پس از برگزاری یا در واقع عدم برگزاری مراسم “روز جهانی زن” که قرار بود به صورت کاملاً مسالمت آمیز و صلح جویانه، در برابر مجلس شورای اسلامی – که به نوعی خانة ملت نامیده می شود – برگزار شود، ولی با برخورد خشن پلیس و نهادهای امنیتی مواجه گشت ؛ و علی رغم نبود هیچ گونه ارتباط حقوقی بین این مراسم و طرح “کمپین یک میلیون امضاء” برخوردها با فعالان زنان و به طور خاص با “کمپین” شکل تازه ای به خود گرفته است. اگر چه پیش از این نیز فشارهایی کم و بیش از سوی نیروهای امنیتی بر این فعالان وارد می گشت، اما شکل تازة برخوردها، نشان از بیم و هراس مسئولان امنیتی از روند جمع آوری این امضاءها دارد. اگر از زمان پیدایی کمپین، فشارها به صورت پراکنده و غالباً بر افراد شناخته شده اعمال می گشت، اما اکنون شکل سازمان یافته ای به خود گرفته است و نه تنها بر افرادی خاص، بلکه بر بدنة فعالان آن اعمال می شود و نوک پیکان آن نیز سازمان ها، NGO های حامی و پشتیبانی کنندة آن را نشانه رفته است تعطیلی و پلمپ برخی از NGO های زنان و اعمال فشارهای بی حد و حصر بر برخی دیگر که به تعطیلی آنها به صورت خود خواسته انجامیده است، دستگیری های گسترده و پرونده سازی علیه فعالان زنان و… نمونه ای از اقدامات حاکمیت برای عقیم گذاشتن طرح مذکور به عنوان مسالمت آمیز ترین و بارز ترین کنش جنبش حقوق زنان در پی گیری خواسته های بحق خویش می باشد.
“کمپین یک میلیون امضاء” از بدو تأسیس و شروع به کار خود اگر چه با انتقادات بسیاری – به حق یا ناحق – از سوی جریان های مختلف اجتماعی و گروهها و سازمان های سیاسی یا مدافع حقوق بشر مواجه گشته، اما در عمل توانسته است طیف وسیعی از گروههای زنان و حتی مردان مدافع حقوق زنان را به خود جلب کند و در کل از جذابیت زیادی در بین گروهها و اقشار مختلف اجتماعی برخوردار گردد. به طوری که حتی می توان گفت تعداد نسبتاً زیادی از منتقدین آن نیز به این کمپین پیوسته اند !
خصوصیت این کمپین، پرداختن به موضوعی است که افراد مختلفی را با پایگاه های اجتماعی متفاوت به خود جذب کرده است و می توان گفت که مسأله آن ( لغو قوانین تبعیض آمیز علیه زنان ) به نوعی مسأله ای ملی قلمداد می شود، چرا که قوانین محدود کنندة زنان طی سالهای گذشته، مشکلات اجتماعی پیچیده ای را در جامعة ایران که با شتابی فراوان رو به جلو پیش می رود، بوجود آورده است و حتی در برخی موارد خاص نیز کشور را با چالش های جهانی روبرو کرده است.
دیگر خصوصیت مورد نظر آن، نوع استراتژی کمپین برای دستیابی به اهداف مورد نظر و تعریف شدة آن است. “کمپین یک میلیون امضاء” جنبشی حقوقی است که بنا را بر ایجاد شکاف در جامعه یا استفاده از شکاف های موجود نگذاشته و حتی سعی در پر کردن شکاف های اجتماعی و رفع تقابل در رابطة “زن – مرد” از طریق حذف مناسبات تبعیض آمیز دارد و در این راه استفاده از روشهای مدنی، مسالمت آمیز و دموکراتیک را مد نظر قرار داده است.
اما خصوصیت سوم و مهمترین آن که در واقع در طول دو مورد بیان شده قرار دارد، سازمان دهی و گسترش سازمانی “کمپین” می باشد. ارتباط فراگیر و منسجم فعالان و NGO های زنان از طریق طرح کمپین محقق شده است و این امر قدرت و نیروی جنبش حقوق زنان را بیش از پیش ساخته است. هم چنین نقطة امید در این جاست که طرح های این چنینی می تواند منجر به گسترش جامعه مدنی و ازدیاد فعالان مدنی و اجتماعی گردند و گسترش جامعه مدنی نیز به طور مستقیم و غیر مستقیم در رسیدن جنبش دموکراسی خواهی ایران به سر منزل مقصود و ایجاد تحولات دموکراتیک در کشور تأثیر گذار است. اینجاست که وظیفة تمامی خرده جنبش های اجتماعی و سازمان ها و فعالان سیاسی – مدنی در حمایت بی دریغ و همه جانبه از طرح “کمپین یک میلیون امضاء” نمایان می شود، چرا که این کمپین در حال حاضر پرچمدار این نگرش ( گسترش جامعه مدنی ) به صورت نظری و عملی می باشد و در جامعه نیز از میزان مقبولیت نسبتاً بالایی برخوردار است. لذا شکست آن با افزایش فشارها می تواند موجی از سرخوردگی و نا امیدی را به جامعة ایرانی تزریق کند که این موضوع به نوبة خود روند تحقق تحولات دموکراتیک را بیش از پیش کند خواهد ساخت. بنابر این بر ما واجب است که با تمام قوا از شکست این طرح جلوگیری کنیم و اجازه ندهیم تمامیت خواهان بی هیچ هزینه ای این چنین سنگ در راه جنبش دموکراسی خواهی بیاندازند. در این میان وظیفة جنبش دانشجویی در پشتیبانی از فعالان زنان و به طور خاص از “کمپین”، سنگین تر از دیگران است، زیرا این جنبش دانشجویی است که بی هیچ وابستگی سیاسی، حزبی و تشکیلاتی، صرفاً خود را وقف پشتیبانی از جامعه مدنی و گسترش آن کرده است و با نوعی آرمان گرایی که مشخصة اصلی آن است و پیشرو بودن دانشجویان را در روند تحولات اجتماعی تضمین می کند، می تواند در چنین شرایطی به خوبی تأثیر گذار باشد.
منبع: سایت ادوار نیوز