اتحاد با ایران و روسیه در گرو نبرد

نویسنده
نوول ابزرواتور

» تحلیل نوول ابزرواتور از درگیری ها با داعش

دولت اسلامی بخشی از سوریه را تحت کنترل خود در آورده و طی سال جاری بخش هایی از عراق را نیز به فتوحات خود اضافه کرده. ارتش های این دو کشور نتوانسته اند از پیشروی این سازمان که دستور به جهاد می دهد جلوگیری کنند. ایالات متحده حملات هوایی خود را آغاز کرده، ولی آیا این اقدامات برای ازبین بردن این گروه کافی خواهد بود؟

دیگر کسی زیاد آن را تکرار نمی کند: روزی که ایالات متحده تصمیم گرفت انتقام ۱۱ سپتامبر را با حمله علیه طالبان بگیرد. از آن پس، دردسرها یکی پس از دیگری قطار شد. دومین جنگ افغانستان [پس از جنگ با شوروی] باعث شد تا دلیل و بهانه به دست تندروهای سنی تشنه جهاد بیفتد. و اینها همه طی مدت های طولانی از حمایت عربستان سعودی که درواقع متحد ماست، برخوردار بودند. چه بساطی! و امروز با یک دولت اسلامی دست به گریبان شده ایم.

 

پس باید وارد عمل شد

سال هاست که جنگ داخلی عراق در بی تفاوتی کامل در جریان است. نخبگان سنی کنار گذاشته اند و شیعیان تمامی قدرت را در دست گرفته اند. عراق نتوانست از کینه و انتقام برای خود اقتصاد فراهم آورد. ما نیز کمکی به این کشور نکردیم. هویت مذهبی یک بار دیگر نقش سیاسی به خود گرفت؛ و همچنین نقش اجتماعی که به مثابه یک بمب ساعتی برای تجزیه کشور عمل می کند.

و اما در مورد سوریه… با اپوزیسیون دموکراتیک سوری چه کردیم؟ رهایشان کردیم.

ولی باید گذشته را فراموش کرد. اکنون باید چه کنیم؟

دولت اسلامی به مثابه وبا و طاعون است؛ به بیان دیگر، به مثابه یک بیماری به شدت واگیردار است که می تواند به اپیدمی منجر شود. فعلاً که عراق و سوریه در دامش گرفتار شده اند و فردا نوبت به لبنان و اردن می رسد و سپس نوبت فلسطین و بقیه… و حتی در پایتخت های ما نیز حملات از هم اکنون آغاز شده [مهدی نموش، متهم به تیراندازی مرگبار در موزه یهودیان؛ و محمد مراح، متهم به ترور هفت شهروند فرانسوی].

پس باید وارد عمل شویم. گزینه دیگری پیش رو نداریم. و این درحالی است که دولت اسلامی قصد کرده ما را به دام بیندازد. ولی این جهادگرایان “نو چهره” از آن مدل افرادی نیستند که بتوانند مشکلات را دور یک میز حل و فصل کنند. آنها به عنوان رقبای مستقیم القاعده قصد کرده اند در جنگ علیه “امپریالیسم غربی” به تنهایی عمل کنند. آنها لذت خود را از کشتن و به قتل رساندن مخفی نمی کنند. شکنجه دادن، سر زدن و به صلیب کشاندن از تفریحات آنها محسوب می شود.

 

بازگشت به منطق

باید به این واقعیت اذعان کنیم که لذت و سرخوشی آنها وصف ناپذیر است. زیرا آنها بسیار به قتل می رسانند و آسان می میرند. برخی از آنها در میان ما زندگی می کنند. بالاخره باید روزی به درک این موضوع برسیم که جهان ما چطور توانست چنین لاشخورهایی بپروراند.

عملیات نظامی خوب است، ولی آیا این عملیات باید ازسوی کشورهای غربی انجام شود؟ این بدترین سناریو خواهد بود. خوشبختانه به نظر می رسد که اوباما به این موضوع واقف است.

ازهم اکنون اعراب، و در رأس شان عربستان سعودی، واکنش های خود را آغاز کرده اند؛ این خبر خوبی است، زیرا آنها از مدت ها پیش جهادگرایان را با اقدامات خود مورد ناز و نوازش قرار داده بودند.

ازسوی دیگر، ایران. درحقیقت، ایران در بطن داستان است، ولی هنوز وارد ائتلاف نشده. چرا؟ تا چه مدت دیگر باید به دلیل خشم و غضب “رسمی”، در برابر این عامل کلیدی خاورمیانه اره بدهیم و تیشه بگیریم؟ شاید وقت آن رسیده باشد که از این جنگ سود ببریم و به منطق بازگردیم. بدون همکاری ایران هرگز صلحی در خاورمیانه به وجود نخواهد آمد. و همه به خوبی به این موضوع واقف اند. مذاکرات نیز در راه است. این هم می تواند تلاش دیگری برای نزدیک شدن باشد…

 

حل مشاجرات و ایجاد اتحاد

این همه داستان نیست. زیرا ما اروپایی ها، در یک شرایط بسیار بد قرار داریم. به دور خود می گردیم و به گرد خود می چرخیم. جنگ در دو قدمی است. جنگ اوکراین نیز در کنارمان است. به بیان دیگر، پوتین “بدخواه” اشتباهاتی را مرتکب شده. و این مسأله بارها و بارها گفته و تکرار شده.

آیا قرار است ائتلاف علیه دولت اسلامی با روسیه ای انجام شود که ازسوی جامعه بین المللی تنبیه و به گوشه ای رانده شده؟ آیا ما نیز باید با اجسادی روبرو شویم و اشک بریزیم؟ آیا نمی توان به راه حلی دست یافت که برای تمامی اردوگاه ها و ما اروپایی ها، که بی شک به آتش اوکراین دامن زده ایم، قابل قبول باشد؟ 

خلاصه اینکه امیدوارم جنگ با دولت اسلامی [که مشخص نیست چه شرایطی را برای ما رقم بزند] حداقل باعث شود تا ما نزاع های خود را کنار بگذاریم و با یکدیگر متحد شویم. مگر اینکه این نزاع ها همانند اکسیژنی که استنشاق می کنیم، حیاتی و ضروری باشد. آیا بقای اقتصادی ما به وقوع جنگ وابسته است؟

نویسنده: مریام مونلا

  نوول ابزرواتور، ۱۲ سپتامبر