حتی احتمال بمباران اتمی ایران هم وجود دارد

محمدرضا یزدان پناه
محمدرضا یزدان پناه

» استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا در مصاحبه با روز:

در آستانه بیست و دومین سالگرد آغاز حمله نظامی عراق به ایران در 31 شهریور 1359، استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا معتقد است جنگی دیگر با دشمنی دیگر، کشور و مردم ایران را تهدید می کند هرچند سیاستمداران و دولتمردان می توانند تحت شرایطی مانع وقوع آن بشوند. دکتر هوشنگ حسن یاری در مصاحبه با “روز” می گوید اسرائیل و مقام های این کشور نگران تهدید موجودیت خود از جانب جمهوری اسلامی هستند و اگر واقعا به چنین نتیجه ای برسند، این مسئله می تواند حتی به بمباران اتمی شهرهای ایران منجر بشود. استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا در این گفت و گو ابعاد مختلف جنگ احتمالی، توان نظامی ایران، اسرائیل و آمریکا و احتمالات در خصوص جنگ احتمالی را بررسی می کند.

در هفته های گذشته، تهدیدهای مکرر مقام های اسرائیلی درباره حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران، عدم تمایل دولت باراک اوباما در آمریکا به این مسئله، واکنش تند لفظی مقام های سیاسی و نظامی حکومت ایران، ادامه جنجال بین المللی بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، بزرگترین مانور تاریخ خلیج فارس با حضور نیروی دریایی آمریکا و بیش از 20 کشور دیگر و مسائل متعدد دیگر مانند اینها، بار دیگر گمانه زنی ها درباره وقوع جنگی دیگر را افزایش داده است.

 

آقای دکتر حسن یاری؛ در یک نگاه کلی به نظر می آید دو دیدگاه درباره احتمال بروز جنگ علیه ایران وجود دارد. یک دیدگاه اینکه این مسئله و آغاز جنگ را به بهانه های مختلف اجتناب ناپذیر می دانند و دسته دیگری که این احتمال را ضعیف می دانند و رد می کنند. در آخرین نمونه از این مسئله، همزمان با انتقاد نخست وزیر اسرائیل از تعیین نشدن خط قرمزی توسط دولت آمریکا برای جلوگیری از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، تعدادی از مقام های سابق نظامی و امنیتی ایالات متحده درباره حمله هوایی به ایران هشدار داده  و گفته اند که حمله ای اینچنینی هم دارای عواقبی جدی خواهد بود و هم برنامه اتمی جمهوری اسلامی را کاملا از بین نخواهد برد. خود شما در کدام سمت این گمانه زنی ها قرار دارید؟

جلو جنگ را می شود گرفت اما با در نظر گرفتن برخی شروط. جنگ زمانی اجتناب ناپذیر خواهد شد که آن شرایط فراهم نشوند و در نتیجه کسانی که خواهان جنگ هستند به این هدف خود برسند.

 

این شرایط دقیقا چی هستند؟

اگر به اسرائیل و آمریکا، یعنی دو کشوری که به ترتیب بیشتر بر طبل جنگ با ایران می کویند نگاه کنیم، هر دوی این کشورها مسائل و مشکلاتی با جمهوری اسلامی دارند که این مسائل در صورت حل نشدن یا دریافت نکردن جوابی روشن، می توانند به جنگ منتهی شوند.

 

این مسائل را توضیح می دهید؟

بله. مشکل عمده اسرائیل مسئله برنامه هسته ای ایران است و خلاف آنچه که برخی در این زمینه مسئله تغییر رژیم جمهوری اسلامی را هم مطرح می کنند به نظر من اسرائیل اصلا به موضوع تغییر رژیم در ایران و به طور کلی رژیم ها در منطقه کاری ندارد. آنچه برای اسرائیلی ها مهم است فرای گرایش های سیاسی آنها، موضوعی است که بر سر آن بین چپ و راست در اسرائیل اشتراک نظر وجود دارد و آن دور کردن خطر وجودی علیه اسرائیل و برطرف کردن تهدیدات علیه موجودیت این کشور است. از آنجایی که رهبران جمهوری اسلامی از بعد از انقلاب تا به امروز همیشه از اسرائیل با صفاتی مانند رژیم جعلی صهیونیستی و مانند این یاد می کنند و اساسا وجود اسرائیل را به رسمیت نمی شناسند، این مسئله همواره یک نگرانی جدی در نزد تمام اسرائیلی ها بوده است. یعنی نگرانی درباره موجودیت اسرائیل.

 

به سخنان مسئولان و رهبران جمهوری اسلامی درباره نابودی اسرائیل اشاره کردید. آیا این قبیل اظهارات در سالیان گذشته از عمر حکومت نشانه ای از یک استراتژی قطعی جمهوری اسلامی بوده که مسئولان اسرائیل را تا این اندازه نگران بکند؟

از آنجایی که ایران در سه دهه گذشته اغلب مشغول امور سنگین دیگری مانند جنگ هشت ساله با عراق بود و پس از آن هم افرادی مانند آقای رفسنجانی مباحثی مانند بازگشت به جامعه بین الملل و مراوده با جهان و شخصی همچون آقای خاتمی استراتژی تنش زدایی با جهان را دنبال می کردند، موضوع ایران به عنوان خطر بالفعل برای موجودیت اسرائیل چندان جدی تلقی نشد اما پس از اینکه آقای احمدی نژاد روی کار آمد و سخنان جنجالی خودش درباره محو اسرائیل از نقشه جهان و دروغ بودن هالوکاست را چندین بار مطرح کرد و در کنار این مباحث سیاسی و تبلیغاتی، برنامه هسته ای جمهوری اسلامی هم با سرعت رو به پیشرفت گذاشت، ترکیب این دو موضوع با یکدیگر مباحث گذشته را با شدت بیشتری در اسرائیل زنده کرد.

 

پس به نظر شما در صورتی که رهبران و مسئولان ارشد جمهوری اسلامی در سال های اخیر از لزوم نابودی اسرائیل سخن نمی گفتند، ممکن بود برنامه اتمی جمهوری اسلامی به تنهایی تا این اندازه موجب نگرانی مقام های اسرائیلی نشود؟

بله هر دوی این مسائل در کنار هم و در ترکیب با هم، به این نظر در بین مقام های اسرائیل ختم شد که باید در برابر ایران و تهدید فزاینده آن کاری کرد. بنابراین اصلی ترین عاملی که می تواند ایران و اسرائیل را از جنگ دور کند این است که این کشور در مورد نیت و هدف برنامه هسته ای جمهوری اسلامی به  جمع بندی روشنی برسد که تحت لوای این برنامه جمهوری اسلامی در پی دستیابی به بمب اتمی و استفاده از آن علیه اسرائیل نیست.

 

اما مقام های جمهوری اسلامی با اصرار زیادی می گویند که برنامه هسته ای شان صلح آمیز است و برای اثبات این مسئله حتی آیت الله خامنه ای داشتن تسلیحات اتمی را حرام اعلام کرده است. به رغم این مسائل دلیل ناکامی رهبران جمهوری اسلامی برای رفع نگرانی، بخصوص اسرائیلی ها را در چه می دانید؟

رهبران جمهوری اسلامی تا امروز علیرغم تمام این مباحث مانند حرام بودن ساخت بمب های اتمی، بر بحث اصلی تر که لزوم از بین بردن اسرائیل است همچنان تأکید دارند. این شرط به نظر من محقق نخواهد شد یعنی بسیار بسیار بعید به نظر می آید که آقای خامنه ای و دیگران بیایند و اعلام بکنند که ما دیگر دنبال نابودی اسرائیل نیستیم و آن را به رسمیت می شناسیم و دیگر کاری با آن نداریم. این حرف با اساس وجودی حداقل بخشی از رهبریت جمهوری اسلامی در تناقض است. به همین دلایل است که به نظر من حمله اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران و زیربناهای فرماندهی و تصمیم گیری ایران جدی خواهد بود مگر آنکه دیگرانی مانند آمریکا یا آژانس بین المللی انرژی اتمی بتوانند نگرانی های اسرائیل درباره برنامه هسته ای جمهوری اسلامی را برطرف کنند.

 

اشاره کردید که اسرائیل بحثی روی تغییر رژیم در ایران ندارد و در صورت حمله نظامی تنها تأسیسات اتمی و زیربنایی کشور را هدف قرار می دهد. اما بسیاری از تحلیلگران و حتی دولتمردان و تحلیلگران اطلاعاتی غربی می گویند که حتی چنین حمله ای، تنها می تواند برنامه اتمی جمهوری اسلامی را برای مدتی به تأخیر بیندازد اما احتمالا عزم رهبران حکومت برای ساختن تسلیحات هسته ای را جزم کند. آیا آنگونه که مسئولان جمهوری اسلامی اعتقاد دارند آنها قادر خواهند بود در صورت حمله اسرائیل به ایران، بدون بمب های اتمی هم موجودیت اسرائیل را تهدید بکنند؟

اگر نوار غزه و بخش هایی از کرانه باختری رود اردن را از اسرائیل جدا کنیم، این کشور سرزمین بسیار کوچکی است. در واقع عمق استراتژیکی را که کشورهایی مانند شوروی داشتند و در دو جنگ جهانی به کمک آمد، ندارد. در نتیجه اگر ایران (در صورت برخورداری از بمب اتمی) از آنها علیه اسرائیل استفاده نکند و صرفا به موشک باران این کشور بپردازد یا حزب الله را علیه اسرائیل فعال کند، این می تواند وحشتی را در نزد اسرائیلی ها به وجود بیاورد اما این وحشت الزاما به نابودی این کشور منتهی نخواهد شد هرچند خسارات زیادی را تحمل می کنند. به عنوان مثال در جنگ خلیج فارس، عراق چند فروند موشک اسکاد نه چندان پیشرفته خود را به اسرائیل شلیک کرد اما این موشک باران تلفات چندانی به بار نیاورد. در آن هنگام اگر عراق از کلاهک شیمیایی بر روی موشک های خود استفاده می کرد می توانست صدمات بیشتری به اسرائیل وارد کند.

 

آیا با توجه به پروپاگاندای وسیعی که جمهوری اسلامی روی توان موشکی خود انجام می دهد و اذعان تحلیلگران و حتی دولت های غربی درباره قدرت تخریبی این موشک ها، می توان توان کنونی موشکی ایران را با عراق ابتدای دهه 1990 مقایسه کرد؟

خیر توان موشکی امروز ایران خیلی خیلی پیشرفته تر از آن چیزی است که عراقی ها در در ژانویه 1991 داشتند. اما باز هم به نظر من در این مورد، تهدید علیه اسرائیل، تهدید وجودی نخواهد بود هر چند می تواند بسیار مشکل زا باشد. اسرائیل به دلیل توان هسته ای که دارد خیلی راحت می تواند بخش های عمده ای از ایران، اگر نگوییم همه آن را، از بین ببرد. اما به کارگیری این قدرت تنها زمانی اتفاق می افتد که اسرائیل به این نتیجه برسد که خطری جدی از ناحیه جمهوری اسلامی موجودیت این کشور را تهدید می کند.

 

یعنی شما حتی بمباران اتمی ایران توسط اسرائیل را هم محتمل می دانید؟

به اعتقاد من به طور قطع چنین است. خیلی ساده است. محاسبه این خواهد بود که یا بنده شما را از بین می برم یا شما بنده را. طبیعی است که در این شرایط هم شما هم من سعی می کنیم با تمام امکاناتی که در اختیار داریم برای بقای خود و نابودی دیگری استفاده می کنیم. واقعیت این است که این امکان را نمی شود نادیده گرفت.

 

هم از گفته های مقام های جمهوری اسلامی و هم از سخنان دبیرکل حزب الله لبنان اینگونه مشخص است که در جنگ احتمالی میان ایران و اسرائیل، این گروه که می توان آن را هم مرز اسرائیل دانست هم به نفع ایران وارد عمل می شود. معادله جنگ با ورود حزب الله چه تغییراتی پیدا می کند؟

این مسئله که تقریبا ثابت شده است. جنگ تابستان 2006 میان حزب الله و اسرائیل تا حدود زیادی ناشی از تحریک های جمهوری اسلامی بود وگرنه در آن زمان اسرائیلی ها به جز کشتزارهای شبعا هیچگونه دخالتی در لبنان نداشتند. این حزب الله بود که با رد شدن از مرز دو کشور، سربازان اسرائیلی را به گروگان گرفت. جمهوری اسلامی در واقع هر روز از اهرم حزب الله استفاده می کند و حسن نصرالله هم تقریبا هر روز می گوید که اگر ایران مورد هجوم قرار بگیرد فلان اتفاق می افتد و ما آن کار را می کنیم. در صورت درگرفتن جنگ دیگری، حزب الله می تواند با موشک هایی که در اختیار دارد نه تنها تا تل آویو که حتی جنوب اسرائیل را هم هدف قرار دهد و صدماتی به این کشور وارد کند. جمهوری اسلامی تمام این کارها را می کند.

 

در ماه های اخیر برخی از مقام های ارشد اسرائیلی، بخصوص تعدادی از مقام های سابق این کشور به گونه ای سخن می گویند که گویا اسرائیل در حال ناامید شدن از جلوگیری از برنامه هسته ای جمهوری اسلامی چه از طرق دیپلماتیک و چه توسط حمله نظامی است. شما فکر می کنید ممکن است روزی فرا برسد که اسرائیل با واقعیت دردناک یک ایران اتمی کنار بیاید یا این کشور آنگونه که نخست وزیرش گفته، دستیابی جمهوری اسلامی به تسلیحات هسته ای را خط قرمز خود می داند و هر طور بتواند مانع آن می شود؟

به نظر من اتمی شدن ایران قطعا خط قرمز اسرائیل است. ممکن است شما در کنار کشوری زندگی بکنید که بمب اتمی هم داشته باشد اما شما هم این اطمینان را کما بیش داشته باشید که این کشور از آن علیه شما استفاده نخواهد کرد. در مورد ایران به دلایلی که پیشتر توضیح دادم دقیقا بر خلاف این باور وجود دارد. دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی یک خط قرمز جدی برای اسرائیل است. درباره ناامیدی اسرائیلی ها اما به نظر من آنها هنوز به این نتیجه قطعی نرسیده اند که جمهوری اسلامی به تکنولوژی ساخت بمب اتمی رسیده است. همانطور که نتانیاهو هم اخیرا گفته آنها پیش بینی می کنند ایران ظرف شش ماه آینده می تواند تسلیحات هسته ای تولید کند. اگر اسرائیل به طور جدی به این نتیجه برسد که این اتفاق قریب الوقوع است، قطعا به تأسیسات اتمی ایران حمله می کند حتی اگر آن را برای چند ماه به تأخیر بیندازد. به قول ما ایرانی ها از این ستون به آن ستون فرج است و کسی نمی تواند فکر کند در این چند ماه یا یکی دو سال چه اتفاقاتی خواهد افتاد.

 

درباره شکل حمله احتمالی اسرائیل به ایران چه فکر می کنید؟ آیا این حمله یک یورش هوایی غافلگیرانه است یا به شکل موشک باران تأسیسات اتمی و زیربنایی کشور؟

ترکیبی از هر دو اینها. اسرائیل از نظر موشکی توان بسیار بالا و پیشرفته ای دارد. حتی می تواند با موشک های خودش در جو زمین ماهواره قرار بدهد. قدرت نیروی هوایی اسرائیل هم که بر کسی پوشیده نیست. در جنگ های مدرن که نیروی هوایی مهمترین نقش را بازی می کند همانطور که آمریکایی ها در سال 91 و 2003 یا اسرائیلی ها در سال 67 و در جنگ شش روزه انجام دادند، نخستین کار نابود کردن توان راداری و ضدهوایی دشمن و به عبارتی کور کردن او است. بمباران هوایی پس از این مرحله شروع می شود. اما موشک ها در مرحله اول به کار می آیند. این ترکیب هرآنچه می تواند به جمهوری اسلامی کمک کند تا در برابر یک حمله نظامی از خود دفاع کند را از بین می برد. البته این مسائل صرفا در تئوری هستند و به این معنی نیست که به همین راحتی هم می توانند اتفاق بیفتند چون ظاهرا اسرائیل توان محدودی در سوخت رسانی به هواپیماهای جنگنده و بمب های سنگرشکن دارد.

 

اسرائیل پیش از این در سال 1981 نیروگاه اتمی اوسیراک عراق را در یک حمله هوایی برق آسا نابود کرد. مشابه چنین حمله ای را هم چند سال پیش به تأسیسات هسته ای سوریه انجام داد. اما تأسیسات هسته ای ایران در فاصله بسیار دورتری قرار دارند. هواپیماهای اسرائیلی چگونه و با چه میزان سوختگیری می توانند به این تأسیسات برسند، از پدافند هوایی ایران رد بشوند، آنها را بمباران کنند و مجددا با عبور از پدافند هوایی ایران به اسرائیل بازگردند؟

اسرائیل کشوری است که معمولا وارد جنگی نمی شود بدون اینکه این جوانب دقیق مورد اشاره شما را کاملا لحاظ کند. اگر به کشته شدن سردار تهرانی مقدم در انفجار پادگان موشکی سپاه، که می گویند پدر موشکی ایران بود، یا اختلالی که رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اخیرا اشاره کرده در تأسیسات برقی فردو به وجود آمد، با ترور دست اندرکاران برنامه هسته ای ایران، یا بدافزارهایی که برنامه اتمی جمهوری اسلامی را تخریب می کنند، دقت کنیم، مشخص می شود که اسرائیل جاسوس هایی در ایران دارد. اگر چنین باشد معنایش این است که اسرائیل چشم بسته وارد چنین جنگی نمی شود. درباره توان سوختگیری هواپیماها و فاصله ایران و اسرائیل حرف شما کاملا درست است و اینکه از کدام مرز هوایی عبور کنند. سخت است اما نشدنی نیست بخصوص اینکه کشورهای عربی زیادی در منطقه هستند که خواستار ضربه خوردن جمهوری اسلامی هستند و آنها قطعا به اسرائیل کمک می کنند. در کنار تمام این مسائل، در صورت حمله اسرائیل به ایران اگر آمریکا مستقیما در این جنگ دخالت نکند قطعا به شیوه دیگری به آنها کمک خواهد کرد. یکی از حداقل کمک های آمریکا به اسرائیل کمک در سوختگیری هواپیماهای جنگی، تامین موشکی و کمک به دفاع ضد موشکی اسرائیل است. در کل اسرائیل به تنهایی توان پیاده کردن نیروی زمینی در ایران را به هیچ عنوان ندارد. آمریکا در این حوزه هم می تواند به اسرائیل کمک کند به این معنی که وقتی تمام مراحل بمباران و موشک باران به انجام رسید، آمریکا می تواند در مناطق ساحلی جنوب ایران و خلیج فارس نیرو پیاده کند تا از تنگه هرمز حفاظت کند. بعید نیست این اتفاق رخ بدهد حتی اگر آقای اوباما ناچار به آن بشود.

 

در چند وقت اخیر اخبار و گزارش هایی درباره حداقل دو نوع بمب پیشرفته و غیرمتعارف که در اختیار اسرائیل قرار دارند در رسانه های بین المللی منتشر شد. یکی بمب مغناطیسی که می تواند با انفجار بر روی سطح زمین تمام ماشین آلات و لوازم برقی و الکترونیکی میدان انفجار را نابود کند و دیگری بمب های سنگرشکنی که چند سال پیش توسط دولت آمریکا به اسرائیل فروخته شده اند و آنگونه که گفته شده فقط به این درد می خورند که تأسیسات اتمی زیرزمینی ایران را نابود کنند. فکر می کنید چنین بمب هایی وجود خارجی هم دارند و در این صورت امکان استفاده اسرائیل از آنها علیه ایران وجود دارد؟

در بحث بمب های مغناطیسی که در داخل ایران هم مباحث زیادی درباره آن شد، ظاهرا اسرائیل آنها را در اختیار دارد و می تواند از این نوع بمب ها استفاده کند. درباره بمب های سنگرشکن، آمریکایی ها پس از استفاده از این بمب ها در کوه های تورابورای افغانستان به این نتیجه رسیدند که باید بمب های قوی تری بسازند. آنها این بمب ها را ساختند و همانطور که شما اشاره کردید مقداری از این تسلیحات را به اسرائیل فروختند. آمریکا خود مشکلات جدی با ایران دارد و اگر بتواند به اسرائیل برای رفع این مشکلات 30 ساله کمک کند حتما این کار را می کند حتی اگر با بی میلی باشد.

 

مقام های سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی می گویند که به طور کامل تحرکات اسرائیل و آمریکا را زیر نظر دارند و آمادگی کاملی برای واکنش نشان دادن به حمله احتمالی اسرائیل را دارند. فکر می کنید واکنش نظامی جمهوری اسلامی علیه حمله احتمالی اسرائیل به چه شکل است؟ آیا جمهوری اسلامی می تواند در صورت آغاز جنگ، تهدید خود مبنی بر نابودی اسرائیل را عملی کند؟

خیلی جالب است که هم حسن نصرالله و هم رهبران ایران بارها گفته اند که اسرائیل اگر به ایران حمله کند خودش را نابود می کند و در نتیجه ما به اسرائیل توصیه می کنیم که این کار را نکند. (با خنده) خب اینها از یک طرف خواهان نابودی اسرائیل هستند و از طرف دیگر به این کشور توصیه می کنند برای اینکه از بین نرود این کار را نکند. ما ایرانی ها خیلی وقت ها درباره مسائل زیادی اغراق می کنیم. این اغراق ها گاهی اوقات حالت تمسخرآمیزی به خود می گیرد مانند فتوشاپی که روی تصاویر یکی از تمرین های موشکی سپاه انجام شد یا اینکه پس از آنکه روسیه اعلام کرد سیستم موشکی اس 300 را به ایران نمی فروشد، گفتند خود ما بهترش را می سازیم. خب اگر اینطور بود چه نیازی بود که اینهمه سال اینهمه پول به روس ها بدهیم و منت آنها را بکشیم؟ از اول خودمان اس 300 را می ساختیم. همین الان تجهیزات ساخته شده نظامی در ایران با مشکلات فنی متعددی مواجهند که اخبار آن هم منتشر می شود. بالاخره وقتی آمریکایی ها و اسرائیلی ها سالانه صدها میلیارد دلار خرج توسعه و تجهیز توان نظامی خود می کنند باید توان نظامی آنها یک فرقی با ایران داشته باشند. البته معنی این حرف این نیست که ایران هیچگونه پیشرفتی نکرده یا توانی ندارد، صحبت بر سر اختلاف کیفی است. سلاح ها و تجهیزات نظامی ساخته شده در ایران از نظر کیفی در سطح مطلوبی قرار ندارند. توان نیروی هوایی ایران هم تعدادی میگ روسی، هواپیماهایی که پس از جنگ خلیج فارس از عراق ضبط شد و پیشرفته ترین آنها همان هواپیماهای f-4  و f-14 هایی است که قبل از انقلاب از آمریکا خریداری شد و البته تکنولوژی بسیار قدیمی مربوط به دهه 60 و 70 است. از این هواپیماها نمی توان برای حمله به اسرائیل استفاده کرد. شاید بشود از آنها برای دفاع هوایی استفاده کرد اما کار اصلی را توان موشکی ایران انجام خواهد داد. در نهایت واکنش جمهوری اسلامی به حمله احتمالی در سه محور موشک باران، استفاده از قایق های تندرو در خلیج فارس و فعال کردن گروه هایی مانند حزب الله یا گروه های کوچک تری در افغانستان و بخشی از آفریقا علیه منافع آمریکا و اسرائیل خواهد بود.

 

اگر اسرائیل را کنار بگذاریم، درباره آمریکا چه فکر می کنید؟ آیا در نهایت احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران وجود دارد؟ تفاوت و تشابه این حمله با حمله احتمالی اسرائیل به ایران چیست؟ و اینکه آیا دولت آقای اوباما در آمریکا اساسا تمایلی به درگیری نظامی با جمهوری اسلامی دارد یا خیر؟ آنهم در شرایطی که برخورد دولت ایالات متحده با برنامه هسته ای ایران حتی صدای اسرائیل را هم در آورده است.

به نظر من  آقای اوباما در مقایسه با  فردی مانند جورج بوش اصلا جنگجو نیست به همین خاطر هم از زمان روی کار آمدن رسما اعلام کرده که حاضر است بدون قید و شرط با کشورهایی مثل ایران و کره شمالی گفت و گو کند. منتهی همیشه شخصیت رئیس جمهور نیست که تعیین کننده سیاست خارجی یک کشور است. خیلی اوقات آنها معذوریت های دیگری دارند. نباید فراموش کرد که بمب اتمی جمهوری اسلامی، خط قرمز آمریکا هم است و این موضوع رسما توسط دولت این کشور اعلام شده. بنابراین مشابه اسرائیل اگر دولت آمریکا هم به این نتیجه برسد که دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی قریب الوقوع است، ماهیت جنگ با ماهیت جنگ اسرائیل علیه ایران یکی خواهد بود هرچند توان نظامی این دو کشور بسیار متفاوت است. اگر سلاح های هسته ای را کنار بگذاریم کشوری در جهان وجود ندارد که بتواند با آمریکا وارد جنگ متعارفی بشود. آمریکا نیروی هوایی بسیار قدرتمندی دارد، تعداد زیادی ناو هواپیمابر در خلیج فارس و دریای مدیترانه و جاهای دیگر دارد، بمب افکن هایی دارد که از آمریکا پرواز کردند، عراق و افغانستان را بمباران کردند و دوباره به آمریکا بازگشتند. توان نظامی آمریکا بسیار بسیار زیاد است و حتی چند برابر کشوری مانند اسرائیل است؛ هرچند خیلی از جنگ افزارهای نظامی اسرائیل هم آمریکایی هستند.

 

از نظر شکلی چطور؟ آیا می توان گفت که آمریکا هم از همان روشی برای حمله به ایران استفاده می کند که اسرائیل ممکن است استفاده کند؟

آمریکا هم اولین کاری که خواهد کرد موشک باران مراکز فرماندهی، کنترل و زیربناهای ایران است. استفاده از نیروی هوایی و دریایی در خلیج فارس بسیار گسترده خواهد بود. اینها مجموعه ای است که ایالات متحده از آنها برای جنگ احتمالی استفاده خواهد کرد. اما در کل نیروهای آمریکا در منطقه مانند افغانستان و خلیج فارس هم می توانند مفید باشند و هم مشکل زا. مفید از این جهت که می توان از آنها استفاده کرد و مشکل زا به این علت که در مقابل حملات متقابل ایران یا حملات تروریستی صدمه ببینند.

 

آیا این اشاره شما به همان تهدیداتی است که فرماندهان نظامی و سیاسی ایران می گویند در صورت حمله به ایران علیه منافع آمریکا در منطقه استفاده خواهند کرد؟

تمام این حرفها بیشتر خواسته ها است تا واقعیت ها. این گفته بدان معنی نیست که ایران نمی تواند هیچ گونه صدماتی به نیروها و توان نظامی آمریکا در منطقه وارد بکند اما این ضربات نمی تواند توان نظامی آمریکا را از کار بیندازد.