوفی، عاشق اندی می شود ودرنهایت تفنگداردریایی “ نامزد سوفی” که تنها صحبتش به میان می آید.
کارگردان دراجرا بامحورقراردادن ماجرای عشقی، تم ودرونمایه اصلی نمایشنامه راکه تقابل دوفرهنگ وتفکرمتضاد می باشد به باد فراموشی می سپارد ودر واقع خوانشی متفاوت ازمتن ارائه می دهد. البته کارگردان با گنجاندن دیالوگهایی درارتباط با رئیس جمهوردربعضی ازلحظات سعی کرده تا وجه سیاسی متن رانمایان کند، اما این تمهید هم بسیارکم وناکارآمد می باشد.
در طراحی ومیزانسن اثر، کارگردان به طراحی حرکات پیچیده نپرداخته وحتی الامکان سعی کرده با منطق دیالوگها وفضای رویدادها طراحی حرکت کند که دراین امرتاحدود زیادی موفق عمل می کند. کارگردان درچیدمان صحنه واستفاده ازابزارش موفق عمل می کند وازعناصرتباین وتقارن وخطوط شکسته- منحنی ومیزانسن های خطی وترکیب بندی های مثلثی استفاده بجا ودرستی می کند. طراحی صحنه اثرمتناسب با فضای اثرانجام گرفته سعی درهرچه واقعگرایانه نشان دادن کاردارد. بازیها ازیکدستی وهماهنگی منسجمی برخوردارنیست.
ومخاطب درمواجهه بااثر، با سه سطح متفاوت بازی مواجه می شود. بهرام تشکرکه نقش نورمن را ایفا می کند به شدت ازتکنیک خودسود می جوید وتسلط گیرایی برفیزیک و بیان خود دارد وهم اوست که هنگام ورود وخروجش به صحنه ریتم اثررا زنده نگاه می دارد. توماج دانش بهزادی که ایفاگرنقش اندی هوبارت است هم تلفیقی ازبازی حسی و تکنیکی ارائه می دهد وبازی قابل قبولی ازخود ارائه می دهد اما تنها ایراد وارده به او ازدست دادن کنترل فیزیک نقش می باشد که بصورت ناخودآگاه دربعضی لحظات حرکات واعمال زائد انجام می دهد. اما کارگردان برای بازی گرفتن ازبازیگرزن خود راه متفاوتی را پیموده است واکثرقریب به اتفاق عکس العمل های بازیگرزن برپایه غریزه واستفاده ازویژگیهای بالقوه بازیگرمی باشد. درواقع کارگردان بازیگرش رادرموقعیت قرارداده وازاوخواسته است که به اتفاقات ورویدادها عکس العمل نشان دهد. ودرست همین شیوه بازی برریتم اجرایی اثرتاثیرمنفی می گذارد زیرا بعلت بیان ضعیف بازیگرزن وتلاش او برای ادای دیالوگها بازی اورابه سوی تصنع ونشان دادن بازی می کشاند وهمین امردراکثرمواقع باعث ضربه به کاروریتم کلی اثرمی شود. درمجموع دختریانکی برای گروه وکارگردان آن تجربه گرانقدری می باشد که مطمئنا درآینده می توانند ازتجربیات این کارنهایت استفاده راببرند.