خارج از گامِ نظام

نویسنده
پیام رهنما

» نت آخر

موسیقی و لغو. ترانه و سانسور. آواز و خطِ قرمز. اوضاع موسیقی امروز ایران چنین است؛ در پس هرجا که اسمِ موسیقی و نت و ساز می‌آید، خبری هم از سانسور و لغو و خط قرمز است. دهه‌ی فجر و جشنواره‌ی موسیقی‌اش هم جدا از قاعده نیست. اهالی نت و ترانه کماکان درگیر مشکلِ حضور هستند. حضور بر روی صحنه. حضور آزادانه‌ی صدا و ساز.

سرپرست گروه تندر پس از لغو اجرای  این گروه در جشنواره موسیقی فجر، می‌گوید: “ با ما تماس گرفته شد و گفته شد که شما نمی‌توانید در جشنواره موسیقی اجرا داشته باشید و گروه ماکان اشکواری قرار است به جای شما اجرای برنامه داشته باشد.” او درباره دلایل عنوان شده برای این تصمیم نیز توضیح داد: “ما روز گذشته و یک روز زودتر «ساوند چک» را هم انجام دادیم و هنوز هم تمام جزئیات اجرا و تست صدا روی دستگاه محل برگزاری برنامه ذخیره شده و تقریبا تمام پیش بینی‌ها انجام شده بود تا اجرایی قوی داشته باشیم. همین الان هم روی میکسر صدابرداری همه صداها سیو و ذخیره شده است.”

برای کاوه یغمایی و گروه‌اش هم مشابه همین اتفاق می‌افتد. در حالی خبر لغو کنسرت کاوه یغمایی در قالب سی‌ویکمین جشنواره موسیقی فجر در رسانه‌ها منتشر شد که تمام بلیت‌های این اجرا از مدت‌ها قبل به فروش رفته بود و تنها دو روز به زمان برگزاری کنسرت این موزیسین در سالن میلاد نمایشگاه باقی مانده بود.
کاوه یغمایی که پس از کش‌وقوس‌های فراوان قرار بود بعد از یک دهه، دوباره در ایران روی صحنه برود، در یک نشست خبری گفت: “در حال حاضر مهم‌ترین مسأله برای من، مردمی هستند که به من لطف کرده و بلیت‌های این کنسرت را تهیه کرده‌اند. برای همین شخصاً از آنها عذرخواهی می‌کنم؛ به خصوص افرادی که قرار بود از شهرستان‌ها برای دیدن این اجرا بیایند و امیدوارم بتوانم این مسأله ناگوار را جبران کنم و این خاطره بد با خبرهای خوب در آینده کم‌رنگ شود.”
با این‌که دلیل لغو این کنسرت، عدم آماده‌گی نوازنده‌ها اعلام شده اما یغمایی می‌گوید: “ارکستر من در برخی خبرها تحت‌الشعاع قرار گرفت که به‌شخصه آن را تکذیب می‌کنم. چراکه اعضای ارکستر که تک به تک آنها از حرفه‌ای‌ها هستند، آمادگی کامل داشتند. از همسرم «نیلوفر فرزندشاد» شروع می‌کنم که طی چند روز گذشته اتفاق ناگواری برای پدرش افتاد و با این حال همچنان سر تمرین‌ها حاضر بود که این یکی از حرفه‌ای‌ترین حرکت‌هایی است که یک موزیسین می‌تواند انجام دهد. «هومن غفاری» نوازنده درامز که سال‌ها است با من است و قرار بود یکی از قوی‌ترین اجراهای خود را داشته باشد. «آرین کشیشی» نوازنده جوان گیتار باس که اعجوبه‌ای است یا «مسعود همایونی» که از نگاه من یکی از مهم‌ترین گیتاریسیت‌های فعال در ایران است. «آرون حسینی» هم زحمت بسیار زیادی در خصوص بخش الکترونیک این اجرا کشید و کارهای جالبی را آماده کرده بود. خواهرم «ساتگین یغمایی» و همچنین «نگین پارسا» هم قرار بود در این کنسرت به عنوان هم‌خوان حضور داشتع باشند و همایون نصیری که دوست قدیمی من است و برای این اجرا به من افتخار داد. همین‌طور بابک شهرکی که قرار بود با او یک قطعه ترکیبی در اجرا داشته باشیم. تمام این موزیسین‌ها از حرفه‌ای‌ها هستند و نباید تحت‌الشعاع حواشی این مسأله قرار بگیرند.”

روایت‌های غیررسمی لغو کنسرت کاوه یغمایی را مصاحبه با صدای آمریکا در زمان اقامت در کانادا عنوان می‌کنند. نگاه‌ها و حواس‌ها به چند هفته قبل بازمی‌گردد. زمانی که سالار عقیلی با شبکه‌ی من و تو مصاحبه کرد و تهدید شد که برنامه‌اش در جشنواره فجر لغو خواهد شد. گرچه وزارت ارشاد اعلام کرد که عقیلی به دلیل اجرای سرودهای انقلابی، خطای‌اش قابل بخشش است. بخششی که با واکنش شدید اهالی موسیقی و ایجاد کمپین “تبعیض ممنوع” روبه‌رو شد.
سیروان خسروی که به دلیل پخش کلیپ‌های‌اش از شبکه‌های ماهواره‌ای مدت‌ها ممنوع‌الکار بوده در این باره می‌گوید: “چگونه است که در مورد آقای سالار عقیلی که برای چندمین بار، آگاهانه خلاف خط‌قرمزهای بسیار مشخصِ نظام، از جمله موضوع حجاب و مصاحبه با شبکه‌های ماهواره‌ایِ معاند عمل کرده‌اند، سریعاً و شخصاً واکنش نشان داده‌اید؟ نکته جالب این است که هیچ اظهار ندامتی نیز از سوی ایشان انجام نشده، ولی با اینکه خوانندگان پاپ طی یک نامه رسمی و سرگشاده از شخص رئیس‌جمهور و شما تقاضای دادخواهی کردند، هیچ‌گونه واکنشی نشان ندادید. چرا باید امثال «سالار عقیلی»ها از چنین مصونیتی برخوردار باشند که طبق قانون کشور فرانسه با آنها برخورد شود و با امثال «زانیار خسروی»ها نه طبق قوانین کشور عزیزمان، بلکه طبق سلیقه مسئولین رفتار شود؟”

کسی در نفی ممنوعیت حرفی می‌زند. حرف امروز اهالی موسیقی این است: چرا دیگران هم حذف نمی‌شوند؟ اهالی موسیقی که چون سالار عقیلی مصونیت ندارند و حامیانی چون عزت‌الله ضرغامی و علی جنتی، چیزی علیه سانسور نمی‌گویند. حذف نشدن یک آوازخوان، با سابقه‌ی انقلابی، است که ناآرام‌شان کرده. گویا همه پذیرفته‌اند مدار موسیقی بر سانسور و حذف می‌گردد. موسیقی کماکان دردسر است. دردسر همه‌گانی. هم کسانی که کار موسیقی می‌کنند، هم آن‌ها که مجوز می‌دهند و هم حذف کننده‌گان هنوز با دردسری به نام موسیقی مواجه هستند. هنری که گویا فقط انقلابی‌اش حق حیات دارد. در همین روزهاست که مسئولان صدا و سیما خبر از پخش اولین ترانه‌ی رپ از سازمان‌شان می‌دهند؛ رپی با تم انتخابات! گویا هر موسیقی و نتی خارج از گام نظام مطرود است و باید یا در لیست سیاه بماند یا در فهرست انتظارِ حذف و لغو.