مهرداد شیبانی
ماه بهمن آغاز شد. ماهی که درآن “امام آمد”. ماهی که در آن “انقلاب پیروز شد”. ماهی که “رژیم ستمشاهی” رفت و ”نظام علوی” آمد. سیستم “شاهنشاهی” که ساواک داشت و می کشت و گورستانها راآباد می کرد و “نوکر اجنبی” بود روانه “گورستان تاریخ” شد. “نظام مقدس جمهوری اسلامی” پا گرفت که ایران را “آباد کند”، “استقلال” بیاورد و ”آزادی” را به جای استبداد بنشاند.
و دراین هفته ای که آغاز رسیدن به آستانه سی سالگی “انقلاب” است، موج و شوک ایران را در می نوردد و به گفته مصطفی تاج زاده که از کتیبه داریوش بزرگ یاری می گیرد، دروغ و دشمنی درجامعه بیداد می کند.
موج سوم سرما در راه است و انقلابی که می خواست پرچم خود را بر فراز کاخ های سرخ و سفید بیافرازد، وصاحب یکی از بزرگترین منابع گازی جهان است، قادر نیست سوخت بخش مهمی از کشور را تامین کند. اما “اقتصاد مداحی” روبراه است. روزنامه سرمایه که گزارش این اقتصاد را می دهد و ازفعالیت “300هزارمداح” در ایام عاشورا می نویسد، بلافاصله زیرتیغ گیوتین می رود. نباید لشگر پنهان “طالبان ایرانی” زیر ذره بین قرار بگیرند که بودجه آنها در سال 1378 چندین برابر و در برخی عناوین از 600 درصد افزایش یافته است.
مخالفت و حتی طرح موقعیت این “میوه چینان انقلاب” از نظر رئیس جمهور خدائی که این هفته داشت مجلس را هم دور می زد و از “بالا” ترمزش را کشیدند “تحریف و ایجاد خفقان علیه دولت” تلقی می شود. راه چاره هم اعدام است. تقاضای اعدام برای “سرمایه”. اعدام “آریا” پیش ازاینکه روی میز روزنامه فروش ها بیاید. اعدام در سلول های پنهان. شکنجه تا حد مرگ ابراهیم لطف الهی درهمان روزهائی که بر ای امام حسین اشک می ریزند و ترور نام و شخصیت و حق ساده انتخاب کردن و انتخاب شدن.
درست در روزهائی که دو جناح حکومت آمریکا که درآن “از آزادی خبری نیست” دارند، ایالت به ایالت و قدم به قدم می جنگند و با رای مردم “وزن کشی” سیاسی می کنند، یک جناح حکومت درایران که “آزادترین کشور دنیاست” با یک اشاره حذف می شود. رئیس جمهور آمریکا گفته است که از اصلاح طلبان از قاهره تا تهران حمایت می کند، و این شده است اتهام کسانی که درتهران فریاد می زنند از بوش و سیاست های آمریکا متنفرند. اتهام در یک سخنرانی به حکم تبدیل و بلافاصله توسط هیات های اجرایی، اجرایی می شود. همه اصلاح طلبان درون حکومتی از ریز و درشت رد صلاحیت می شوند بجز اندک کسانی از جناح شیخ مهدی کروبی که اخیرا به خودش “سرواصلاحات” لقب داده است. اندکی که اگر درانتخابات انتصابی به مجلس هم راه بیابند برای جورکردن جنس است و حذف درمرحله بعدی “کودتای مخملی” که دارد قدم های آخر را بر می دارد تا ایران هم مانند پاکستان و ترکیه عملا توسط نظامیان اداره شود.
اصطلاح “کودتای مخملی” هم به مصطفی تاج زاده تعلق دارد که می گوید: “طرح «انقلاب مخملی» توسط اقتدارگراها زمینهسازی به منظور انجام «کودتای مخملی» توسط آنان است. یعنی به جای آوردن توپ و تانک به خیابانها، میکوشند رقبای خود را ردصلاحیت کنند و اجازه شرکت در انتخابات را به آنان ندهند و مجلس فرمایشی دیگری تشکیل دهند.” و به گفته محسن آرمین “ مجلس بله قربان گو” را به عنوان زینت دموکراسی در اختیار داشته باشند.
و آیت الله توسلی، رئیس دفتر آیت اله خمینی در نجف و تهران نشانی این عده را دقیق تر می دهد: “انقلاب را بعد از امام تحریف کردند، همانطور که بعد از پیامبر، اسلام را تحریف کردند. متاسفانه امروز میبینیم عدهای که روزگاری با انقلاب نبودند و سرخوشی نداشتند، تئوریسین انقلاب شدهاند. امروز کسانی که هیچ نقشی در انقلاب و مبارزه نداشتند تئوریسین و مدعی امام و انقلاب شده اند و می گویند هدف از انقلاب جمهوری اسلامی نبود و با این کار مردم و رای آنها را نادیده می گیرند.“
و سخن هفته پیش دکتر ابراهیم یزدی را گسترش می دهد که گفت: “آیت اله خمینی « مدینه» با امام خمینی « مکه» فرق داشت”.
و دراین فضای کودتائی که حتی از “عاشورا هم برداشت های شعاری و ماجراجویانه ” رواج داده می شود؛ شیخ مهدی دلخوش به همان چند عضو رد صلاحیت نشده حزبش از مردم می خواهد در انتخابات شرکت کنند.
در پی نهضت آزادی به نظر می آید “جنبش مسلمانان مبارز، جبهه مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و حتی مجمع روحانیون مبارزهم در انتخاباتی که به نظر”کمیتهی انتخابات آزاد، سالم و عادلانه” با “معیارهای انتخابات آزاد، تعارض جدی” دارد، امکان شرکت در انتخابات را نخواهند داشت.
باین ترتیب در عمل وسیع ترین جبهه تحریم درتاریخ جمهوری اسلامی شکل خواهد گرفت و نیروهای امنیتی ـ نظامی مجلس را کاملا قبضه خواهند کرد. امری که به نوشته نامه سرگشاده سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به “مقام معظم رهبری” خواست جنگ طلبان آمریکاست. آنها: “برای توجیه سیاستهای خود به وجود یک رقیب افراطی و تند رو نیاز دارند.“
موج های دیگری هم درخلوت وپنهان ایران سرما زده را در می نوردد. این هفته “موج جدید بازداشت دانشجویان” هم گروهی رابه سیاهچالهای مخوف می کشاند وگرفتار بند های پنهان امنیتی می کند که به آخرین ابزار شکنجه مجهزند.
درست 29 سال پیش درچنین ماهی بود که انقلاب درهای زندان های مخوف رژیم گذشته را گشود و تازه ترین وسایل شکنجه آن روز را به نمایش گذاشت.
موج تحریم های بانکی هم این هفته از اروپا به شرق رسید. چین که سرانجام و بازهم با صدور قطعنامه جدید شورای امنیت موافقت کرد، فعالیت بانک هایش را با ایران محدود ساخت. بانک های بحرین هم با ایران قطع رابطه کردند. و شوک بزرگ هم در راه است. انتظار می رود که تا پایان ماه جاری مسیحی که کم و بیش باسی امین سالگردانقلاب اسلامی همزمان است، شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه جدید خود را صادرکند.
سخنگوی وزارت خارجه آمریکاگفت: “استراتژی کلی ما استفاده از فشارهای دیپلماتیک و تشدید تدریجی آن برای واداشتن دولت ایران به تغییر رویهشان است.“
روسیه که برای سومین بار در برابر چشمان جهانیان در حالیکه بایک دست دلار های میلیاردی را از “متحد طبیعی” خود می گرفت، با دست دیگر موافقت با تحریم را امضا کرد؛ و بلافاصله هم “پشتکی روسی” زد.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، گفت: “من راضی هستم، در نهایت امر ما به متنی دست یافتیم که با پیش نویس اولیه ای که شرکای غربی ما در نظر گرفته بودند، بسیار متفاوت است.“
برخی منابع خبری ـ از جمله سایت فارسی بی بی سی- کوشیدند قطعنامه را نرم معرفی کنند. اما سایت تابناک که به فرماندهی محسن رضائی جانشین سایت بازتاب شده است، خبراز شوک جدیدی داد:
”تحریم اقتصادی همهجانبه ایران محور اصلی این قطعنامه را تشکیل میدهد. از آنجا که مقامات غربی قصد دارند این تحریم سوم، به مانند شوکی بر پیکیره اقتصاد ایران وارد آورند، نمیخواهند این شیوه برخورد را تا پیش از تصویب قطعنامه علنی نمایند. گسترش تحریمها و کشاندن صنایع نفت و گاز کشور به این سلسله از تحریمهاست که در این زمینه، یکی از اهداف «۱+۵»، راهبردی نمودن این اهداف است.“
هفته اول بهمن ماه تمام می شود. فاتحه بر پایان انقلاب با شادی پیروزی ن می آمیزد. “طالبان ایرانی” آخرین گام های کودتای مخملی را بر می دارند. استبدادی دیگر سلطه خود را کامل می کند و بهمن به شوم ترین نام در تاریخ ایران بدل می گردد.