به خدا پناه می بریم

نویسنده

po_memarian_01.jpg

امید معماریان

طی روزهای پایانی سال گذشته، علی فرحبخش روزنامه نگاری که هم اکنون بیش ازسه ماه است با اتهام جاسوسی درزندان به سر می برد، به سه سال زندان دردادگاه بدوی محکوم شد. “بدری فرحبخش” مادر علی که طی این سه ماه به همراه پدر وی که قاضی بازنشسته است، برای آزادی پسرش تلاش زیادی کرده است، درگفت وگو با “روز” از پرونده پسرش می گوید. به گفته او، قاضی پرونده در واکنش به نوشته رییس قوه قضاییه در مورد تبدیل قراربازداشت به قراروثیقه علی فرحبخش، گفته که من حرف آقای شاهرودی را اجرا نمی کنم. خانم فرحبخش خطاب به قاضی می گوید: “نفرینت کرده ام . دلم را به عنوان یک مادر خیلی سوزاندی. بچه ام را زجر دادید؛ تهمت ناحق زدید، امیداورم خدا جزایتان را درهمین دنیا بدهد…”

ali_farahbakhsh.jpg

آخرین اظهار نظر مقامات قضایی درمورد علی چه بوده است؟

من امروز صبح دادگاه رفتم وبا رییس دفتردادگاه شعبه ششم صحبت کردم. خود قاضی بابایی نبود. آنها حکم را اشتباه داده اند. یعنی حتی براساس اتهام پول گرفتن ازخارجی ها به مبلغی که خودشان گفته بودند یک صفر اضافه کرده بودند. آنها گفته بودند 2300 دلار گرفته است. درکیفرخواست هم رقم همان 2300 دلار است. اما قاضی اشتباه کرده یا هرچه، نوشته 23000 دلار! پدرش می گوید این حکم خنده داراست. جاسوسی برای 2300 دلار؟ چه کسی باور می کند؟ یکی دراین قوه قضاییه نیست که بگوید به کارمندانش که با آبروی دستگاه قضا دریک مملکت این چنین بازی نکنید؟

کسی ازدفتر قاضی درمورد این اشتباه توضیح نداده است؟

وکیل علی وقتی حکم را جلویش گذاشته بودند، شگفت زده شده که چرا رقم تغییر کرده بود. گفته بود که باید با قاضی صحبت کنم، گفته بودند که بماند بعد ازتعطیلات. به همین راحتی. قاضی که چنین اشتباهی می کند شب نباید خواب به چشمانش برود، همان طور که خواب را ماه هاست ازچشمان ما برده اند. چطوری بی رحمانه می توانند ازتعطیلات وشب عید حرف بزنند درحالی که این مدت دل ما خون شده است. صبح که من رفتم گفت که این درتایپ اشتباه شده، گفتم شما فکر نکردید که شما با یک صفر اضافی شب عید یک خانواده را چه می کنید؟ گفت ما خودمان امروز درست کردیم فرستادیم برای دادگاه تجدید نظر.

کجای کاراین یک صفراضافی گذاشته شده است؟ یعنی درمورد اینکه چگونه این اشتباه رخ داده کسی توضیحی نداد؟

من باورم نمی شود اشتباه شده باشد، مگر می شود قاضی نخوانده باشد؟ مگر یک صفر گذاشتن و ده برابرکردن شوخی است؟ من مطمئنم اگر پسرم این رقم را می دید درزندان سکته می کرد… به یک آدمی که پاک زندگی کرده این اتهام ها نمی چسبد. پسرم یک عمر حلال کارکرده، چنین حکمی خیلی صدمه به او می زند. اگر پسر من سکته کند درزندان چه کسی جواب می دهد که درتایپ اشتباه شد؟

آیا حکم عوض می شود؟

امیدواریم دردادگاه تجدید نظر عوض شود. یعنی باید بشود. برای آبروی دستگاه قضایی خوب است که عوض بشود. ما تصمیم داریم به دلیل این اشتباه وهزینه های عاطفی روانی و اجتماعی که چنین فردی می تواند به یک خانواده وارد کند شکایت کنیم. هرچندوقتی آقای شاهرودی دستش دراین جا به چیزی بند نیست، بعید است ما هم کاری ازپیش ببریم، اما بالاخره یکی باید پاسخگوی چنین اهمالی باشد. به خصوص اینکه هیچ تلاشی برای رفع صدمات آن انجام نشده است.

آقای شاهرودی رییس قوه قضاییه درجواب نامه چندی پیش شما از تبدیل قراربازداشت به قراروثیقه سخن گفته بودند. نتیجه قول ایشان چه شد؟

آقای قاضی گفت من حرف آقای شاهرودی را اجرا نمی کنم. نامه آقای شاهرودی را وکیل روی پرونده گذاشت. اما هروقت می خواستیم درمورد آن صحبت کنیم می گفت که درمورد این موضوع حرف نزنید. اجازه صحبت کردن درمورد نامه را نمی داد. می گفت نامه هست که هست. خیلی بی تفاوت بودند. انگارنه انگارکه آقای شاهرودی رییس قوه قضاییه کشوراست. آدم می گوید وقتی حرف رییس قوه قضاییه دراین مملکت نمی رود، من شهروندی عادی صدایم به کجا می رسد؟ با وجودی که آقای شاهرودی درنامه ای جداگانه به اقای آوایی رییس کل دادگستری تهران خواستاررسیدگی جدی شدند. حتی از دفتر آیت الله شاهرودی به منزلم زنگ زدند وگفتند درحق این قاضی (یعنی همسرم که قاضی بازنشسته هستند) ظلم شده، وباید هرچه زودتر به این موضوع رسیدگی شود. اما نهایتا هیچ کاری برای ما انجام نشد. شب عید بچه ما درزندان ماند. همسرم در نامه نوشته بود که بعد از35 سال خدمت اینجوری پسرم را گرفتند واین بلا ها درزندان سرش آمده بود….این نامه را طی نامه ای سرگشاده فرستاده بود دردفترشاهرودی …. تنها تبرئه علی، می توانداندکی جبران این افتضاح قضایی باشد.

با توجه به اینکه تحقیقات پرونده تمام شده، کسی توضیحی برای ادامه بازداشت، آن هم درایام عید نداد؟

من نمی دانم چه داستانی این وسط بود که با وجود اینکه یک قاضی را آقای آوایی مامور کرده بود که برود شعبه 6 وپرونده را بخواند وگزارش بدهد، اینها ترتیب اثرندادند. این قاضی رسیدگی ویژه به من گفت که من پرونده را خواندم وگزارش دادم به آقای آوایی و مشکلی برای وثیقه وجود ندارد. اما هرچه ما ناله کردیم که برای شب عیدعلی به خانه بیاید، کسی به حرف ما توجه نکرد.

زمان مشخصی را برای تجدید نظر نگفتند؟

همان جا گفتند که بعد از 13 نوروز برای تجدید نظر اقدام می کنند. حالا ما منتظریم این چند روز تطعیلی بگذرد وآقایان ازتعطیلات ومسافرت برگردند وروز 14 برویم ببینیم چه کاری می خواهند بکنند.

با علی آخرین باری که صحبت کردید چطور بود؟

شرایط روحی خیلی خیلی بدی داشت. درد قلبش شروع شده، درحالی که احیتاج دارد زیر نظر متخصص قلب باشد و یکی دوبار اعلام کردیم که پسرما سالم رفته زندان وآنجا به ناراحتی قلبی مبتلا شده وخود دکتر زندان هم می داند، چون چند بار علی را پیش او برده اند.

علی نظرش درموردحکم چه بود؟

علی درزندان هنوز درحالت شوک به سرمی برد. کل ماجرای دستگیری وبازجویی وهمه اتفاقاتی که برایش افتاده مانند کابوس است. ما از ترسمان که سکته نکند، اصلا رقم را به علی نگفتیم و گفتیم ببینیم دوندگی ما چه می شود. خودش شوکه است ومی گوید هیچ کاری نکرده ام واینهابه من نمی چسبد. همه همکاران علی معتقدند که علی کاملا بیگناه است واساسا هیچ عقل سالمی نمی تواند متوجه حکمت چنین بازداشتی، چنین اتهامی و چنین حکم مفتضحانه ای شود.

وضعیت همسر و فرزند علی چگونه است؟

همسرش خیلی وضع ناراحت کننده ای دارد. به خصوص که در رامسر زندگی می کند، دکتر جراح است که طرحش را می گذراند، با بچه اش که 18 ماهه است. همسرعلی هفته ای یک بار برای دیدن علی می آید، اما به خاطر شغلش وکارش مجبوراست بازگردد.

وکیل علی آیا برای تبدیل قرار اقدام کرده است؟

ازقبل که نمی گذاشتند علی وکیل را ببیند علی وکیلش را درلحظه دادگاه دید. به او وقت داده بودند کیفرخواست را ببیند. دادگاه هم محرمانه بود. ما هم پشت در بودیم با خانم و خواهرش نشسته بودیم.

باز هم از طریق آقای شاهرودی پیگیری می کنید؟

نه دیگر. به خاطر اینکه دوبار ایشان سفارش کردند. ما دیگر دستمان به جایی نمی رسد و خودمان را به خدا سپرده ایم، خدایی که خودش قاضی القضات است. پدرش در همه این مدت مریض است و مشکلات گوارشی گرفته و حتی هفته ها از خانه بیرون نمی رود ومی گوید من مستحق چنین رفتاری نبودم. ما اینجوری زندگی نکردیم. نمی دانند چه صدمه ای می زنند به خانواده ام… من حاضر بودم همه این مدت بروم دررزندان انفرادی بنشینم اما این اتفاق برای بچه ام نیافتد. طی این چهار ماه گفتم خدایا آنچه به سرما آوردند دوست دارم یک روزی خودشان حس کنند.

اگر قرارباشد با قاضی پرونده علی رودرروقراربگیرید به او چه خواهید گفت؟

به قاضی می گویم، نفرینت کرده ام . دلم را خیلی سوزاندی به عنوان یک مادر. بچه ام را زجر دادید؛ تهمت ناحق زدید؛ امیداورم خدا جزایت را بدهد…