اگر چه واژه آقازاده در فرهنگ بیت مراجع و علمای شیعه پیشینه ای دیرینه دارد و همواره به عنوان راه نفوذی در دل آقا یا کانالی برای تاثیرگذاری بر مراجع تلقی می شد، اما حضور احمد خمینی فرزند دوم آیت الله خمینی که از آغاز انقلاب ایران تا مرگ آیت الله بزرگ، واژه آقازاده را به شکلی دیگر معنی کرد. فرزندی که در ناز و نعمت و سلام و صلوات بزرگ شده، از خودش نظری ندارد و بیشتر به سرپیشخدمت شبیه است. این واژه در دوران هاشمی رفسنجانی معنایی دیگر گرفت.
در مطبوعات به فرزندان عالی منصبان نظام، علی الخصوص فرزندان روحانیون حکومتی- دولتی لقب آقا زاده داده شد. این ترکیب اغلب بار منفی دارد. مهدی خزعلی، آقازده آیت الله ابوالقاسم خزعلی است. کسی او را زیاد نمی شناخت. برخی نامش را در سال های پایانی دهه 70 شنیدند. در بهار اصلاحات و نشریات مستقل، آن زمان گفته می شد که وی مالک معدن خاک سرخ هرمز است. مهدی خزعلی شایعات را تکذیب کرد.
وی می گوید: “برای هزارمین بار، من هیچ ارتباطی با خاک سرخ هرمز ندارم. مدیر عامل شرکت باستان معدن “محمد مهدی خزعلی” است و من نامم “مهدی” است، او فرزند “مصطفی” است و من فرزند “ابولقاسم”، هر چند او هم خطایی نکرده است و طی مزایده رسمی و قانونی دو برابر رانت خواران سپاهی آنرا خریده است و اینک رانت خواران برآشفته اند که چرا به ثمن بخس به سپاه و بسیج نداده اند.”
پس از آن دوره، خبری از مهدی خزعلی نبود، تا زمانی که وی سایتش را بنا گذاشت و صلاحیت اش برای انتخابات مجلس شورای اسلامی رد شد. گرچه او از زمان بروز دولت نهم و ریاست اش در کشور، به انتقاد از آنها پرداخته، اما این اتفاق، و رد صلاحیت های بعدی، جرقه ای بود تا وی بر انتقاداتش شدت بخشد. نظرات او درباره دولت احمدی نژاد، 180 درجه با پدرش تفاوت دارد. او می گوید: “معظم له آنچه می گوید با اعتقاد و از سر سوز دین است [به شهادت موافق و مخالف] و اساساً اهل سیاسی بازی و سیاسی کاری نیست، اما از سادگی ایشان سوءاستفاده می کنند. انتظار نقد پدر را از پسر نداشته باشید، آن وظیفه دیگران است، احترام به والدین اساس دین است.”
مهدی خزعلی گرچه آقازاده است، اما می گوید که با فامیل بازی مخالف است؛ “روابط فامیلی بخصوص مواردی که خلاف شایسته سالاری عمل شده است در این دولت و اساساً بعد از انقلاب زیاد است، ما برای شاه از هزار فامیل سخن می گفتیم متاسفانه گریبانگیر خودمان شد.” او معتقد است: “فعلاً خاتمی بهترین گزینه برای رفع خطر احمدی نژاد است.” وی اخیرا درباره احمدی نژاد نظرات جالبی ابراز داشت. خزعلی پسر در مقاله “روانشناسی احمدی نژاد”، وی را دارای اختلال روانی دانست. و در آخرین اظهار نظر، احمدی نژاد را یهودی زاده خوانده و نوشته بود: “…نگاهی به صفحه توضیحات شناسنامه احمدی نژاد بیاندازیم تا تغییر فامیلی از “سبورجیان” به احمدی نژاد را دیده و ریشه خانواده سبورجیان در آرادان را بررسی کنیم!”
مهدی خزعلی کیست؟
مهدی خزعلی در چهارم آذر 1344 درشهر قم و در خانواده ای مذهبی متولد شد. اگر چه به نظر می رسد نام شان نشان از ریشه عربی داشته باشد، اما اصلیت شان بروجردی است، خانواده به دلیل شغل و مسلک سال ها پیش به قم هجرت کرده بودند. پدرش آیت الله ابوالقاسم خزعلی از مبارزین حوزوی در آن زمان بود. مهدی هفتمین فرزند خانواده است. خاطرات کودکی او یا مربوط به شهرهای دور افتاده است که به همراه پدر و خانواده در تبعید بسر می برده، یا اتاق های ملاقات زندان است که به همراه خانواده به دیدار پدرش می رفته است. پدرش جزو دوازده نفر علمایی بود که پس از واقعه پانزده خرداد سال 42، مرجعیت و اعلمیت آیت الله خمینی را امضا کرد تا حکومت وقت بسادگی نتواند جان او را بگیرد.
خود وی درباره دوران کودکی اش می نویسد: “ دوران طفولیت و نوجوانی همواره پدر را در تبلیغ، تبعید و زندان یافتم، و مادر یکه و تنها بار سنگین تربیت فرزندان و اداره خانه را به دوش میکشید. آن گاه که دست در دست مادر به درب زندان قزل قلعه می رفتیم تا این فرزند کوچک پدر را ملاقات کند، چه دشوار بود حضور یک مامور در محل ملاقات. هر سئوالی که مادر می پرسید با اعتراض مامور ساواک همراه بود که فقط از احوال خانواده بگویید.” آنچنان که خود می گوید این موارد جرقه هایی بودند که روح وی با نفرت و بیزاری از استبداد انباشته شود.
وی تحصیلات دوران ابتدایی را در قم و دامغان گذراند. درباره این دوران می گوید، تحدید پدرش در فعالیت تبلیغی و مذهبی از سوی حکومت باعث می شد تا زمان بیشتری در منزل به آموزش و تربیت فرزندان همت گمارد. خانواده خزعلی سال 1355 با اتمام دوران تبعید راهی قم شدند. مهدی دوره راهنمایی را در مدرسه دین و دانش آغاز کرد. سال سوم راهنمایی همزمان با انقلاب سال 57 بود. وی در این باره می گوید:“باز سخنرانی های پدر و محکومیت، این بار تعقیب و گریز ساواک برای دستگیری پدر، برای ماهیجان و التهاب بیشتری ایجاد کرده بود. تقریباً تمام روزها و برخی شبها را در قم به تظاهرات می گذراندیم.“
او در همین روزها برادر بزرگترش “حسین” را از دست داد. آنطور که وی تعریف می کند در 19 اردیبهشت سال 57، زمانی که حسین می خواست نوجوان مجروحی را نجات دهد هدف گلوله های نیروهای نظامی قرار گرفت و پنج روز پس از جستجوهای فراوان، ساواک به آنها اطلاع داد که “حسین” کشته شده است. پس از پیروزی انقلاب در بهمن 57، پدرش در حکومت تازه موقعیتی دیگری می یابد. دیگر خبری از زندان و تبعید نیست، این بار عالی ترین مناصب در اختیار همفکران خانواده خزعلی قرار می گیرد. پدر مهدی ابتدا در تدوین قانون اساسی جمهوری همکاری کرد و سپس از سوی آیت الله خمینی به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب شد.
سال 1358 مهدی با تغییر محل سکونت خانواده از قم به تهران، از مدرسه حکیم نظامی به مدرسه علوی تهران منتقل شد. وی در این باره می نویسد: “تاثیر عمیق مدرسه علوی و استاد “تنها” بر من موجب تحولی شگرف در مسیر آینده ام شد….اینجانب مفتخرم که فارغ التحصیل مدرسه علوی هستم.” آنچنان که خود می گوید در سال 1359 یعنی سال دوم دبیرستان با دستکاری شناسنامه و افزایش دو سال در سن شناسنامه اش، توانست به جبهه اعزام و در بسیاری از عملیاتها نظیر والفجرها، رمضان، کربلای یک، کربلای پنج، خیبر، فکه، سیدالشهداء حضور یابد. وی 20 ماه سابقه حضور در جبهه دارد.
مهدی خزعلی درباره این دوران می گوید: “من همیشه قبل از عملیات می رفتم و بعد از عملیات برمی گشتم، به دلیل درس و رشته پر حجم پزشکی.” وی در سال 1363 از مدرسه علوی دیپلم تجربی خود را اخذ کرد و در سال 1364 با رتبه 18 وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. تا سال 1371 به تحصیل طب عمومی مشغول بود. خزعلی از سال 1372 تا 1376 دوران تخصصی چشم پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران [بیمارستان فارابی] گذراند. یک سال پس از ورود به دانشگاه یعنی سال 65، کار دولتی را شروع و همکاری اش را با دفتر بررسیها و مطالعات ریاست جمهوری وقت، حجت السلام خامنه ای، آغاز کرد، که این همکاری تا سال 74 نیز ادامه داشت.
مهدی خزعلی همچنین از 72 تا 74 مسئول مرکز مطالعات بیوتکنولوژی ریاست جمهوری بود. در همان سال 72، مهدی خزعلی موسسه فرهنگی انتشاراتی حیان را تاسیس کرد. این موسسه که در حوزه نشر علوم پزشکی فعالیت دارد، با انتشار بیش از 2000 عنوان کتاب پزشکی و تربیت 8 ناشر پزشکی دیگر، از جمله ناشرین پرکار در علوم است. آنچنان که خود وی می گوید؛ “از سال 1375 با خود عهد کردم مسئولیت دولتی نپذیرم. من ارتباط خود را با پول دولتی قطع کردم و حتی حقوق و حق العمل دوران رزیدنتی را در یک حساب مشترک با مدیر بیمارستان فارابی واریز کردم و به پرسنل تا به امروز وام می دهیم، به همان دلیل که پدرم در دوران 20 سال عضویت شورای نگهبان حتی چای شورا را هم نخورد.”
مهدی خزعلی پیش تر نیز در این باره گفته بود: “چون در مسئولین صداقت و صفا ندیدم و نخواستم من هم در میان آنان باشم، و امیدی به اصلاح نمی دیدم. اگر روزی بدانم می توانم به قدر دانه ارزنی در اصلاح موثر باشم خود را مسئول می دانم، امروز در جایگاه یک نقاد موثرترم!” سال 1375 موسسه فرهنگی انتشاراتی اباصالح را تاسیس کرد. در سال 1377 بانک اطلاعات تخصصی پزشکی ملقب به “کتاب سفید” را تاسیس کرد. سال 1377 نشریه کتاب شناسی علوم پزشکی [کتاب حیان] را پایه گذاری کرد. او تا سال 83 بیشتر در بنیان هایی که پایه گذاری کرده، فعالیت داشته است. سال 1383 نشریه پرتوشناسی حیان را ایجاد و در سال 84، دفتر پژوهشهای واژه شناسی و ترجمه رایانه ای را تاسیس کرد که حاصل آن ساماندهی به واژگان پزشکی است.
مهدی خزعلی متاهل است. وی در سال 1365 با سیده فاطمه موسوی بجنوردی دختر آیت الله سید محمد مهدی موسوی بجنوردی [بنیانگذار مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در سال 1362 خورشیدی و رئیس کتابخانه ملی ایران در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی] ازدواج کرده است. حاصل این ازدواج 2 فرزند دختر و 2 فرزند پسر به نامهای زهرا، زینب، محمدصالح و علی است. اهل مطالعه است و به شنا و کوهنوردی علاقه دارد. سایتی دارد به نام دکتر خزعلی که در آن به نشر نظریاتش در مورد مطالب روز می پردازد.
کلکسیونر برگه های رد صلاحیت
او معتقد است دوم خرداد، هجوم منتقدان جناح حاکم به پای صندوق های رای نتیجه ای غیر قابل باور را به مسئولان نظام نشان داد. به نظر او دوم خرداد فریاد خاموش کسانی بود که قریب 20 سال پاسخی برای سئوالات خود نمی یافتند. اما آنطور که از صفحات آرشیوی و نوشته های وبگاه دکتر خزعلی پیداست، جرقه مخالفت ها در زمان نهمین دور انتخابات ریاست جمهوری زده شده است. پس از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری که منجر به پیروزی احمدی نژاد شد، وی نتیجه این انتخابات را مسئله دار عنوان کرده بود. دولت نهم که حس گرهایش، تنفس هر مخالفی را ردیابی می کند، او را یافت و هر بار سنگی جلوی راهش افکنده است.
آنطور که خود می گوید: “تا امروز 5 برگه رد صلاحیت دولت نهم را به عنوان سند افتخار در کارنامه خود دارم و هر انتخاباتی در پیش باشد کاندیدا خواهم شد تا کلکسیون خود را تکمیل کنم.” در سال 85 مهدی خزعلی به عضویت انجمن کتابخانه های عمومی تهران در آمد. آنچنان که وی می گوید: “0.5 درصد درآمد شهرداری بایستی توسط این انجمن صرف کتابخانه ها شود، کاری که در زمان احمدی نژاد انجام نشد و بعد هم بطور کامل انجام نشد، خاطرم هست، در جلسه ای معاون شهردار می خواست هزینه های غیر قانونی را امضاء کنیم و من در پاسخ گفتم: “آقایان کار خود را کرده اند و حالا آمده اند و می گویند؛ آشیخ صیغه اش را بخوان!”
مخالفت او با دولت نهم پس از رد صلاحیتش در مجلس شدت بیشتری گرفت. در سال 1386 برای نمایندگی مجلس هشتم از قم داوطلب شد، که هیات اجرایی و هیات نظارت و شورای نگهبان وی را رد صلاحیت کردند، علت آن بود که مهدی خزعلی، ادعا کرده بود در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری تقلب شده است. او درباره جنتی می گوید: ”ایشان نیازی به معرفی ندارد، من در آغاز جوانی [سال 63] با ایشان در گیر شدم و آن روز به پدر عرض کردم: “ او دین ندارد ” و هر روز به این گفته خود بیش از پیش ایمان می آورم.”
خزعلی در سال 87 برای هیات نظارت بر مطبوعات داوطلب شد. دراینباره می گوید: “اشتباهی صلاحیت من تایید شد! روز انتخابات برای پیشگیری از تشتت آرای غیر دولتی ها به نفع کاندیدای اصلاح طلبان انصراف دادم، که موجب دلخوری جناح دولت و حکومتی ها شد!” در سال 1387 نیز برای هیات مدیره سازمان نظام پزشکی داوطلب شد، اما وی را رد صلاحیت کردند. رئیس کل نظام پزشکی در این خصوص به مهدی خزعلی گفته بود: “اطلاعات اصرار بر رد صلاحیت تو دارد و کوتاه نمی آید!” درسال 1387 پس از رد صلاحیت برای هیات مدیره نظام پزشکی به اتفاق آرا به عنوان رئیس هیات مدیره تعاونی مطبوعات استان تهران انتخاب شد.
او نظرات جالبی در مورد احمدی نژاد، اطاعت از رهبر و حمایت آیت الله خامنه ای دارد؛ “من معتقدم نه تنها اطاعت چشم و گوش بسته نمی کند [منظور احمدی نژاد] بلکه روزی را می بینم که در مقابل رهبر بایستد! راجع به حمایت رهبری از او، بلا تشبیه امام هم از بنی صدر حمایت می فرمود و حتی او را جانشین فرماندهی کل قوا کرد. ما باید وظیفه خود را انجام دهیم و آن روشنگری است. می دانید راجع به اینکه چرا رهبری حمایت می کند، در حوزه خط قرمز است و ما نمی توانیم فکر کنیم یا تحلیل ارائه نماییم. حتی همین قدر که نوشتم خارج از دستور است، در جامعه امروز ما اگر در موضوعی رهبری اظهار نظر کرد دیگر مطبوعات و اصحاب قلم و دانشگاهیان و…نیازی نیست فکر کنند!”
او طی مقاله روانشناسی احمدی نژاد، سعی کرد تا اختلال روانی احمدی نژاد و علائم بیماری خودشیفتگی در وی را نشان دهد. مهدی خزعلی همچنین از منتقدین آیت الله مصباح یزدی محسوب می شود. وی در یکی از آخرین اظهار نظرهایش در اصلیت مسلمان احمدی نژاد تشکیک کرد و وی را یهودی زاده خواند. نظرات وی در سایت های بسیاری از جمله سایت العربیه درج شد. پدرش او را فراخواند و از او خواست تا حرف هایش را پس بگیرد، اما مهدی خزعلی در نقد دولت نهم چون احمدی نژاد ترمز را کنده است!
کاشف فروتن ستاره داوود، دوست پالیزدار
اگرچه مهدی خزعلی که با تحقیق در شناسنامه تغییر یافته احمدی نژاد ستاره داوود را زیر پوست مردی کشف کرد که می خواهد با محو کردن اسرائیل، گذشته خود را در حقیقت محو کند، اما این کاشف فروتن ستاره داوود، از دوستان پالیزدار است و اخبار مربوط به وی را در سایتش پوشش داده است. مهدی خزعلی در باره منشا آشنایی اش با پالیزدار می گوید: “راستش را بخواهید در زمان تحقیق و تفحص آشنا شدم و بعد فهمیدم همرزم و همدرد است.”
در خرداد 87 پس از افشاگری های عباس پالیزدار و دستگیری وی، او در مطلبی نوشت: “اینکه پس از سخنرانی دکترپالیزدار مسابقه تکذیب نامبرده مثل شهرام جزایری شروع می شود، جای بسی تعجب و تأسف است! بخاطردارم یکی از بانکهای دولتی با صرف هزینه هنگفتی در روزنامه های کثیرالانتشار درج آگهی می کرد که ما با شهرام جزایری هیچ ارتباطی نداریم ! و امروز آقای مسعود زریبافان از یکسو ارتباط مشارٌالیه را با دولت، ستاد مردمی حامیان احمدی نژاد، رایحه خوش خدمت تکذیب می کند و آقای مهرداد بذرپاش از سوی دیگرهرگونه ارتباط را نفی می کند.
احمد توکلی از جناح اصولگرایان اصلاح طلب ارتباط او را با مرکز پژوهشهای مجلس نفی می کند، دکتر کامران اصولگرا نیز ارتباط او را با تحقیق و تفحص منکر می شود، و می گویند: “او فقط عضوخانه صنعت کاران ایران بوده است و بس!” و رییس خانه صنعت کاران ایران نیز همان انتساب کوچک را نیز نفی می کند.گویا دکتر عباس پالیزدار از زیر بوته به عمل آمده است؟ و ظاهراً کسی او را ندیده و نمی شناسد و دیگری سخن از توهم افشاگری می گوید، احیاناً او دچارتوهم است شاید اسامی که به زبان آورده نیز وجود خارجی ندارد و توهم است.” خزعلی چندی پیش از گفت و گوی تلفنی اش با پالیزدار خبر داد که به او گفته بود مقاومت کند و پالیزدار نیز بر مواضع اش پای فشرده بود.
سوابق تحصیلی و شغلی
ــ فارغ التحصیل مدرسه علوی تهران/ 1363
ــ دوره طب عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران/ 1364 - 1371
ــ دوره تخصصی چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بیمارستان فارابی/ 1372 - 1376
ــ همکاری با دفتر ریاست جمهوری/ 1365 - 1374
ــ مسئول مرکز مطالعات بیوتکنولوژی ریاست جمهوری/ 1371 - 1374
ــ مدیر مسئول موسسه فرهنگی انتشاراتی حیان/ 1372 تاکنون
ــ مدیر مسئول بانک اطلاعات پزشکی “کتاب سفید”/ 1376 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه کتابشناسی علوم پزشکی “کتاب حیان”/ 1378 تاکنون
ــ مدیریت ارشد دفتر پژوهشهای واژهشناسی و ترجمه رایانهای/ 1374 تاکنون
ــ مدیریت ارشد پروژه فرهنگهای جامع علوم پزشکی/ 1374 تاکنون
ــ تالیف، ترجمه و ویراستاری بیش از 140عنوان کتاب در حوزه پزشکی، زبانشناسی و فرهنگ/ 1374 تاکنون
ــ انتشار بیش از 60 شماره نشریه/ 1376 تاکنون
ــ انتشار بیش از 150مقاله در نشریات و روزنامهها/ 1377 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه “نشر پزشکی”/ 1383 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه پرتوشناسی حیان/ 1383 تاکنون
ــ عضو انجمن کتابخانههای عمومی تهران/ 1385 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه “طب و درمان”/ 1385 تاکنون