فشار محافل وابسته به حکومت بر روی آیت الله سید صادق شیرازی در حال افزایش است. افزایش محدودیت ها با ممنوعیت شبکه های ماهواره ای وابسته به وی که در زمینه موضوعات مربوط به مذهب شیعه فعالیت می کردند، وارد فصل جدیدی شده. راه انداختن تبلیغات شدید حکومتی در وابسته سازی وی به بریتانیا حلقه محاصره را بر وی تنگ ساخت. نقطه عزیمت این جنگ روانی که نوعی سناریو سازی امنیتی برای آماده سازی اقدامات ایذائی بعدی بود با سخنان رهبری شروع شد که اعلام کرد شیعه ای که صدایش از لندن و آمریکا پخش شود، شیعه نیست.
بازداشت و اذیت و آزار نزدیکان، دیگر سیاست حکومت برای مهار مرجعی است که دیدگاهی درباره حضور دین در حکومت دارد و با نظریه ولایت فقیه مطلقه فردی نیز مخالف است.
در آخرین حملات نیرو های حامی رهبر به سید صادق شیرازی، روح الله بجانی رییس ستاد برگزاری یادواره مردمی سید مجتبی نواب صفوی، واین مرجع را با احمد کسروی تشبیه کرده و گفته است:
“دیروز احمد کسروی در پازل دشمن با سناریوی خود خواسته و استعمار خواسته لباس روحانیت را از تن بیرون آورد و علیه اسلام کتاب ها نوشت و جهان اسلام را به خود مشغول کرد. نواب صفوی و یارانش با اعدام این هتاک بزرگترین معضل زمان علیه اسلام را از میان برداشتند و امروز سید صادق شیرازی همان راه را می پیماید ولی برای اجرای سناریوی لندن نیاز است تا در کسوت روحانیت و اجتهاد جعلی پروژه تفرقه افکنی انگلیس میان مسلمین را اجرا کند و داعش شیعی با مدل خودزن وحشی را به جامعه ارائه دهد و وحدت ناب اسلامی را درهم شکند. بی شک اگر نواب زنده بون گوش شیرازی را می گرفت و سر جایش می نشاند. اینک که در حکومت اسلامی هستیم از دادگاه ویژه روحانیت و دستگاههای امنیتی انتظار است تا خود به این قضیه رسیدگی کنند و الا نواب های ولایت به شیوه دیگری برخورد خواهند کرد.”(لینک)
سخنان بجانی تهدیدی است که با توجه به سابقه اعدام های فراقضائی و عملیات تروریستی در عملکرد جمهوری اسلامی و محافل وابسته به آن، این نگرانی جدی می شود. جریان شیرازی ها، مرگ سید محمد رضا شیرازی پسر آیت الله شیرازی را مشکوک می دانند و حالا طبیعی است نگران باشند که این بار خود سید صادق مورد سوء قصد نیرو های حکومتی در برخوردی غیر رسمی قرار بگیرد.
کسروی پژوهشگری بود که به نفی آئین شیعه رسید و ابراز این نظر گروه موسوم به فداییان اسلام را به اولین ترور خود واداشت و از آن جا که با مماشات دولت ها و گروه های سیاسی روبرو شد این گروه تا زمانی که سرانش توسط دادگاه نظامی دوران پادشاهی محکوم و اعدام شدند ادامه یافت. اما سید صادق شیرازی یک مرجع شیعه سنت گرا است. نظرات کسروی در تعارض و تضاد با دیدگاه های شیرازی ها است. با این همه رییس وقت حوزه تشیع ـ آیت الله سید حسین بروجردی و عموم علمای زمان به شدت در برابر نواب صفوی که طلبه ای جاه طلب و تندرو بود ایستادند تا جایی که نواب صفوی با معدود یارانش به اتهام توهین به مرجعیت، به شکل تحقیر آمیزی از حوزه علمیه قم بیرون انداخته شد.
تنها بعد از پیروز شدن مذهبیون در به دست گرفتن اهرم های قدرت بعد از سقوط سلطنت در سال ۵۷ بود که فداییان اسلام برپا خاستند و خودنمایی کردند و نام این طلبه طرد شده از حوزه در کتاب های درسی آمد و افرادی مانند طالقانی و هاشمی رفسنجانی و منتظری ادعا کردند با نواب در تماس بوده اند در حال حاضر گرایش های اقتدار گرای حکومتی نیز موقعیت مشابهی برای اظهار نظر در خصوص مواضع مراجع و دخالت در مدیریت حوزه های علمیه دارند.
اما آنچه بالقوه کسروی و سید صادق شیرازی را در یک جا می نشاند قربانی شدن آن ها در پای خشونت مذهبی است که بر پایه شبیه سازی و صدور ساده دستانه احکامی چون ارتداد و سب النبی است.
بر خلاف ادعا های سست بجانی، سید صادق شیرازی بر مبنای عرف حاکم بر حوزه ها لباس مرجعیت بر تن کرده و مرجعیت وی از مسیر سنت حاکم بر حوزه ها حاصل شده است. مرجعیت او مانند خامنه ای نیست که صبغه سیاسی داشته و متکی بر قدرت باشد.
اتهام زنی حکومت در وابسته کردن وی به بریتانیا بر مبنای قرار داشتن محل پخش شبکه های تلویزیونی وابسته به وی در لندن است. این استدلال با توجه به استقلال رسانه ها و گردش اطلاعات از دولت در بریتانیا رد می شود. اما اگر همین مبنای غلط نیز در نظر گرفته شود نیرو ها و نهاد های وابسته به حکومت در انگلستان به مراتب امکانات بیشتری از شیرازی ها دارند. با این منطق معیوب، خود حکومت بیشتر در مظان اتهام وابستگی به انگلستان قرار می گیرد.
شبکه تلویزیونی موضوع حمله حکومت، رسانه ای است که در لندن و توسط یاسر الحبیب اداره می شود که هم خود وی و هم بیت آیت الله صادق شیرازی بار ها اعلام کرده اند که مواضع آنها ارتباطی با یکدیگر ندارد. اما اخیرا دولت بریتانیا اعلام کرده یکی از آن مجموع یعنی شبکه تلویزیونی فدک به دلیل نفرت پراکنی مذهبی دیگر امکان فعالیت در آن کشور را ندارد.
اگر چه عملکرد جریان شیرازی ها در برجسته سازی اختلافات مذهبی بین شیعه و سنی و تشدید نفرت پراکنی به حق مورد انتقاد است ولی ریشه و علت اصلی مشکل حکومت با آنها مبنای سیاسی دارد. همچنین باید توجه داشت که شیرازی ها هیچگاه مروج خشونت بر علیه اهل سنت نبوده اند. حکومت از فعالیت آنها به عنوان جریانی منتقد و مستقل در بین نیرو های مذهبی سنتی احساس خطر می کند. وجود آنها مدعای کاذب این همانی برقرار کردن بین اسلام در هویت شیعه با قرائت مسلط از جمهوری اسلامی و هویت مورد نظر خامنه ای در جایگاه ولی فقیه را باطل می سازد.
از اینرو با استفاده از فضای مساعدی که برای ضرورت کاهش تنش های فرقه ای در خاور میانه پیش آمده، دستگاه های امنیتی ایران برنامه خنثی سازی و حذف یکی از جریان های مخالف مذهبی را پیش می برد.
نزدیکان سید صادق شیرازی مدعی هستند که حملات به او بعد از سخنان وی در نفی نظریه ولایت فقیه در اندیشه سیاسی شیعه در شهر اصفهان شروع شد و مقامات حکومتی به وی پیغام داده اند تنها در صورت اعلام وفاداری به رهبر جمهوری اسلامی فشارها بر وی و دفاتر و خانواده اش کاسته می شود.
آیت الله سید محمد شیرازی برادر ارشد سید صادق شیرازی نیز پس از افزایش شکاف وی با حکومت و بخصوص برخورد انتقادی با مواضع آیت الله خمینی و خامنه ای، در اواخر عمرش، در خانه اش حبس شد. اینک این احتمال وجود دارد که سید صادق نیز وضعیت مشابهی پیدا کند. حصر خانگی تا کنون ابزار اصلی حکومت در خنثی سازی و مهار مراجع منتقد بوده است. سید کاظم شریعتمداری، سید حسن قمی، آل شبیر خاقانی، سید محمد روحانی، سید محمد شیرازی و حسینعلی منتظری و… حصر خانگی را تجربه کردند.
مریدان این مرجع تقلید معتقدند که در ماه های اخیر فشار ها بر سید صادق شیرازی افزایش یافته و احتمال اینکه حکومت وارد فاز نهایی برخورد با وی شود، جدی تر از قبل است.