حجتالاسلام عبدالله حاجصادقی، جانشین نماینده “ولی فقیه” در سپاه پاسداران در جدیدترین سخنان خود تاکید کرد که مردم ایران باید شکرگزار باشند که “نعمت بزرگ ولایت” بر سر آنهاست.
به گزارش خبرگزاری رسا، حاجصادقی گفت: “نقش ولایت در نظام اسلامی بسیار حساس و مؤثر است، با ولایت فقیه بر گرفته از ولایت الهی است که دین از دستبرد دشمنان مصون مانده و نظام اسلامی راه پرافتخار خود را با قدرت و عزت ادامه میدهد. در واقع جامعه و نظام بی ولایت مرده است و حیات ندارد، دشمنان نیز با درک این موضوع بیشترین هجمه خود را به موضوع ولایت فقیه اختصاص داده اند.”
او با تاکید بر این که “وجود ولایت و رهبری در نظام مقدس اسلامی نعمتی عظیم از سوی باری تعالی برای مردم است”، اضافه کرد: “باید مردم ایران اسلامی همواره شکرگزار نعمت بزرگ ولایت باشند.” جانشین نماینده خامنهای در سپاه پاسداران همچنین گفت: “شکر نعمت ولایت فقیه نیز فهمیدن درست ولایت و اجرای به موقع فرامین او است.”
مدح و ثنای سیدعلی خامنهای و مجیزگویی از او به رویهای عادی در حکومت جمهوری اسلامی تبدیل شده، و دیگر حساسیتها را برنمیانگیزد. اما تکرار مکرر یک حرف از زبان افراد گوناگون، در واقع نمایشی ناقص از آن چیزی است که معمولا در پشت صحنه سیاست جمهوری اسلامی در جریان است.
چندی پیش یکی از فقهای شورای نگهبان گفته بود: “ولایت فقها، ولایتی انتخابی نیست. […] وظیفه مردم این است که با کسی که خصوصیات یک فقیه جامعالشرایط را داراست و به این طریق انتخاب شده، بیعت کنند و اگر بپذیرند؛ او میتواند آثار آن خلافتی را که خدای متعال برای او قرار داده، به منصه ظهور و عینیت برساند.” او تاکید کرده بود: “در زمان ما اگر مقام معظم رهبری حکمی فرمودند، کسی نمیتواند بگوید من آن را قبول ندارم چرا که بنا به فحوای این روایات، حکم خدا را کوچک شمرده است. دقت کنید ما نمیگوییم، فقیه معصوم است. معصومین، همان ۱۴ نفر علیهم السلام هستند. فقیه، حتی ممکن است اشتباه بکند اما مسأله این است که حکم خدا رعایت شود و مورد استخفاف قرار نگیرد. در بعضی روایات هست که اگر فقیه اشتباه کرد، خداوند یک اجر برای او در نظر میگیرد و اگر اشتباه نکرد اجر او مضاعف خواهد بود چرا که او تلاش میکند دستورات الهی مورد اطاعت قرار گیرد.”
چند روز بعد حجتالاسلام علی سعیدی، نماینده رهبر جمهوری اسلامی در سپاه پاسداران با تاکید بر اینکه برخی مردم عضو حزب باد هستند گفته بود: “البته در این میان کسانی هم هستند که به ۱۲ امام بعد از پیامبر اسلام(ص) معتقد هستند، و حتی در محرم و شبهای قدر نذری میدهند، ولی به سخنان امام عصر خود توجهی ندارند؛ در صورتی که هر کس امام عصر خود را نشناسد و بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده است.” سعیدی سپس با اشاره به اینکه “جامعه ما در اشتباهات بسیاری بسر میبرد”، تاکید کرده بود: “رهبری در اداره امور جامعه مواضعی دارد که باید همگان این مواضع را رعایت و اجرا کنیم، ولی متأسفانه وقتی ایشان مثلا درباره ضرورت حضور در انتخابات مطلبی را عنوان میکند، افرادی پیدا میشوند که در انتخابات شرکت نمیکنند.”
سعیدی یکبار هم با تاکید بر اینکه مشروعیت خامنهای از جانب خداست و مردم تنها میتوانند در مقبولیت او نقش داشته باشند، گفته بود: “ ولایت به طور تام انشا شده و آنچه معلق است پشتیبانی مردم بوده که برای تحقق ولایت ضرورت پیدا میکند. هر شخصی که مشروعیت الهی را بپذیرد باید به همسانی در حجیت نیز باور داشته باشد، به این معنا که اگر امضای امام صادق (ع) معتبر است امضای مقام معظم رهبری نیز معتبر است.” او افزوده بود: “باید همطرازی اختیارات ولیفقیه با امام معصوم در جامعه را بپذیریم همانطور که همطرازی در ماموریتها نیز برقرار است و همسانی در تبعیت نیز ضرورت دارد.”
مشابه این سخنان، قبلا هم بارها بیان شده است. حتی یکبار آیتالله مصباح یزدی اعلام کرد که مردم لیاقت رهبری خامنهای را ندارند و اینکه “خدا را شاهد میگیرم جامعه ما لیاقت چنین رهبری را ندارد. ایشان بالاترین مراتب مدیریت را در جامعه دارد و بزرگترین دشمنان جامعه کسانی هستند که در زمینه تضعیف ولایت فعالیت میکنند.”
با اینهمه تاکید بر این مساله که مردم باید قدردان خامنهای باشند و از او اطاعت کنند در ماههای اخیر شدت بیسابقهای یافته است. نگرانی از “قرار گرفتن مردم در مقابل نظام” دیگر چیزی نیست که پنهان گفته شود. سیدعلی خامنهای هم چند هفته پیش و بعد از توافق هستهای گفته بود: “به دستور امیرمؤمنان، باید از لغزشها و خطاهای مردم گذشت کرد، البته به جز مواردی که حدود الهی زیر پا گذاشته میشود و یا پای محاربه با اسلام و حکومت اسلامی در میان است.”
در واقع مهمترین مساله در نحوه مواجهه خامنهای و متحدان او با مردم، در تصویری است که آنها از مشروعیت الهی حکومت و بیاثری خواسته و نظر مردم دارند. خامنهای حتی از گذشت کردن از “لغزشها و خطاهای مردم” سخن میگوید بیآنکه لحظهای به امکان لغزش و خطای خود بیاندیشد.
زمانی آیتالله مصباح یزدی گفته بود: “وقتی حکومت حق تشکیل شد، مادامی که یار و یاور دارد، رئیس حکومت باید از نظام دفاع کند. پس از تشکیل حکومت اسلامی صحبت از رفراندوم، رای اکثریت و این حرف ها برای تغییر حکوت اسلامی نیست. چون وقتی حکومت حق و الهی تشیکل شد باید از آن دفاع کرد، کار تا هر جا بکشد برای حفظ حکومت کمیت ملاک نیست. ملاک این است که تعداد ی ازافراد از امام(ع) یا ولایت فقیه مشروع حمایت کنند که بتوانند حکومت را حفظ کنند. گاهی ممکن است با ۹۰ درصد، گاهی با ۸۰ درصد و گاهی با ۵۰ یا ۴۰ درصد. او مامور است که حکومت اسلامی را حفظ کند.” این سخنان در واقع خلاصه همان سیاستی است که جمهوری اسلامی در این سالها در پیش گرفته است.