مرکز پژوهش های مجلس چند روز پیش اعلام کرد: با اجرای طرح تحول اقتصادی امنیت غذایی در ایران مورد تهدید قرارمی گیرد و از بین می رود.
این مرکز ادامه داده تاثیر افزایش قیمت نفت، گازوئیل، برق، کودهای شیمیایی، حمل و نقل در هزینه تولید هر کیلو گرم محصول زراعی و دام و طیور را تا 76 درصد افزایش خواهد داد و طرح مذکور، تولید محصولات استراتژیکی را به مخاطره می اندازد و باعث ظهور چالش ها ی وخیم تر و جدید تری در جامعه می شود.
با اعلام این نتایج از سوی مرکز پژوهش های مجلس این سوال مطرح می شود، که ایا ایران، تاکنون دارای امنیت غذایی بوده است؟ و این که چقدر دولت مردان، به ویژه دولت فعلی، در حفظ و نگهداری امنیت غذایی مردم تلاش کرده و برای آن برنامه ریزی و هزینه صرف کرده اند و به چه میزان پاسخگوی نیازهای مردم در این رابطه بوده اند؟
طرح استیضاح وزیر کشاورزی از سوی نمایندگان مجلس، نامه 50 تن از نمایندگان به رییس جمهور برای جلوگیری از واردات بی رویه و صیانت از بخش کشاورزی، نامه استانداران شمال ایران به رییس جمهور و وزیر کشاورزی برای توقف واردات برنج و مرکبات و حفظ انگیزه تولید در کشاورزان، اعتراض صادر کنندگان میوه و طرح سوال های متعدد از وزیر کشاورزی در خصوص بی توجهی به بخش کشاورزی و از بین رفتن امنیت غذایی در ایران، از مواردی است که نشان می دهد، پیش از اجرای طرح تحول اقتصادی نیز، وضعیت کشاورزی در ایران نگران کننده بوده وخبر از وابستگی غذایی ایران در اینده به خارج از مرزها میدهد.
واردات 6 میلیون تن گندم، در سال جاری، که نشان دهنده ای افزایش وارادت 1800 درصدی نسبت به سال گذشته است، خود ایران را به بزرگترین وارد کننده گندم در دنیا تبدیل کرده، و این واردات در حالی صورت میگیرد که ایران همچنین در سال جاری، برای اولین بار، درخواست یک میلیون تن گندم، از امریکا را نیز مطرح کرده که ارزش ان بالغ بر 350 میلیون دلار بر اورد شده است (29 دی ماه، بی بی سی).
در عین حال در سال جاری نیز همچنین با توجه به خشکسالی و سرمازدگی سال گذشته و امسال، مجلس به دولت اجازه داد، 4 هزار و 500 میلیارد دلار بابت خسارت و حمایت از بخش کشاورزی به کشاورزان داده شود، که بنا به نظر نمایندگان مجلس، نه تنها هنوز این مبلغ به کشاورزان پرداخت نشده، بلکه دلارهای نفتی نیز صرف واردات بی رویه محصولات کشاورزی و میوه های غیر ضروری از کشور هایی مانند مصر، ترکیه سوریه، چین و… شده است.
مختار مهدی زاده، رییس انجمن صادر کنندگان میوه ایران در 24 دی ماه به خبرگزاری فارس گفت: ایران روزگاری صادر کننده انواع میوه ها بوده، اما امروز شاهد واردات میوه های لوکس و غیر ضرور ی مانند گلابی چینی، سیر چینی، تمر هندی و نارنگی مصری و پاکستانی است.
به گفته اقای مهدیزاده، بازرگانان مصری از اسقبال مردم ایران از پرتقال هایشان سو استفاده کرده و پرتقال تنی 450 دلار را، به قیمت 750 دلار به ایران فروخته اند که حاصل واردات این محصول خسارت های بزرگ به باغ های مرکبات ایران بود.
از طرف دیگر، سه هفته، پیش مدیر عامل سازمان میوه تر بار تهران اعلام کرد: مرکبات وارداتی علی رغم انکه ظاهر زیبا دارند، بعد از 10 ماه ماندن در سرد خانه های ایران ارزش غذایی خود را از دست داده اند و از مردم خواست از خرید اینگونه میوه ها خود داری کنند.
در عین حال، قایم مقام خانه کشاورز ی ایران، نیز 18 بهمن ماه به خبرگزاری فارس گفت: “در سال جاری 800 الی 1 میلیون 200 هزار تن، برنج وارد ایران شده است و این در حالی است که نیاز سالانه کل کشور به برنج 2 میلیون و 400 هزار تن است که 2 میلیون ان در داخل تولید میشود و میبایست تنها 400 هزار تن برنج واردات کشور می شد”.
به گفته این مقام مسول؛ با توجه به بی تفاوتی دولت به وضع برنج کاران، از 640 هزار هکتار زمین زراعی تنها 260 هزار هکتار ان زیر کشت رفته و دو سوم ان بدون کشت مانده است.
در بخش نیشکر نیز چنین است و مدیر عامل ان خواستار جلوگیری از واردات بی رویه شکر شده و از دولت خواسته است؛ 130 هزار تن شکر تولید شده در کشور را خرید تضمینی کند، تا بدین گونه، از 15 هزار شغل در این بخش صیانت شود.
اما حالا با توجه به شرایط اقتصادی موجود و کاهش شدید درامدهای نفتی، قطعا نه وارداتی خواهد بود و نه امنیت غذایی، علاوه بر اینها در سال اینده نیز دولت با کسری بودجه 44 میلیارد دلار ی رو به رو است و تنها راه حل تامین کسری بودجه خود، حتی، بودجه جاری نه عمرانی را نیز، در اجرای طرح تحول اقتصادی و حذف یارانه ها جستجو می کند.
حالا با توجه به اجرای طرح تحول اقتصادی و افزایش چندین برابر شدن قیمت برق، نفت، گاز و بنزین، گازوئیل و هزینه های حمل نقل، چقدر میتوان امیدوار بود که دولت برای رسیدن به تامین و امنیت غذایی مردم موفق شود و یا حداقل، بتواند، وضعیت فعلی تولید واشتغال را در این بخش حفظ کند؟
در پی همه این مباحث، این سوال اساس مطرح میشود که چرا دولت، طی دو سه سال گذشته، با توجه به دارمد های سرشار نفتی، به فکر تامین امنیت غذایی مردم نبوده و ایا تامین امنیت غذایی مردم، اهمیت کمتری، از طرح امنیت اجتماعی و مبارزه با بدحجابی و مزاحمین نوامیس مردم داشته است که دو سال دولت برای ان وقت صرف کردو هزینه های هنگفتی برا ی اجرای ان در سراسر کشور خرج نمود؟
با در نظر گرفتن این موضوع که 23 درصد از سهم اشتغال در ایران مربوط به بخش کشاورزی است، مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرده با اجرای طرح تحول اقتصادی کشاورزان فقیر تر شده و تولید در بخش کشاورزی و صنعتی ساقط مشود.
با بیان این اصل که اقتدار دولت ها، همواره در توان پاسخگویی انها به نیاز های مردمشان تعریف میشود، مشخص نیست، چرا، دولت ایران، اقتدار خود را در اجرای طرح های امنیتی و اجتماعی مانند مبارزه با بدحجابی، مبارزه بامزاحمان نوامیس، ارازل اوباش و نظامی کردن کشور دنبال می کند.
از نظر کارشناسان اجتماعی و جامعه شناسی فقر و بیکاری بستر تمامی اسیب های اجتماعی تعریف میشود و دولت ها، برای افزایش، ضریب امنیت کشور، مسایل و مشکلات حوزه های مختلف را در همان حوزه حل می کنند تا از سرایت ان، به حوزه های بالاتر جلوگیری شود.
حال آیا، مهاجرت کشاورزان به حاشیه شهر های بزرگ، فقر، بیکاری، اعتیاد وناامیدی به اینده امنیت اجتماعی را به هم میزند یا پوشش جوانان؟ به راستی، ایا ناامنی غذایی و وابستگی به کشور های مختلف کشور را ناارام می کند یا چکمه بلند پوشیدن زنان؟