کاشف فروتن ستاره داوود

نویسنده
مازیار رادمنش

» در باره مهدی خزعلی

mehdikhazali.jpg

اگر چه واژه آقازاده در فرهنگ بیت مراجع و علمای شیعه پیشینه ای دیرینه دارد و همواره به عنوان راه نفوذی در دل ‏آقا یا کانالی برای تاثیرگذاری بر مراجع تلقی می شد، اما حضور احمد خمینی فرزند دوم آیت الله خمینی که از آغاز ‏انقلاب ایران تا مرگ آیت الله بزرگ، واژه آقازاده را به شکلی دیگر معنی کرد. فرزندی که در ناز و نعمت و سلام و ‏صلوات بزرگ شده، از خودش نظری ندارد و بیشتر به سرپیشخدمت شبیه است. این واژه در دوران هاشمی رفسنجانی ‏معنایی دیگر گرفت. ‏

در مطبوعات به فرزندان عالی منصبان نظام، علی الخصوص فرزندان روحانیون حکومتی- دولتی لقب آقا زاده داده ‏شد. این ترکیب اغلب بار منفی دارد. مهدی خزعلی، آقازده آیت الله ابوالقاسم خزعلی است. کسی او را زیاد نمی ‏شناخت. برخی نامش را در سال های پایانی دهه 70 شنیدند. در بهار اصلاحات و نشریات مستقل، آن زمان گفته می شد ‏که وی مالک معدن خاک سرخ هرمز است. مهدی خزعلی شایعات را تکذیب کرد. ‏

وی می گوید: “برای هزارمین بار، من هیچ ارتباطی با خاک سرخ هرمز ندارم. مدیر عامل شرکت باستان معدن “محمد ‏مهدی خزعلی” است و من نامم “مهدی” است، او فرزند “مصطفی” است و من فرزند “ابولقاسم”، هر چند او هم ‏خطایی نکرده است و طی مزایده رسمی و قانونی دو برابر رانت خواران سپاهی آنرا خریده است و اینک رانت خواران ‏برآشفته اند که چرا به ثمن بخس به سپاه و بسیج نداده اند.” ‏

پس از آن دوره، خبری از مهدی خزعلی نبود، تا زمانی که وی سایتش را بنا گذاشت و صلاحیت اش برای انتخابات ‏مجلس شورای اسلامی رد شد. گرچه او از زمان بروز دولت نهم و ریاست اش در کشور، به انتقاد از آنها پرداخته، اما ‏این اتفاق، و رد صلاحیت های بعدی، جرقه ای بود تا وی بر انتقاداتش شدت بخشد. نظرات او درباره دولت احمدی ‏نژاد، 180 درجه با پدرش تفاوت دارد. او می گوید: “معظم له آنچه می گوید با اعتقاد و از سر سوز دین است [به ‏شهادت موافق و مخالف] و اساساً اهل سیاسی بازی و سیاسی کاری نیست، اما از سادگی ایشان سوءاستفاده می کنند. ‏انتظار نقد پدر را از پسر نداشته باشید، آن وظیفه دیگران است، احترام به والدین اساس دین است.” ‏

مهدی خزعلی گرچه آقازاده است، اما می گوید که با فامیل بازی مخالف است؛ “روابط فامیلی بخصوص مواردی که ‏خلاف شایسته سالاری عمل شده است در این دولت و اساساً بعد از انقلاب زیاد است، ما برای شاه از هزار فامیل سخن ‏می گفتیم متاسفانه گریبانگیر خودمان شد.” او معتقد است: “فعلاً خاتمی بهترین گزینه برای رفع خطر احمدی نژاد ‏است.” وی اخیرا درباره احمدی نژاد نظرات جالبی ابراز داشت. خزعلی پسر در مقاله “روانشناسی احمدی نژاد”، وی ‏را دارای اختلال روانی دانست. و در آخرین اظهار نظر، احمدی نژاد را یهودی زاده خوانده و نوشته بود: “…نگاهی ‏به صفحه توضیحات شناسنامه احمدی نژاد بیاندازیم تا تغییر فامیلی از “سبورجیان” به احمدی نژاد را دیده و ریشه ‏خانواده سبورجیان در آرادان را بررسی کنیم‎!‎‏”‏

‎ ‎مهدی خزعلی کیست؟‎ ‎

مهدی خزعلی در چهارم آذر 1344 درشهر قم و در خانواده ای مذهبی متولد شد. اگر چه به نظر می رسد نام شان ‏نشان از ریشه عربی داشته باشد، اما اصلیت شان بروجردی است، خانواده به دلیل شغل و مسلک سال ها پیش به قم ‏هجرت کرده بودند. پدرش آیت الله ابوالقاسم خزعلی از مبارزین حوزوی در آن زمان بود. مهدی هفتمین فرزند خانواده ‏است. خاطرات کودکی او یا مربوط به شهرهای دور افتاده است که به همراه پدر و خانواده در تبعید بسر می برده، یا ‏اتاق های ملاقات زندان است که به همراه خانواده به دیدار پدرش می رفته است. پدرش جزو دوازده نفر علمایی بود که ‏پس از واقعه پانزده خرداد سال 42، مرجعیت و اعلمیت آیت الله خمینی را امضا کرد تا حکومت وقت بسادگی نتواند ‏جان او را بگیرد. ‏

خود وی درباره دوران کودکی اش می نویسد: “ دوران طفولیت و نوجوانی همواره پدر را در تبلیغ، تبعید و زندان ‏یافتم، و مادر یکه و تنها بار سنگین تربیت فرزندان و اداره خانه را به دوش می‌کشید. آن گاه که دست در دست مادر به ‏درب زندان قزل قلعه می رفتیم تا این فرزند کوچک پدر را ملاقات کند، چه دشوار بود حضور یک مامور در محل ‏ملاقات. هر سئوالی که مادر می پرسید با اعتراض مامور ساواک همراه بود که فقط از احوال خانواده بگویید.” آنچنان ‏که خود می گوید این موارد جرقه هایی بودند که روح وی با نفرت و بیزاری از استبداد انباشته شود. ‏

وی تحصیلات دوران ابتدایی را در قم و دامغان گذراند. درباره این دوران می گوید، تحدید پدرش در فعالیت تبلیغی و ‏مذهبی از سوی حکومت باعث می شد تا زمان بیشتری در منزل به آموزش و تربیت فرزندان همت گمارد. خانواده ‏خزعلی سال 1355 با اتمام دوران تبعید راهی قم شدند. مهدی دوره راهنمایی را در مدرسه دین و دانش آغاز کرد. سال ‏سوم راهنمایی همزمان با انقلاب سال 57 بود. وی در این باره می گوید:“باز سخنرانی های پدر و محکومیت، این بار ‏تعقیب و گریز ساواک برای دستگیری پدر، برای ماهیجان و التهاب بیشتری ایجاد کرده بود. تقریباً تمام روزها و برخی ‏شبها را در قم به تظاهرات می گذراندیم.“‏

او در همین روزها برادر بزرگترش “حسین” را از دست داد. آنطور که وی تعریف می کند در 19 اردیبهشت سال ‏‏57، زمانی که حسین می خواست نوجوان مجروحی را نجات دهد هدف گلوله های نیروهای نظامی قرار گرفت و پنج ‏روز پس از جستجوهای فراوان، ساواک به آنها اطلاع داد که “حسین” کشته شده است. پس از پیروزی انقلاب در بهمن ‏‏57، پدرش در حکومت تازه موقعیتی دیگری می یابد. دیگر خبری از زندان و تبعید نیست، این بار عالی ترین مناصب ‏در اختیار همفکران خانواده خزعلی قرار می گیرد. پدر مهدی ابتدا در تدوین قانون اساسی جمهوری همکاری کرد و ‏سپس از سوی آیت الله خمینی به عضویت فقهای شورای نگهبان منصوب شد. ‏

سال 1358 مهدی با تغییر محل سکونت خانواده از قم به تهران، از مدرسه حکیم نظامی به مدرسه علوی تهران منتقل ‏شد. وی در این باره می نویسد: “تاثیر عمیق مدرسه علوی و استاد “تنها” بر من موجب تحولی شگرف در مسیر آینده ‏ام شد….اینجانب مفتخرم که فارغ التحصیل مدرسه علوی هستم.” آنچنان که خود می گوید در سال 1359 یعنی سال دوم ‏دبیرستان با دستکاری شناسنامه و افزایش دو سال در سن شناسنامه اش، توانست به جبهه اعزام و در بسیاری از ‏عملیات‌ها نظیر والفجرها، رمضان، کربلای یک، کربلای پنج، خیبر، فکه، سیدالشهداء حضور یابد. وی 20 ماه سابقه ‏حضور در جبهه دارد. ‏

مهدی خزعلی درباره این دوران می گوید: “من همیشه قبل از عملیات می رفتم و بعد از عملیات برمی گشتم، به دلیل ‏درس و رشته پر حجم پزشکی.” وی در سال 1363 از مدرسه علوی دیپلم تجربی خود را اخذ کرد و در سال 1364 با ‏رتبه 18 وارد دانشگاه علوم پزشکی تهران شد. تا سال 1371 به تحصیل طب عمومی مشغول بود. خزعلی از سال ‏‏1372 تا 1376 دوران تخصصی چشم پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران [بیمارستان فارابی] گذراند. یک ‏سال پس از ورود به دانشگاه یعنی سال 65، کار دولتی را شروع و همکاری اش را با دفتر بررسیها و مطالعات ریاست ‏جمهوری وقت، حجت السلام خامنه ای، آغاز کرد، که این همکاری تا سال 74 نیز ادامه داشت. ‏

مهدی خزعلی همچنین از 72 تا 74 مسئول مرکز مطالعات بیوتکنولوژی ریاست جمهوری بود. در همان سال 72، ‏مهدی خزعلی موسسه فرهنگی انتشاراتی حیان را تاسیس کرد. این موسسه که در حوزه نشر علوم پزشکی فعالیت ‏دارد، با انتشار بیش از 2000 عنوان کتاب پزشکی و تربیت 8 ناشر پزشکی دیگر، از جمله ناشرین پرکار در علوم ‏است. آنچنان که خود وی می گوید؛ “از سال 1375 با خود عهد کردم مسئولیت دولتی نپذیرم. من ارتباط خود را با پول ‏دولتی قطع کردم و حتی حقوق و حق العمل دوران رزیدنتی را در یک حساب مشترک با مدیر بیمارستان فارابی واریز ‏کردم و به پرسنل تا به امروز وام می دهیم، به همان دلیل که پدرم در دوران 20 سال عضویت شورای نگهبان حتی ‏چای شورا را هم نخورد.” ‏

مهدی خزعلی پیش تر نیز در این باره گفته بود: “چون در مسئولین صداقت و صفا ندیدم و نخواستم من هم در میان آنان ‏باشم، و امیدی به اصلاح نمی دیدم. اگر روزی بدانم می توانم به قدر دانه ارزنی در اصلاح موثر باشم خود را مسئول ‏می دانم، امروز در جایگاه یک نقاد موثرترم‎!‎‏” سال 1375 موسسه فرهنگی انتشاراتی اباصالح را تاسیس کرد. در سال ‏‏1377 بانک اطلاعات تخصصی پزشکی ملقب به “کتاب سفید” را تاسیس کرد. سال 1377 نشریه کتاب شناسی علوم ‏پزشکی [کتاب حیان] را پایه گذاری کرد. او تا سال 83 بیشتر در بنیان هایی که پایه گذاری کرده، فعالیت داشته است. ‏سال 1383 نشریه پرتوشناسی حیان را ایجاد و در سال 84، دفتر پژوهشهای واژه شناسی و ترجمه رایانه ای را تاسیس ‏کرد که حاصل آن ساماندهی به واژگان پزشکی است. ‏

مهدی خزعلی متاهل است. وی در سال 1365 با سیده فاطمه موسوی بجنوردی دختر آیت الله سید محمد مهدی موسوی ‏بجنوردی [بنیانگذار مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی در سال 1362 خورشیدی و رئیس کتابخانه ملی ایران در ‏زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی] ازدواج کرده است. حاصل این ازدواج 2 فرزند دختر و 2 فرزند پسر به ‏نامهای زهرا، زینب، محمدصالح و علی است. اهل مطالعه است و به شنا و کوهنوردی علاقه دارد. سایتی دارد به نام ‏دکتر خزعلی که در آن به نشر نظریاتش در مورد مطالب روز می پردازد.‏

‎ ‎کلکسیونر برگه های رد صلاحیت‎ ‎

او معتقد است دوم خرداد، هجوم منتقدان جناح حاکم به پای صندوق های رای نتیجه ای غیر قابل باور را به مسئولان ‏نظام نشان داد. به نظر او دوم خرداد فریاد خاموش کسانی بود که قریب 20 سال پاسخی برای سئوالات خود نمی یافتند. ‏اما آنطور که از صفحات آرشیوی و نوشته های وبگاه دکتر خزعلی پیداست، جرقه مخالفت ها در زمان نهمین دور ‏انتخابات ریاست جمهوری زده شده است. پس از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری که منجر به پیروزی احمدی نژاد ‏شد، وی نتیجه این انتخابات را مسئله دار عنوان کرده بود. دولت نهم که حس گرهایش، تنفس هر مخالفی را ردیابی می ‏کند، او را یافت و هر بار سنگی جلوی راهش افکنده است. ‏

آنطور که خود می گوید: “تا امروز 5 برگه رد صلاحیت دولت نهم را به عنوان سند افتخار در کارنامه خود دارم و هر ‏انتخاباتی در پیش باشد کاندیدا خواهم شد تا کلکسیون خود را تکمیل کنم.” در سال 85 مهدی خزعلی به عضویت انجمن ‏کتابخانه های عمومی تهران در آمد. آنچنان که وی می گوید: “0.5 درصد درآمد شهرداری بایستی توسط این انجمن ‏صرف کتابخانه ها شود، کاری که در زمان احمدی نژاد انجام نشد و بعد هم بطور کامل انجام نشد، خاطرم هست، در ‏جلسه ای معاون شهردار می خواست هزینه های غیر قانونی را امضاء کنیم و من در پاسخ گفتم: “آقایان کار خود را ‏کرده اند و حالا آمده اند و می گویند؛ آشیخ صیغه اش را بخوان!” ‏

مخالفت او با دولت نهم پس از رد صلاحیتش در مجلس شدت بیشتری گرفت. در سال 1386 برای نمایندگی مجلس ‏هشتم از قم داوطلب شد، که هیات اجرایی و هیات نظارت و شورای نگهبان وی را رد صلاحیت کردند، علت آن بود که ‏مهدی خزعلی، ادعا کرده بود در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری تقلب شده است. او درباره جنتی می گوید: ‏‏”ایشان نیازی به معرفی ندارد، من در آغاز جوانی [سال 63] با ایشان در گیر شدم و آن روز به پدر عرض کردم: “ او ‏دین ندارد ” و هر روز به این گفته خود بیش از پیش ایمان می آورم.” ‏

خزعلی در سال 87 برای هیات نظارت بر مطبوعات داوطلب شد. دراینباره می گوید: “اشتباهی صلاحیت من تایید شد! ‏روز انتخابات برای پیشگیری از تشتت آرای غیر دولتی ها به نفع کاندیدای اصلاح طلبان انصراف دادم، که موجب ‏دلخوری جناح دولت و حکومتی ها شد!” در سال 1387 نیز برای هیات مدیره سازمان نظام پزشکی داوطلب شد، اما ‏وی را رد صلاحیت کردند. رئیس کل نظام پزشکی در این خصوص به مهدی خزعلی گفته بود: “اطلاعات اصرار بر ‏رد صلاحیت تو دارد و کوتاه نمی آید!” درسال 1387 پس از رد صلاحیت برای هیات مدیره نظام پزشکی به اتفاق آرا ‏به عنوان رئیس هیات مدیره تعاونی مطبوعات استان تهران انتخاب شد. ‏

او نظرات جالبی در مورد احمدی نژاد، اطاعت از رهبر و حمایت آیت الله خامنه ای دارد؛ “من معتقدم نه تنها اطاعت ‏چشم و گوش بسته نمی کند [منظور احمدی نژاد] بلکه روزی را می بینم که در مقابل رهبر بایستد‎!‎‏ راجع به حمایت ‏رهبری از او، بلا تشبیه امام هم از بنی صدر حمایت می فرمود و حتی او را جانشین فرماندهی کل قوا کرد. ما باید ‏وظیفه خود را انجام دهیم و آن روشنگری است. می دانید راجع به اینکه چرا رهبری حمایت می کند، در حوزه خط ‏قرمز است و ما نمی توانیم فکر کنیم یا تحلیل ارائه نماییم. حتی همین قدر که نوشتم خارج از دستور است، در جامعه ‏امروز ما اگر در موضوعی رهبری اظهار نظر کرد دیگر مطبوعات و اصحاب قلم و دانشگاهیان و…نیازی نیست فکر ‏کنند‎!‎‏” ‏

او طی مقاله روانشناسی احمدی نژاد، سعی کرد تا اختلال روانی احمدی نژاد و علائم بیماری خودشیفتگی در وی را ‏نشان دهد. مهدی خزعلی همچنین از منتقدین آیت الله مصباح یزدی محسوب می شود. وی در یکی از آخرین اظهار ‏نظرهایش در اصلیت مسلمان احمدی نژاد تشکیک کرد و وی را یهودی زاده خواند. نظرات وی در سایت های بسیاری ‏از جمله سایت العربیه درج شد. پدرش او را فراخواند و از او خواست تا حرف هایش را پس بگیرد، اما مهدی خزعلی ‏در نقد دولت نهم چون احمدی نژاد ترمز را کنده است!‏

‎ ‎کاشف فروتن ستاره داوود، دوست پالیزدار‎ ‎

اگرچه مهدی خزعلی که با تحقیق در شناسنامه تغییر یافته احمدی نژاد ستاره داوود را زیر پوست مردی کشف کرد که ‏می خواهد با محو کردن اسرائیل، گذشته خود را در حقیقت محو کند، اما این کاشف فروتن ستاره داوود، از دوستان ‏پالیزدار است و اخبار مربوط به وی را در سایتش پوشش داده است. مهدی خزعلی در باره منشا آشنایی اش با پالیزدار ‏می گوید: “راستش را بخواهید در زمان تحقیق و تفحص آشنا شدم و بعد فهمیدم همرزم و همدرد است.” ‏

در خرداد 87 پس از افشاگری های عباس پالیزدار و دستگیری وی، او در مطلبی نوشت: “اینکه پس از سخنرانی ‏دکترپالیزدار مسابقه تکذیب نامبرده مثل شهرام جزایری شروع می شود، جای بسی تعجب و تأسف است! بخاطردارم ‏یکی از بانکهای دولتی با صرف هزینه هنگفتی در روزنامه های کثیرالانتشار درج آگهی می کرد که ما با شهرام ‏جزایری هیچ ارتباطی نداریم‎ ! ‎و امروز آقای مسعود زریبافان از یکسو ارتباط مشارٌالیه را با دولت، ستاد مردمی ‏حامیان احمدی نژاد، رایحه خوش خدمت تکذیب می کند و آقای مهرداد بذرپاش از سوی دیگرهرگونه ارتباط را نفی می ‏کند. ‏

احمد توکلی از جناح اصولگرایان اصلاح طلب ارتباط او را با مرکز پژوهشهای مجلس نفی می کند، دکتر کامران ‏اصولگرا نیز ارتباط او را با تحقیق و تفحص منکر می شود، و می گویند: “او فقط عضوخانه صنعت کاران ایران بوده ‏است و بس!” و رییس خانه صنعت کاران ایران نیز همان انتساب کوچک را نیز نفی می کند.گویا دکتر عباس پالیزدار ‏از زیر بوته به عمل آمده است؟ و ظاهراً کسی او را ندیده و نمی شناسد و دیگری سخن از توهم افشاگری می گوید، ‏احیاناً او دچارتوهم است شاید اسامی که به زبان آورده نیز وجود خارجی ندارد و توهم است.” خزعلی چندی پیش از ‏گفت و گوی تلفنی اش با پالیزدار خبر داد که به او گفته بود مقاومت کند و پالیزدار نیز بر مواضع اش پای فشرده بود.‏

‎ ‎سوابق تحصیلی و شغلی‎ ‎

ــ فارغ التحصیل مدرسه علوی تهران/ 1363
ــ دوره طب عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران/ 1364 - 1371
ــ دوره تخصصی چشم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بیمارستان فارابی/ 1372 - 1376
ــ همکاری با دفتر ریاست جمهوری/ 1365 - 1374
ــ مسئول مرکز مطالعات بیوتکنولوژی ریاست جمهوری/ 1371 - 1374
ــ مدیر مسئول موسسه فرهنگی انتشاراتی حیان/ 1372 تاکنون
ــ مدیر مسئول بانک اطلاعات پزشکی “کتاب سفید”/ 1376 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه کتاب‌شناسی علوم پزشکی “کتاب حیان”/ 1378 تاکنون
ــ مدیریت ارشد دفتر پژوهشهای واژه‌شناسی و ترجمه رایانه‌ای/ 1374 تاکنون
ــ مدیریت ارشد پروژه فرهنگهای جامع علوم پزشکی/ 1374 تاکنون
ــ تالیف، ترجمه و ویراستاری بیش از 140عنوان کتاب در حوزه پزشکی، زبان‌شناسی و فرهنگ/ 1374 تاکنون
ــ انتشار بیش از 60 شماره نشریه/ 1376 تاکنون
ــ انتشار بیش از 150مقاله در نشریات و روزنامه‌ها/ 1377 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه “نشر پزشکی”/ 1383 تاکنون
ــ مدیرمسئول نشریه پرتوشناسی حیان/ 1383 تاکنون
ــ عضو انجمن کتابخانه‌های عمومی تهران/ 1385 تاکنون
‎ ‎ــ مدیرمسئول نشریه “طب و درمان”/ 1385 تاکنون ‏