محمود سرابی
گزارش البرادعی تازه روی خروجی خبرگزاری ها آمده بود که “جشن هسته ای” آغاز شد: بسیجیان جلوی دانشگاه، در مساجد، در تلویزیون و… برخی هم نمی دانند علت برگزاری جشن چیست، اما شیرینی نذری همه جا هست و همین کافیست برای ایستادن و “تماشا”.
در مقابل در اصلی دانشگاه تهران، پیرمردی تند تند شیرینی می خورد؛ یکی هم در دست دارد. با نگاهش می گوید می توانی از ان خانم بگیری.آنطرف تر دختری چادری، سینی بزرگی شیرینی دانمارکی را که از دو سال قبل بر اساس دستور احمدی نژاد شیرینی “گل محمدی” نام گرفته در دست دارد و تعرف می کند: بفرمائید برابر، برای آقای احمدی نژاد دعا کنید.
ـ چی شده؟ قضیه چیست؟
- نمی دانید؟ در مبارزه هسته ای با استکبار پیروز شدیم.
- جدی؟
- بله. جدی.
- چه مبارزه ای؟ چطور پیروز شدیم؟
- آژانس انرژی هسته ای حقانیت ایران را تائید کرده.
- خب پس مبارک است.
- اجر شما با سید الشهدا برادر.
حالا چند ساعتی می شود که کل کشور، دستگاههای دولتی و به ویژه صدا و سیمای جمهوری اسلامی رنگ و روی دیگری گرفته است. ادارات دولتی در سراسر کشور با خرید شیرینی و تقسیم آن بین کارکنان خود، آنچه را که احمدی نژاد پیروزی بزرگ هسته ای نامیده جشن گرفته اند. در تمام دانشگاهها بین دانشجویان شیرینی پخش شده؛ در اغلب بانک ها به مراجعین شکلات می دهند….و همه درحالی بود که اساسا مردم از کیفیت این پیروزی بزرگ هسته ای خبری نداشتند. تقریبا هیچ روزنامه ای متن کامل گزارش البرادعی را چاپ نکرده بود؛ایسنا هم که گزارش را داشت، به ترجمه ای بود که معنی آن چندان روشن نبود و تازه چه تعداد به ایسنا مراجعه می کنند.
سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی هم که طبق اعلام قبلی قرار بود کنفرانس خبری داشته باشد، عصر جمعه، ساعت به ساعت جلسه را عقب انداخت و عاقبت پس از ارائه گزارش در مقابل خبرنگاران حاضر شد، و بدون هیچ توضیحی، گزارش را “سند حقانیت ایران و پیروزی بزرگ هسته ای” خواند.
و در اینجا بود که سرو و کله موتورسواران «خودجوش» هم پیدا شد. به همراه اتومبیل ها و موتور سیکلت های دولتی و اغلب سپاهی که در خیابانهای تهران کارناوا ل شادی راه انداختند.
اما هنوز هم کسی از چگونگی این پیروزی خبرنداشت.یک کسانی می گفتند و بقیه تکرار می کردند. به قول یک استاد دانشگاه: “ما هنوز نمی دانیم کدام جمشید کدام دیو را شکست داده “.
آن هم در حالیکه بر اساس گزارش البرادعی هنوز در مورد “فعالیت های موشکی، انفجارهای مشکوک و غنی سازی در یکی از مراکز صنعتی و نصب سانتریفیوژ های جدید” سئوالات و انحراف های بسیاری وجود دارد و “ایران همچنین اجازه گفت و گو با دانشمندان هسته ای را به بازرسان آژانس نمی دهد”. اما ظاهرا اینها مهم نیست، مهم این است که همشهری با تیتر “پرونده اتمی چگونه به پایان رسید؟” روی میز می اید. همان طور که روزنامه ایران با تیتر “پیروزی بزرگ هسته ای”با پسزمینه ای از جشن سال گذشته ی تکمیل کارخانه یو اف سی اصفهان و روزنامه تهران با تیتر یک “پیروزی در فینال هسته ای”.
اما روزنامه های غیر دولتی با احتیاط بیشتری با گزارش البرادعی برخورد کردند. روزنامه اعتماد آن را دو پهلو خواند و اعتماد ملی تنها اعلام کرد: “شفافیت و صراحت برنامه ی هسته ای ایران تایید شد”. روزنامه کارگزاران نیز به تیتر “آخرین گزارش البرادعی ” در سال 1386 اکتفا کرد.
در عوض سیما و صدای جمهوری اسلامی دقیقه به دقیقه سرودهای حماسی و غرور آفرین پخش می کند و آهنگ فیلم “رئیس علی” را می گذارد. احمدی نژاد اخیرا رئیس علی را “الگو” خوانده بود. او کسی بود که انگلیسی ها را از بوشهر، همانجایی که اکنون راکتور اتمی ایران توسط روس ها تکمیل می شود بیرون کرد.
نماز شکر هم که برجاست؛ بر اساس اعلامیه سازمان تبلیغات اسلامی و شورای مساجد کشور پس از نماز مغرب و عشاء در تمام مساجد کشور نماز شکر و دعا به خاطر این پیروزی برگزار شد و احمدی نژاد هم در یکی از این مراسم حاضر شد. او همچنین از صدا و سیما با مردم سخن و این پیروزی بزرگ را به مردم تبریک گفت.
از پیرمردی که شیرینی می خورد، می پرسم: چه خبر است؟ او نمی داند. می گوید: اینها گفته اند جشن هسته ایست.