وضعیت بشار اسد در سوریه روز رو به وخامت است. پیشنهاد آخر وی با استقبال مواجه نشد. تمامی بخش های مخالفین اعم از میانه رو و رادیکال طرح و فراخوان وی را رد کردند. در سطح جهانی نیز جز جمهوری اسلام هیچ کشور دیگری از این طرح استقبال ننمود. از این رو آخرین تلاش بشار اسد برای بسیج مردم سوریه در پشت سر خود و ارائه تصویری آشتی جویانه و مقتدر از دولت خود با ناکامی دیگر مواجه شد.
مهمترین پسامد منفی این ماجرا، تیره شدن روابط اخضر براهیمی نماینده ویژه سازمان ملل و اتحادیه عرب بود. تا پیش از این ماجرا شکاف بین براهیمی و اسد علنی نگشته بود. براهیمی در مجموعه فعالیت هایش در برقراری آتش بس در سوریه، بشار اسد را به عنوان یک طرف به رسمیت می شناخت و با وی مذاکره می کرد و نسبت به نقش آفرینی هیات حاکمه سوریه در دولت انتقالی نظر مخالف نداشت. اما راه حل سیاسی پیشنهادی اسد موجب شد تا براهیمی نا خرسندیاش را به صورت آشکارا اعلام نماید و اسد را به برخورد یک طرفه محکوم نماید و همچنین مشروعیت حکومت مستمر ۴۰ و اندی سال خاندان اسد در سوریه را زیر سئوال ببرد. در اصل موضع گیری منفی براهیمی ارزیابی نشانگر افزایش تردید و شک جهانی نسبت به صحت ادعاهای صلح طلبانه و مردم خواهانه بشار اسد بود و تصور فریبکاری در اقدامات وی را قوت بخشید. حکومت بشار اسد نیز در حرکتی متقابل به براهیمی حمله کرد و وی را به برخورد مغرضانه با دولت و مردم سوریه محکوم نمود. روزنامه دولتی الوطن اخضر براهیمی را وام دار غرب توصیف نمود. (۱)
بدینترتیب از این به بعد می توان انتظار داشت تلاش سازمان ملل برای جلب توافق جهانی پیرامون دولت انتقالی در سوریه به نحوی جلو رود که جایگاهی برای بشار اسد قائل نباشد و کناره گیری وی از قدرت اجتناب ناپذیر گردد. رویارویی علنی سازمان ملل با حکومت سوریه، موقعیت بشار اسد را بیش از پیش در داخل سوریه تضعیف می نماید و بخش کوچکی از اپوزیسیون داخل سوریه که هنوز امیدوار به پیدا کردن راه خل مرضی الطرفین هستند را نیز نا امید می سازد.
تلاش دولت اسد برای نجات گروگان های ایرانی در ازاء آزادی بیش از دو هزار نفر از مخالفین و مردم سوریه، وی را در انظار افکار عمومی سوریه بیشتر وابسته و وامدار حکومت ایران معرفی نمود. حتی برخی از مدافعان حکومت بشار اسد نیز از این اقدام انتقاد کرده اند که چرا دولت نسبت به سرنوشت اسراء ارتش سوریه بی تفاوت است ولی برای آزادی گروگان های ایرانی حاضر به دادن امتیازی بزرگ شده است.
تصویر حکومت سوریه به عنوان دولت ملی فرو پاشیده است و شمار کسانی که این حکومت را وابسته می دانند رو به افزایش است.
به موازات تشدید شکاف بین سازمان ملل و حکومت سوریه، تلاش های میانجی گرانه براهیمی بین روسیه و آمریکا رو به افزایش است. نماینده ویژه سازمان ملل با ویلیام برنز و میخائیل باگدانوف دیدار کرد. روس ها اگر چه هنوز حاضر نیستند برکناری بشار اسد به عنوان پیش شرط تشکیل دولت انتقالی ذکر گردد، اما به نحو ملموسی از موضع حمایتی قبلی خود حداقل در ظاهر عقب نشسته اند. البته روسیه سیاست غیر شفافی در سوریه دارد. برخی از منابع خبری از انتقال دو کشتی مهمات از سوی روسیه به بندر طرطوس سوریه در چارچوب مانور نظامی پیش روی این کشور در دریای سیاه داده اند. (۲) روسیه اکنون به طور توامان با حکومت سوریه و مخالفین مذاکره می نماید. به نظر می رسد اختلاف بین روسیه و آمریکا بیشتر بر سر سوریه بعد از اسد است و در ضرورت رفتن اسد اختلاف نظر جدی ندارند.
روس ها تاکید دارند که کماکان موافقتنامه ژنو در ماه جون سال گذشته میلادی را راه حل موثر در پایان بخشی به مشکلات می دانند. تا ابتدا طرفین خشونت را متوقف کنند و همزمان نیز طرحی برای انتقال قدرت با مشارکت همه طرف های درگیر و با محوریت صرفا بخش های مختلف جامعه سوریه تدوین شود. منتها با توجه به واقعیات روی زمین، اجرای چنین طرحی ایده آلی به نظر می رسد و فضا به سمتی رفته است که امکان توافق بر سر راه حل مشترک بین طرفین نزاع وجود ندارد و ناگزیر سرنوشت کار در زور آزمائی طرفین معلوم می شود و حالت برد و باخت بر فضا حاکم است. راه حل های دیپلماتیک نیز چشم انداز موفقیت آمیزی ندارند.
به نظر برخی از کارشناسان یکی از اهداف اصلی روسیه در برگزاری بزرگترین مانور نظامی پس از فروپاشی شوروی در دریای سیاه جهت گیری در خصوص سوریه است. این اقدام می تواند پوششی برای انتقال نیرو های روسی از سوریه باشد و یا هدف بازدارندگی پپرامون مداخله نظامی خارجی احتمالی را دنبال می نماید. همچنین در خلال این مانور محتمل است سلاح هایی در اختیار حکومت بشار اسد قرار گیرد و یا یک سری سلاح های استراتژیک که برای تعمیر به روسیه فرستاده شده بود، عودت داده شود.
آمریکا کماکان بر موضع سقوط اسد از قدرت تاکید دارد اما در عین حال تمایلی به حمله نظامی به سوریه ندارد. بزرگترین دغدغه کنونی دولت آمریکا ممانعت از استفاده دولت سوریه از سلاح های شیمیایی و دور نگه داشتن این سلاح های کشتار جمعی از دست گروه های تروریست است. طبق ادعای آمریکا، محموله مواد شیمیایی بر روی محفظه بمب ها سوار شده اند و دولت اسد از لحظه تصمیم تا پرتاب بمب فقط چند ساعت وقت نیاز دارد. دولت اوباما هشدار جدی داده است که استفاده از بمب شیمیایی توسط بشار اسد تبعات سنگین و پشیمان کننده خواهد داشت. (۳)
ناتو موشکهای پاتریوت را در مرز ترکیه نصب نموده و نیروهای آمریکائی مسئولیت بخش عملیاتی را بر عهده دارند. اما حضور نیروهای ناتو جلوی فعالیتهای ایذائی سوریه در مرز ترکیه را گرفته است.
رصدشناسی مواضع دولت اسرائیل نیز نشان میدهد که این دولت درگیریها در نقطه مرزی گولان را دامی تدارک دیده از سوی دولت بشار اسد میبیند، لذا تمایلی برای دخالت در سوریه ندارد.
دولت قطر طی موضع گیری صریح از دولتهای عربی خواسته است در صورت شکست مذاکرات؛ آماده دخالت نظامی در سوریه برای تثبیت امنیت بشوند. شیخ جاسم بن حمد آل ثانی نخست وزیر و وزیر خارجه قطر اعلام کرد هدف این مداخله حمایت از طرفین نزاع نیست بلکه برقراری امنیت در سوریه و جلوگیری از کشته شدن افراد بیگناه است. (۴)
اما دولت قطر به همراه عربستان و ترکیه از مدافعین جدی مخالفین سوری و فراهم کردن نیازهای لجستیکی آنان بوده است. لذا به نظر میرسد هدف واقعی از مداخله نظامی احتمالی تسریع سقوط دولت بشار اسد است.
کشته شدن بیش از ۶۰ هزار نفر در حرکت انقلابی مردم سوریه و خشونت گسترده و بیرحمانه حکومت بشار اسد و عده محدودی از مخالفین مسلح نگرانی عمده در جامعه جهانی و مدافعین حقوق بشر ایجاد کرده است. از این رو برخی معتقد به دخالت نظامی برای توقف خشونت هستند و برخی دیگر نیز مخالف هستند و فکر میکنند وضعیت بدتر میشود. ائتلاف ملی سوریه نیز با مداخله نظامی خارجی مخالف است.
دولت بریتانیا تمایل دارد سلاحهای سنگین در اختیار مخالفین مسلح سوری قرار دهد. اما هنوز این تمایل به تصمیم نرسیده و اجرایی نشده است.
مثلث عربستان، قطر و ترکیه مدافع حمله نظامی هستند. اما مصر با رفتن بشار اسد موافق است ولی از گزینه نظامی حمایت نمیکند.
در روزهای گذشته مخالفین مسلح به طور نسبی پیشروی داشتند. آنها توانستند فرودگاه تفتناز که بزرگترین پایگاه هوایی نظامی حکومت سوریه است، را تصرف کردند. این اقدام پیروزی بزرگی برای مخالفین بود. بخصوص برتری هوایی و نظامی حکومت سوریه را ضعیف میسازد. اما تصرف فرودگاه فوق و دست یافتن به یک سری هلیکوپتر و موشک توسط جبهه النصری؛ بر نگرانیها افزوده است. این گروه توانمند نظامی افکار و مواضعی مشابه القاعده دارد. لذا قدرت گرفتن آن به عنوان یک جریان افراطی میتواند آینده سوریه را تحت الشعاع قرار دهد.
همچنین مخالفین مسلح حملاتشان به حومه دمشق را نیز افزایش دادند. حکومت نیز در واکنش بر شدت بمباران افزوده است. البته تصرف دوباره درایا از نقاط استراتژیک نزدیک دمشق، موقعیت اسد را تقویت کرد ولی تضمینی وجود ندارد که بتواند کنترل خود را تداوم بخشد.
در هفته اخیر درگیریهایی بین گروههای مخالف مسلح رخ داد. ثائر وقاص از فرماندهان بریگارد الفاروق به ضرب گلوله کشته شد. بریگارد فوق در وب سایتش کشته شدت وقاص را کار گروههای خائنی دانست که خود را در پشت پرچم انقلاب سوریه مخفی کردهاند. (۵)
پیش از این خبری وجود داشت که جبهه النصری خواهان وی به دلیل مشارکت در قتل شیخ فراس از اعضاء جبهه بوده است. از این رو انگشت اتهام در قتل فوق به طرف جبهه النصری است.
کلا در انقلاب سوریه درگیری نظامی و اقدامات خشونت بار بین گروههای مخالف مسلح وجود دارد. ریشه این درگیریها به رقابتهای سیاسی و اختلافات ایدئولوژیک بر میگردد.
در عین حال گسترش این درگیریها عاملی منفی در گذار به دموکراسی در سوریه بوده و هراس از افزایش برخوردهای انتقام گیرانه و جنگهای فرقهای در این کشور مصیبت را افزایش میدهد. همچنین نتیجه این رویارویهای خونین با تحلیل بردن توان نظامی مخالفین به نفع حکومت بشار اسد است.
انفجارها و بمب گذاریها ادامه دارد و به نحو فزاینده و دهشتناکی تعداد قربانیان در هر روز افزایش مییابد. میتوان پیشبینی کرد بزودی تعداد قربانیان از ۶۱ هزار نفر خواهد گذشت. یکی از مرگبار ترین خشونت ها، انفجار دو بمب در دانشگاه حلب بود که بیش از صد تن جان باختند. هویت عاملان این جنایت هنوز مشخص نشده است.
در مجموع دور شدن سازمان ملل از بشار اسد، کاهش اختلافات آمریکا و روسیه و همچنین پیشروی نسبی مخالفین مسلح و افزایش نزدیکی و انسجام در صفوف جنبش اعتراضی سوریه وضعیت اسد را بحرانی تر ساخته است. به نظر می رسد سقوط او قطعی بوده و بیشتر دیر یا زود بودن آن محل بحث است. اگر چه به موازات شدت یافتن وخامت حکومت اسد، بی رحمی و قساوت آن نیز افزایش می یابد و اعمال خشونت سنگین تر در دستور کار قرار می گیرد.