جلوگیری از گزینۀ نظامی در ایران

نویسنده

arteshamrica.jpg

وقتی پای مقابله با ایران به میان می آید، بوش کدامین نقش خود را ایفا خواهد کرد؟ آیا او یک شریک جدید بین المللی ‏است که اولین گام را برای مهار زرادخانۀ هسته ای کره شمالی برداشته یا اینکه یک تکروست که در موضوع عراق به ‏تنهایی عمل کرده است؟ ‏

موضوع ایران هر چه می تواند باشد جزء یک بازی دیپلماتیک. شش ماه تا پایان دورۀ ریاست جمهوری بوش باقی ‏مانده و موضوع ایران همچنان جدی است. آیا این احتمال که بوش واقعا ً به ایران حمله کند، وجود دارد، ایرانی که از ‏توقف تحقیقات هسته ای که منجر به ساخت سلاح خواهد شد، سر باز زده است؟

برای آنهایی که از وقوع جنگ بیمناکند، علائم جنگ طلبانه همه جا وجود دارند. مجله نیویورکر در این هفته فاش کرد ‏که کاخ سفید به منظور حمایت از عملیات های مخفیانه در ایران بر ضد سران این کشور، طرح اختصاص بودجۀ 400 ‏میلیون دلاری به این امر را به تصویب رسانده است.‏

ماه گذشته نیز اسرائیل با حضور 100 جنگنده جت و سوخت گیری آنها در پهنۀ آسمان، رزمایشی را بر فراز شرق ‏دریای مدیترانه انجام داد. در این مانور طول مسافت های طی شده برابر با فاصلۀ مسافت تا تأسیسات تسلیحاتی ایران ‏بود. بخاطر حمایت ایران از گروههای تروریستی، وعدۀ رئیس جمهوری این کشور برای برچیدن اسرائیل و بازی ‏مضحک تعلل تهران در مذاکرات هسته ای، شرایط سختی حاکم است. ‏

اما در این میان محدودیت هایی هم (برای ایران) وجود دارند و می توان موضوع را به طرق مختلف تفسیر کرد. ‏رزمایش نظامی اسرائیل که کاملا ً علنی بود، نشان می دهد که این رزمایش با هدف لرزه انداختن بر اندام سران ایران ‏و تحریک سیاستگذاران آمریکا صورت گرفته است. با توجه به سر آمدن دورۀ ریاست جمهوری بوش و مخالفت دائمی ‏مقامات پنتاگون با اقدام نظامی آمریکا بر ضد ایران، این احتمال که بوش خطر بازی نظامی دیگری را قبول کند، بسیار ‏بعید است. ‏

در این میان بهای نفت نیز موضوع دیگری است: در صورت آغاز حمله به ایران، بهای نفت تا چه میزان افزایش ‏خواهد یافت؟ 175 دلار، 200 دلار و یا 250 دلار در هر بشکه؟ در واقع، اقدام نظامی باعث رکود بازارهای جهانی ‏خواهد شد. علاوه بر این، اگر ایران تابحال بدنبال دلیلی برای ساخت بمب بوده است، حملۀ آمریکا می تواند دلیل خوبی ‏باشد و عملا ً ضامن این تلاش ایران خواهد بود. در عین حال، منافع، متحدان و نیروهای آمریکا نیز در سراسر جهان، ‏بلافاصله هدف تروریست هایی قرار خواهند گرفت که از سوی ایران حمایت می شوند. و لطفا ً رویای تغییر رژیم ‏ایران را در صورت حمله به این کشور در سر نپرورانید. مطمئن ترین راه برای جلب حمایت داخلی از تندروهای ‏ایران، حمله بیگانگان به این کشور خواهد بود. ‏

ساختن یک پروندۀ موجه و قابل قبول برای تجاوز نظامی به ایران، امری دشوار است. راه به مراتب دشوارتر استدلال ‏آوردن برای ادامۀ مذاکرات با کشوری است که از زمان افشای فعالیت های پنهانی تسلیحاتی خود، از تسلیم و سازش ‏طفره رفته است.‏

از آنجا که گزینه های دیگر تاکنون بسیار ناموفق بوده اند، گزینه نظامی رخ عیان کرده است. روند مذاکرات باعث ‏اعمال تحریم های ملایمی مانند تصمیم ماه گذشتۀ اتحادیه اروپا برای بلوکه کردن اموال بانک ملی ایران گردیده است. ‏اسرائیل که مصمم است برای مهار ایران، موضع سختی را در قبال این کشور اتخاذ کند، بارها بر نتایج ضعیف این ‏قبیل اقدامات تأکید کرده است. به علاوه، اینکه رئیس جمهور بعدی آمریکا جان مک کین یا باراک اوباما باشد، ماهها ‏زمان لازم است تا کابینۀ جدید کاخ سفید خود را برای رسیدگی به مسأله ایران آماده کند. در حال حاضر بنظر می رسد ‏که ایران از همۀ این امتیازها برخوردار است. حمله نظامی به ایران منطقی نیست و می توان میز مذاکره را نادیده ‏گرفت. بوش نتوانسته است ایران را از پیشروی در فعالیت های تسلیحاتی خود باز دارد. ‏

اما در عین حال ایران نیز در مسائل دیگری گرفتار است. به منظور بهره برداری کامل از ذخائر میادین نفت و گاز این ‏کشور، این میادین باید به روز شوند. جمعیت 80 میلیون نفری ایران بخاطر محدودیت های سفر و واردات، تاحدودی ‏از ارتباط با جهان دور افتاده است. بنظر می رسد سیاست ایران تحت سلطۀ روحانیون اصولگرا و ملی گرایان ‏تندروست، اما فعالان مخالف هم در این میان وجود دارند. در عین حال، تلاش های صلح میان رهبران اسرائیل و ‏فلسطین می توانند باعث کاهش نفوذ رو به گسترش ایران شوند. ‏

همۀ اینها مسائلی هستند که می توان برای هدایت ایران به مسیر جدید از آنها استفاده کرد. وقت آن است که در ‏رویکردها نسبت به ایران تجدید نظر کرد و گزینه نظامی را کنار گذاشت.‏

منبع: سان فرانسیسکو کرونیکل، 6 ژوئیه