فضیلت معزول شدن

احمد زیدآبادی
احمد زیدآبادی

مسئولان کشورهای دنیا هنگامی که در موقعیتی رسمی قرار دارند، معمولا بسیار منضبط و محتاط و منطقی ‏اظهار نظر می‌کنند، اما هنگامی که از سمت خود کنار می‌روند، دیگر در اظهار نظر خود منضبط نیستند و ‏از همین رو، بی‌پروا و گاه غیر منطقی می‌شوند.‏

در کشور ما ظاهرا وضع به گونه‌ای معکوس است. تا کسی مسئولیتی بر عهده دارد به ندرت می‌توان حرف ‏منضبط و حسابی از او شنید اما همینکه از قدرت کناره می‌گیرد و یا برکنار می‌شود، حرفهای او جدی و ‏شنیدنی می‌شود.‏

نطق تودیع آقای دانش جعفری وزیر سابق اقتصاد و دارایی ایران واقعا شنیدنی و خواندنی بود. او مانند یک ‏کارشناس متعهد به مبنانی علم و عقل سخن گفت چیزی که گویی به تدریج در ساختار سیاسی ایران به گوهری ‏نایاب تبدیل می‌شود.‏

آقای پور محمدی وزیر کشور در حال کناره گیری نیز روز چهارشنبه در همایش ارتباط بین فرهنگی در ‏جوامع چند فرهنگی گفته بود که باید به سمت نظامی حرکت کنیم که قالب (غالب؟) دنیا حرکت می‌کند.‏

سخن آقای پور محمدی هر چند که ظاهری آرام و بی‌آزار دارد اما از نقطه نظر فلسفه‌ای که تندروها برای ‏وجود نظام جمهوری اسلامی تعریف می‌کنند، محتوایی براندازانه دارد! مگر نه این است که آقایان، مدعی ‏حرکت در جهت مخالف امور جهان در همه ابعاد آن هستند و همراه شدن با نظام جهانی را مباین نظام اسلامی ‏می‌دانند؟

به هر حال، تغییر و جابجایی پست‌ها در جمهوری اسلامی اگر فقط همین یک تاثیر را داشته باشد، مغتنم است ‏و باید از آن استقبال کرد و آرزوی آن را داشت تا آن دسته از مسئولانی که حدود سی سال است در پست‌های ‏مختلف جا خوش کرده‌اند به هر دلیلی صندلی خود را ترک کنند تا بتوان جمله‌ای هم از آنان شنید که اعصاب ‏را خراش ندهد!‏

سخن اصلی این مطلب اما این است که تعمق در اظهارات آقای دانش جعفری ضروری است. ‏

او فقط نکته‌هایی را افشاء نکرده بلکه پرده از ماجرایی برداشته است که برای یک ناظر بیرون از دولت قابل ‏درک نیست.‏

در واقع سیمایی که آقای دانش جعفری از دولت آقای احمدی نژاد ترسیم کرده نشان می‌دهد که این دولت به ‏معنای امروزین آن “دولت” نیست بلکه حلقه‌ای از افراد است که تحت نام دولت، منویات خاص خود را دنبال ‏می‌کنند.‏

ساختار دولت مدرن مبتنی بر عقلانیت بورکراتیک است و از همین رو رفتار شخص و اشخاص درون آن باید ‏مبتنی بر این نوع عقلانیت باشد.‏

به یاد دارم که در اوایل انقلاب هر نوع بورکراسی تحت عنوان قرطاس بازی محکوم می‌شد و نهادهای انقلابی ‏در پی آن بودند که با اجتناب از کاغذ بازی که آن را مخل شتاب لازم برای اداره امورد می‌دانستند، طرح‌هایی ‏را به انجام برسانند.‏

دیگری نگذشت که بر آنها فاش شد که اگر قرار باشد مبلغی در جایی هزینه شود، باید روند اختصاص و هزینه ‏شدن آن در جایی ثبت شود و گرنه بازار فساد و هرج و مرج رونق شایانی خواهد گرفت.‏

این نهادهای انقلابی پس از آنکه تاسیس شدند، دستگاه بورکراتیک خود را به راه انداختند، اما این دستگاههای ‏بورکراتیک به دلیل آنکه متاخر بر ایجاد نهاد اصلی بودند، هرگز کارایی لازم را پیدا نکردند و کاغذ بازی و ‏سرگردانی ارباب رجوع را به حد اعلاء رساندند.‏

من خود برای انجام خدمت سربازی وارد یکی از همین نهادها شدم. جالب اینکه این نهاد بر اساس قانونی امثال ‏مرا جذب کرده بود که شامل حال آن نمی‌شد و هنگامی هم که دوره خدمتمان تمام شد، راهی برای خروج از ‏آن نهاد پیش بینی نشده بود. به عبارت دیگر، بورکراسی آن نهاد راه خروجی نداشت و برای پیدا کردن چنین ‏راهی، به هر صاحب نامی هم که متوسل شدم، فایده‌ای نکرد. دست آخر هم، یک آدم کارکشته در یک نهاد به جا ‏مانده از قبل از انقلاب، قوانینی که به نحوی می‌توانست شامل حالم شود برایم تشریح کرد. پیگیری این روند ‏چندین ماه وقت بی‌ارزش مرا گرفت.‏

خلاصه آنکه بورکراسی به خودی خود نه فقط بد و دست و پا گیر نیست، بلکه ضرورت تشکیل دولت مدرن ‏است و بدون آن هرج و مرج و سردرگمی کامل حکمفرما می‌شود. آنچه منتقدان امور اداری در مذمت آن ‏سخن گفته‌اند بورکراسی فاسد و ناکارآمد است نه اصل بورکراسی.‏

در حقیقت، از سخنان آقای دانش جعفری چنین برداشت می‌شود که دولت نهم چندان در قید و بند منطق ‏بورکراتیک نیست و به جای آنکه بکوشد تا بورکراسی ناکارآمد و فاسد و دست و پا گیر کنونی را اصلاح و ‏متحول کند، در صدد دور زدن و نادیده گرفتن آن است. ‏

همین رفتار است که امکان حضور دسته‌ای از افراد به قول آقای دانش جعفری ناآگاه به منطق امور اجرایی را ‏در دولت نهم فراهم کرده است، افرادیکه می‌توانند آزادانه به هر نقطه‌ای سرک بکشند و بر مبنای علایق و ‏منویات شخصی خود در باره مجریان امور گزارش تهیه کنند، گزارش‌هایی که ظاهرا قرار است به صورت ‏کلی در تجمعات عمومی به آنها استناد شود اما به طور مشخص پیگیری نشوند.‏

با این شیوه، سرنوشت دولت نهم روشن است. وای به حال دولتی که پس از آن سر کار آید!‏