کریستوفر هیچنز
آقای رئیس جمهور عزیز: چند ماه قبل، از زبان حامیان و اعضای دولت شما شنیده شد که موضوع ایران هسته ای “به دولت بعدی واگذار نخواهد شد.” این صحبت هم قطعی و هم کمی عجیب بنظر می رسید، گویی مقامات دولت در برابر همه چیز و هیچ چیز متعهد شده بودند.
ارزیابی سازمان ملی اطلاعات، ایالات متحده را در وضعیتی قرار داده که حتی ادامه فشارها برای اعمال تحریم ها دشوار است، چه رسد به بررسی از کار انداختن سایت های سانتریفیوژ و آب سنگین نطنز و اراک. سال آینده شما ناگزیر خواهید بود تصمیم بگیرید که آیا این مسأله به معضلی برای دولت بعدی تبدیل خواهد شد. در وضعیت کنونی، آمریکا در موقعیتی قرار دارد که بنظر می رسد بیش از آنچه که واقعا ً هست، ستیزه جوست. این واقعیت که ایران می تواند دم از یک جنبش تأثیر گذار “مدنی” بزند که هم خواهان برکناری حکومت دینی فعلی است و هم خواهان روابط بهتر و نزدیک تر با آمریکاست، این تصویر آمریکا را پیچیده کرده است.
به عبارت دیگر، ایران در حال گذران دو نوع جدول زمانی است. جدول زمانی اول ظهور تدریجی اما مشخص پروسه دموکراتیزه شدن در میان جوانان و قشر متوسط است، چیزی که ما می توانیم وقوع آن را پیش بینی کنیم اما زمان آن را نمی توانیم تعیین کنیم. جدول زمانی دوم، پروسه ای است که رژیم با توسل به آن به ابزار ساخت تسلیحات مرگبار اتمی چنگ انداخته است- این جدول زمانی می تواند نسبتا ً سریعتر حرکت کند و طراحی شده است تا آخوندها را از تغییر رژیم در امان نگه دارد.
آیا این احتمال وجود دارد که این دوعامل به ظاهر متضاد بتوانند به یک رابطه هم گراتر تبدیل شوند و آمریکا بتواند ابتکار عملی را که بواسطه اقدامات سازمان اطلاعات خود از دست داده است، مجددا ً بدست بگیرد؟ پاسخ مثبت است. امتیازهای ما را در نظر بگیرید. اول اینکه تمام کسانی که به ایران سفر کرده اند، از سطح چشمگیر حمایت مردم این کشور از آمریکا سخن می گویند. در سفر خودم به این کشور، از دیدن اینکه عده زیادی از مردم خویشاوندانی در خارج از کشور دارند و آرزو می کنند می توانستند پیش آنها بروند، تعجب کردم.
ما دو دشمن بسیار منفور، نه تنها آخوندهای ایران بلکه مردم ایران، را از قدرت برکنار کرده ایم. درست است که بسیاری از ایرانیان از حضور نیروهای آمریکایی در مرزهای عراق و افغانستان احساس عصبانیت می کنند، اما توانایی ما در نابودی طالبان و صدام حسین نیز بسیاری از ایرانیان را خوشحال کرده است. ایرانیان کاملا ً از عقب ماندگی کشور خود آگاهند. ممکن است ایران بر روی دریاچه نفت شناور باشد، اما هنوز همان اقتصاد عقب مانده قالیچه و پسته را دارد که 30 سال گذشته زمانی که آخوندها قدرت را بدست گرفتند، داشت.
می خواهم در کل به یک امتیاز دیگر اشاره کنم. بر اساس پیش بینی های انجام شده، ایران در آینده ای بسیار نزدیک یک زلزله ویرانگر پیش رو خواهد داشت. تهران بر روی گسل زلزله قرار گرفته است: ساخت و سازهای بی شمار غیراصولی و غیرقانونی که در نتیجه فساد و بی کفایتی اتفاق می افتند، بر این معضل دامن زده اند. وقوع یک زلزله سخت در ایران نه تنها می تواند به مردم ایران بلکه به همسایگان آنها خسارات جبران ناپذیری وارد کند و رژیم ایران تاکنون هیچ اقدامی برای آمادگی و مقابله با این حادثه احتمالی انجام نداده است.
پس از زلزله بم در سال 2003، تیم های جستجو و نجات آمریکا با شجاعت و مهارتی که از خود نشان دادند، آنقدر در میان مردم مشهور شدند که رژیم با سانسور نه چندان کامل بر خبر مؤفقیت های آنها سرپوش می گذاشت. پس، تأثیر ”دیپلماسی علنی” یعنی یک پیشنهاد جدی علنی را به ایران از طریق رسانه های بین المللی و از طریق تریبون سازمان ملل بررسی کنید. آمریکا می تواند به ایران پیشنهاد دهد که تعهد خواهد کرد از مراکز مسکونی و تأسیسات مهم ایران در برابر زلزله محافظت خواهد نمود. درخواست بازرسی از تأسیسات مهم بویژه آنهایی که احتمالا ً تهدیدی از نوع چرنوبیل برای کشورهای همسایه خواهند بود، در کنار ارائه تخصص و مشاوره صورت خواهد گرفت. به علاوه، آمریکا و متحدانش - که تعهد کرده اند به ایران برای دستیابی به قابلیت صلح آمیز انرژی اتمی کمک کنند – مایلند مطمئن شوند که طرف مذاکره آنها واقعا ً نماینده مردم ایران باشند. حتی می توان گفت که مداخله ما در عراق و به تبع آن آزادی شیعیان این کشور، پیامدهای مثبت بلندمدت خواهد داشت.
شنیده ام که هرگونه مشوق ارائه شده به ایران به منزله پاداشی برای رفتار بد این رژیم تلقی شده و حتی آخوندهای تندرو را به این فکر انداخته که لجاجت و سرسختی آنها ثمر داده است. اما تصور نمی کنم بتوان چنین چیزی را برای مشوق هایی که در بالا به آنها اشاره شد، عنوان کرد، چرا که این مشوق ها معطوف به ملت ایران هستند و در واقع مزایای قابل توجهی برای آنها در قبال شفاف سازی سیاسی و اجتماعی خواهند داشت.
اگر لحظه ای فرا برسد که شما، آقای رئیس جمهور، احساس کنید که طرح ابتکاری “نیکسون در چین” نیاز است و پیشنهاد معامله مستقیم با ایران و ایرانیان تضمین شده است، لازم است که شما کلماتی گویا پیدا کنید و از طریق آنها این حقایق را تصدیق کنید.
منبع: وال استریت جورنال، 19 فوریه