دیوید اینیاتیوس
بعضی وقت ها پیشرفت های بزرگ کاملا از دید خارج می شوند، مورد ایران و آمریکا چنین است. این دو کشور در دو سال گذشته از انزوای دوجانبه به مرحله جدل های جدی دیپلماتیک رسیدند. دولت بوش با لحنی پرخاشگر نشان می دهد که خواستار گفتگو است. اما ایرانی ها که متقاعد شده اند که در موضع بالاتری قرار دارند، ناز می کنند. اما مشخص نیست که آیا منافع مردم ایران در بیشتر شدن عمق مجادله با آمریکاست یا در سیاست مدارا کردن با این کشور.
بحث هایی که رهبران ایران طی هفته های آینده درباره استراتژی سیاسی شان پیش رو دارند، آینده ایران و خاورمیانه را رقم می زند. اما احتمالا هر تصمیمی که گرفته شود، در آغاز از زیر آن در می روند، یعنی نه کاملا وارد مذاکره می شوند و نه کاملا آن را رد می کنند. درست مثل معامله کردن در بازار تهران، این مذاکرات نه سریع و نه مستقیم خواهد بود.
اما روند چانه زدن بین ایران و آمریکا در جریان است. این مسئله ای است که در این هفته از طریق دو کانال سیاسی مختلف، مشخص شد. تغییراتی را که از بعد از تحریم و فضای تردید شدید که بین دو کشور از 28 سال پیش که در ایران انقلاب شد بوجود آمده بود، مشخص تر شد.
رئیس جمهور ایران که طرفدار گفتگو با آمریکا است می گوید که زمینه مذاکره با آمریکا حالا کاملا آماده است. یک مقام ایرانی هشدار داد که در ایران و آمریکا دسته بندی هایی وجود دارند که که طرفدار ادامه بن بست هستند، اما این گروه در اکثریت نیستند. وی گفت: “اکثریت در دو کشور باید برای دسیدن به راه حل، تصمیم بگیرند”.
اولین کانال دیپلماتیک برنامه های اتمی ایران است. خاویر سولانا، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، روز چهارشنبه و پنجشنبه در آنکارا با علی لاریجانی، رئیس شورای امنیت ملی ایران، گفتگو کرد. جزئیات این گفتگو هنوز مبهم است اما نکته مهم این است که آنها توافق کردند تا دو هفته دیگر درباره آنچه در واقع از سرگیری مذاکرات بین ایران و سه کشور اروپایی است، درباره مسائل اتمی ایران گفتگو کنند.
پیام سولانا به لاریجانی این بود که تا قبل از پایان 24 ماه مه که تاریخ تحریم های قبلی به سر می رسد و شورای امنیت سازمان ملل درباره سومین دور تحریم ها علیه ایران تصمیم می گیرد، ایران باید بر سر میز مذاکرات بنشیند. رویای پیچیده سولانا این است که ایران تا اواسط ماه مه با نمایندگان فرانسه، انگلیس و آلمان و احتمالا روسیه و چین گفتگو خواهد کرد. او امیدواراست که این گفتگو به قول دیپلمات ها، منجر به “تعلیق کردن تعلیق” بشود. بدین معنی که تحریم های سازمان ملل در ازای قول ایران برای به تعلیق درآوردن غنی سازی اورانیوم در زمان گفتگو ها، متوقف بشود. اگر رقص دیپلماتیک سولانا موفقیت آمیز باشد، آمریکا هم به دور گفتگو ها می پیوندد.
هیچ کس تا بحال نتوانسته است راه حلی پیدا کند که پلی باشد بر اختلاف گستره بین ایران و آمریکا بر سر مسائل اتمی، اما در هر حال معنای مذاکره دیپلماتیک هم همین است. مقامات ایرانی به طور خصوصی می گویند که سولانا برای یافتن راه حلی که برای هر دو طرف قابل قبول باشد، باید آزادی عمل زیادی در اختیار داشته باشد. یکی از این مقامات معتقد است که اگر مذاکرات در موضع فعلی انجام شود، با شکست مواجه خواهد شد.
کاندولیزا رایس، برای اطمینان بخشیدن به ایران، طی اقدامی غیر معمول اعلام کرد که آمریکا برای تغییر رژیم در ایران برنامه ریزی نکرده است. وی در گفتگوی روز دوشنبه اش با فایننشال تایمز، گفت: “تغییر رژیم جزو سیاست های دولت آمریکا نیست. سیاست آمریکا بوجود آوردن تغییر در رفتار رژیم ایران است”.
کانال دیپلماتیک دوم این است که ایران همزمان با سفر رایس به شرم الشیخ در مصر برای شرکت در نشست با همسایگان عراق که شامل ایران و سوریه هم می شود، در این کنفرانس شرکت کند. البته در حالی که انتظار می رود ایران در این کنفرانس شرکت کند، مقامات ایرانی هشدار می دهند که ممکن است وزیر امور خارجه کشورشان، منوچهر متکی، در این کنفرانس شرکت نکند، مگر این که پنج مقام ایرانی که در ماه ژانویه در شهر اربیل در شمال عراق دستگیر شده اند، آزاد شوند.
رایس خواستار گفتگو دوجانبه با نمایندگان ایران و سوریه در نشست “همسایگان” است. مقامات دولتی آمریکا امیدوارند که این نشست، نقطه آغازی برای گفتگو های منظم با ایران و سوریه درباره چگونگی ایجاد ثبات در عراق، باشد. پس به این نتیجه می رسیم که دولت آمریکا آماده است که با آغوش باز پذیرای توصیه های گزارش بیکر- همیلتون باشد.
درها برای اولین گفتگوی احتمالی بین ایران و آمریکا از بعد از سال 1979، گشوده شده است. هردو طرف باید تصمیم بگیرند که آیا خواستار آن هستند یا نه و باید صدا های قوی که در داخل کشورهایشان آنها را به مجادله تشویق می کنند، نشنیده بگیرند.
منبع: دیلی استار، 28 آوریل 2007