انتخابات لیبی، امیدبخش

علی افشاری
علی افشاری

اولین انتخابات در لیبی، پس از عصر قذافی به طور نسبی با موفقیت انجام شد. مردم لیبی پس از شش دهه توانستند از فرصت انتخابات آزاد  رقابتی، سالم و موثر برخوردار شوند. این انتخابات نقطه عطفی در تاریخ معاصر این کشور است که می تواند دروازه رسیدن به دموکراسی و توسعه پایدار باشد.

انتخابات  فوق برای تشکیل کنگره  ملی برگزار شد. این مجلس جایگزین شورای انتقالی ملی می گردد که در دوره انقلاب لیبی نقش هدایت جنبش اعتراضی را بر عهده داشت و با موفقیت سرنگونی حکومت قذافی و سپری کردن دوره انتقالی را انجام داد.  کنگره ملی باید نخست وزیر و دولت را تعیین کند  و همچنین مسئولیت برگزاری انتخابات پارلمان لیبی را نیز بر عهده دارد. تقریبا تمامی گروه های انقلابی با همه اختلافات شان سلامت انتخابات را پذیرفته اند و اعلام کرده اند به نتایح صندوق های رای پایبند خواهند بود.

در این انتخابات ده ها حزب رقابت کردند که شاخص ترین آنها ائتلاف نیرو های ملی که موسوم به طیف سکولار و لیبرال هستند. البته مصطفی جبرئیل رهبر این ائتلاف این انتساب را رد می کند شاید تعبیر دقیق تر برای این جریان سکولار های مسلمان باشد.

احزاب مهم دیگر حزب عدالت و سازندگی شاخه سیاسی اخوان المسلمین و حزب الوطن بودند که جزو مهمترین احزاب اسلام گرای لیبی هستند. اخوان المسلمین در دوره قذافی بر عکس مصر در دوره مبارک  به صورت کامل سرکوب شد و هیچگاه اجازه فعالیت و توسعه شبکه های تشکیلاتی را پیدا نکرد.

رهبر حزب الوطن، عبدالحکیم بلحاج است. وی از چهره های اسلام گرای افراطی است که سابقه همکاری با طالبان و القاعده را دارد البته وی در جریان انقلاب لیبی  از مواضع قبلی اش فاصله گرفته است و اکنون معتقد به مبارزه سیاسی برای حاکمیت احکام اسلام است و دیگر فعالیت های جهادی و مسلحانه را کنار گذاشته است.

احزابی چون  دموکراتیک ملی، ملی مرکزی، ملی اربات، مردم، فدراسیون احزاب ملی، اتحاد برای وطن و حزب ملی دیگر گروه های مهم هستند که گرایش های ملی، لیبرال و چپ دارند.

تعداد کرسی‌های مجلس عمومی لیبی ۲۰۰ عدد، ۸۰ کرسی برای احزاب و ۱۲۰ کرسی برای منفردین است. در مجموع به طور متوسط ۱۷ نفر برای هر کرسی رقابت کردند. نرخ مشارکت ۸۰ درصد بود که به نحو چشمگیری بیشتر از مصر و تونس است و در کل با توجه به شرایط لیبی رقم بسیار خوبی است.

در مجموع وضعیت انتخابات در لیبی قابل قبول بود و در تمامی ۲۰ منطقه رای گیری انتخابات با موفقیت تمام شد. الیته در شرق لیبی و منطقه بنغازی با توجه به اعتراضی که در خصوص تداوم تبعیض و مطالبه خود مختاری دارند، فضا نا‌آرام بود ولی شورای انتقالی توانست بر مشکلات غلبه کند. ۱ نفر از پرسنل داوطلب انتخابات در جریان این درگیری‌ها کشته شد. یکی از انبار‌های تعرفه رای آتش زده شد، برخی از چاه‌های نفت در شرق لیبی بسته شد و همچنین به سوی یکی از هلیکوپتر‌های ستاد انتخابات تیر اندازی گشت. اما این موارد نتوانست خللی در اجرای انتخابات وارد کند.

قیبلهتابو در شهر کرفتا و همچنین برخی از فدرالیست‌ها در شرق و برخی از قبیله قذافی انتخابات را تحریم کردند ولی نرخ مشارکت بالا نشان دهنده شکست آن‌ها است.

طبق گزارشی که از سوی ستاد کمیسیون انتخابات لیبی منتشر شد پس از شمارش اکثریت آراء بین ۷۰ درصد تا ۹۸ درصد در هر منطقه در قسمت رای‌های حزبی، ائتلاف نیرو‌های ملی به رهبری محمود جبرئیل توانست ۴۰ کرسی از ۸۰ کرسی را تصاحب کند. تقریبا بعید به نظر می‌رسد این ترکیب و آرایش رای‌ها تا پایان شمارش تغییر پیدا کند. البته موقعی نتایج انتخابات قطعی می‌شود که به شکایات رسیدگی گردد.

این گروه که از ائتلاف ۵۸ حزب سیاسی تشکیل شده است توانستدر ۱۶ منطقه از بیست منطقه انتخاباتی لیبی در صدر بنشیند. این ائتلاف موفق شد هم در منطقه ابو سلام و هم در طرابلس مرکزی و هم در بنغازی بر رقبا پیشی بگیرد. پیروزی این حزب تقریبا در نقاط شهری و روستایی یکسان بود. حزب عدالت و سازندگی وابسته به اخوان المسلمین ۱۸ کرسی، جبهه ملی ۳ کرسی، حزب ملی مرکزی ۲ کرسی و اتحاد برای وطن ۲ کرسی و ۱۵ حزب دیگر هر کدام یک کرسی کسب کردند.

تقریبا برندگان در بخش منفردین معلوم شده اند ولی گرایش و تعلق سیاسی آنها معلوم نیست. از سویی دیگر دو جریان برنده در انتخابات حزبی می کوشند تا بخشی از آنها را جذب کنند ولی می توان پیش بینی کرد الگوی حاکم بر بخش حزبی در میان منفردین نیز  تکرار گردد و جریان حامی محمود جبرئیل بتواند حد اقل نیمی از کرسی های کاندیدا های فردی و غیر حزبی  را نیز در اختیار بگیرد.

محمود جبرئیل همانطور که در دوره دولت انتقالی و پایین آوردن قذافی نقش ویژه و برجسته ای را ایفا کرد اینک در رهبری  دوره نهاد سازی و تثبیت ساختار های مدرن، دموکراتیک و توسعه گرا نیز به نظر می رسد موقعیتی ویژه پیدا نماید.

بر خلاف گمانه زنی های غالب در عرصه جهانی، نتیجه انتخابات لیبی مسیر متفاوتی را در بهار عربی گشود و این بار نیرو های اسلام گرا شکست خوردند. اگر چه جبرئیل  موافق  انتساب برچسب  لیبرال و سکولار به  ائتلافش نیست. اما این جریان را می توان سکولار های مسلمان نامید. آنها برداشت ایدئولوژیک از اسلام ندارند. اما به آن معتقد بوده و اعمال مذهبی را انجام می دهند و اصول دین اسلام در رفالر سیاسی و اجتماعی آنها الهامبخش است. منتها برای دولت ماموریت گسترش اسلام قائل نیستند. این جریان شبیه حزب عدالت  و توسعه در ترکیه و چه بسا دیدگاه اسلامی رقیق تری از آنها دارند.

 اما اخوان المسلمین و الوطن می خواهند شریعت اسلام مبنای قانونگزاری در لیبی باشد و اسلام در همه شئونش پیاده شود. سوان دبیر کل حزب عدالت و سازندگی مدعی است: “جبرئیل همانند قذافی برخورد گزینشی با اسلام دارد. در صورتی که اسلام یک کل است و نمی توان جزئی از آن را برداشت و جزئی را کنار گذاشت”.

ائتلاف نیروهای ملی جریانی ضد اسلامی و غیر مذهبی نیست بلکه رویکرد حداقلی به دین دارد و نمی خواهد شریعت تنها منبع قانونگزاری باشد.

 

تحلیل نتایج انتخابات

اما دلایل متعددی  منجر به پیروزی این جریان و شکست اسلام گرایان در جامعه محافظه کار لیبی شد. در وهله نخست شناخته شدگی و معروفیت  جبرئیل و  رضایت افکار عمومی لیبی از اقدامات وی در دوره نخست وزیری در زمان جنگ  نقش مهمی داشت. معمولا در شرایط گذار و موقعی که جامعه آرایش سیاسی مشخص و شکل یافته ای پیدا نکرده است ، اشتهار فردی و خوش نامی نقش کلیدی در انتخاب افراد دارد.

اما همانگونه که نتایج نظر سنجی گالوپ پیش از انتخابات نشان داد اکثریت شهروندان لیبیایی بر عکس مصری ها موافق قرار دادن شریعت به عنوان پشتوان قانونگزاری و تلقیق دین و دولت نبودند. لیبی یک کشور اسلامی است و اکثریت  قاطع آن مسلمانانی معتقد هستند. اما گرایش اسلامی غالب در آنجا صوفی مالکی مسلک است که بیشتر بر  گرایش عرفانی و رابطه فردی با خداوند استوار است.

 بر مبنای مصاحبه های متعددی که با رای دهندگان انجام شده است آنها تمایلی نداشته اند تا کسانی را بر گزینند که بر آنها دیکته کنند که ایمان مذهبی آنها چگونه باید باشد و بینش مذهبی خاصی را بر آنان با استفاده از قوه اجبار دولت تحمیل کنند همانطور که اخوان المسلمین لیبی مدعی است اکثر مردم لیبی درک درستی از اسلام ندارند. آنها نمی خواهند مسئله دینداری و  حکمرانی با هم پیوند بخورد.

همچنین باید در نظر داشت قذافی نیز معتقد به پیاده کردن آئین اسلام بود و در حال حضار قوانین شریعت در لیبی از جمله الزام به پوشش غیر باز توسط زنان و ممنوعیت استفاده از مشروبات الکلی و… در لیبی برقرار است. طبیعی است در دوره پسا قدافی گرایش غالب جامعه و نیرو های خواهان تغییر به سمت دوری از گرایش های اسلام گرا برود. به عبارت دیگر در ذهنیت اکثریت رای دهندگان لیبی این تصور وجود دارد که اسلام به اندازه کافی و در سطحی قابل قبول در لیبی وجود دارد و اولویت آنها در مقطع کنونی آزادی و توسعه است.

داشتن رابطه خوب با غرب و استفاده از این فرصت برای توسعه لیبی دیگر دلیل انتخاب ائتلاف نیرو های ملی است. اکثر اعضاء این ائتلاف دانش آموختگان دانشگاه های اروپائی و آمریکایی هستند. جمع چشمگیری از نیرو های مخالف تحصیل کرده در ایام انقلاب از کشور های غربی به لیبی بازگشتند و اینک آنها شبکه های نیرومندی را در جامعه لیبی ساخته اند که گرایش به تکنوکراتی و فن سالاری در این کشور را تقویت کرده است.

سوء ظن به اخوان المسلمین به عنوان وابستگان به اخوان المسلمین مصر و  یا الوطن به کشور قطر دیگر دلیل شکست نیرو های اسلام گرا بود. صرف نظر از درستی و یا نادرستی این تصور، ولی برخی از رای دهندگان لیبیایی  به این وابستگی باور داشتند. این اتفاق قدرتمند بودن احساسات ملی گرایانه در لیبی را نشان می دهد. این عنصر سرمایه خوبی برای دولت لیبی در امر ملت سازی است.

 

چالش های پیش رو

اگر چه محمود جبرئیل ار تمامی نیرو های سیاسی لیبی خواسته است تا حول پروژه استقرار دولت و نهاد های قانونی و تثبیت انقلاب  در این کشور متحد شوند و در دولت مشارکت داشته باشند، اما وی با چالش های جدی مواجه است.

نخست مشکلات موجود در لیبی است. هنوز دولت بر کشور مسلط نشده است. میزان بی نظمی و مناسبات ملوک الطوایفی در این کشور زیاد است. قبیله گرایی که میراث حکومت قذافی است مهمترین مانع برای استقرار دولت مدرن و دموکراتیک در این کشور است.

 هنوز گروه های نظامی که در انقلاب فعال بوده اند خلع سلاح نشده اند و به اعمال خود سرانه خود ادامه می دهند. علی رغم گذشت از موعد تحویل زندانیان سیاسی و مقامات سابق و حامیان حکومت قذافی، ولی هنوز ۵۰۰۰ نفر در زندان های وابسته به میلیشیا ها هستند. بازسازی پالایشگاه ها و تاسیسات نفتی به سرعت خوبی انجام شده و تقریبا ظرفیت تولید نفت به دوران قبل از انقلاب لیبی رسیده است. ولی وجود نا آرامی ها و درگیری ها در شرق لیبی بعضا باعث اخلال در روند تولید می گردد.

در عین حال  نقاط امید زیادی وجود دارد که در مجموع چشم انداز مثبتی را پیش روی  آینده لیبی قرار می دهد. دولت سازی با  کندی اما در حال پیشروی است و انتخابات نیز به آن شتاب خواهد بخشید و قدرت دولت در اجرای نظم و ساماندهی به جامعه را ارتقا خواهد داد. همچنین قدرت شبه گروه های نظامی و میلیشیا نیز رو به فرسایش است اگر چه سرعت کمی دارد.  تمایل برای سرمایه گذرای خارجی در کشور لیبی نیز بالا است و همین امر می تواند به توسعه در این کشور یاری رساند.

اما حرکت فدرالیستی و خواهان خود مختاری  که  توسط شورای انتقالی سیرنیکا رهبری می شود دیگر چالش مهم است. این نیرو ها خواهان تبدیل لیبی به دولتی فدرال هستند. آنها به لیبی یکپارچه معتقدند اما در عین حال خواهان باز تعریف مناسبات سیاسی و تقسیم بندی جغرافیایی نهاد های دولتی هستند. همچنین می خواهند مالیات جمع  آوری شده در این منطقه نفتی در همان جا مصرف شود.

بنغازی و شرق لیبی در دوران قذافی از تبعیض و محرومیت رنج می برد و اکنون ساکنان این مناطق  خواهان وضعیت بهتر و برخورداری از عدالت و رفاه هستند. جریان فدرالیست ها که در شرق و جنوب لیبی مستقر است در کنگره ملی لیبی نماینده  ندارد چون انتخابات را تحریم کردند. مشارکت بالای ساکنان منطقه علی رغم تحریم این جریان و اقدامات خشونت آمیز برخی از نیرو های آن، موقعیت آنها ر ا تضعیف کرده است. حال محمود جبرئیل باید بتواند با این نیروها به توافق برسد و به یک راه حل مرضی الطرفین برسد.

احمد زبیر رهبر شورای انتقالی سیرنیکا از پیروزی جبرئیل استقبال کرده است. وجود روابط خوب بین آنها می تواند امکان توافق و مصالحه بین دولت مرکزی لیبی و نیرو های سیاسی در شرق را افزایش دهد. محمود زبیر جبرئیل را نزدیک ترین فرد به جریان آنها می داند که دیدگاه بازی در این خصوص دارد. جبرئیل نیز از آنها دعوت کرد تا به گفتگو بنشینند و آنها را افراد وطن پرست و ناسیونالیست خطاب کرد.

اما بزرگترین چالش ائتلاف نیرو های ملی با حزب عدالت و سازندگی است. این حزب اگر چه در انتخابات حزبی شکست خورد ولی می کوشد با جذب نمایندگان دیگر احزاب و منفردین بتواند اکثریت ر ا بدست آورد. شاخه سیاسی اخوان المسلمین لیبی به صراحت اعلام کرد که در تلاش هایش برای تشکیل ائتلاف، از نیرو های تحت رهبری جبرئیل دعوت نکرده است. این حزب می گوید ممکن است در مواردی مشخص با این ائتلاف همکاری کند اما به صورت استراتژیک و دائمی با آن همراهی نخواهد داشت و به عنوان رقیب به آن می نگرد. استفاده از واژگان تند  بر علیه جبرئیل  نشانگر شدت رقابت و تعارض اخوان المسلمین لیبی با ائتلاف نیرو های ملی است. نتیجه رقابت بین این دو بلوک آینده لیبی را مشخص خواهد کرد که  آیا لیبی آینده به سمت نظامی شبیه ترکیه و حتی لیبرال تر از آن پیش خواهد رفت ؟ یا اینکه مسیری نزدیک به مصر را خواهد پیمود؟

اسلام گرایان افراطی و بخصوص آن دسته که گرایش جهادی و مسلحانه دارند دیگر مشکل پیش روی دولت جدید است. تعداد آنها کم است ولی قدرت تخریب بالایی دارند. به باور برخی از کارشناسان  جذب بالحاچی در روند های سیاسی ، نقطه کلیدی در پایان بخشیدن به فعالیت های مسلحانه اسلام گرایان در لبیی است.

 اما انتخابات لیبی نشان داد که هر کشور شرایط و قواعد خاص خودش را دارد و باید از هر نوع کلی نگری و یا ساده سازی در امر پیشبینی چگونگی تحولات در بهار عربی اجتناب کرد. هیچ الگوی یکسانی در این کشور ها وجود ندارد. علی رغم وجود پاره ای از مشابهت ها اما هر کدام مسیر خاص و متمایز خود را دارند.