براساس اطلاع فرماندار خاش در مورد کشته شدن یک معلم دیگر در استان سیستان و بلوچستان، یک مورد دیگر به قتل فرهنگیانی که طی سال گذشته به دست افراد مسلح در این استان کشته شدهاند اضافه شد. ناظران تحولات سیستان و بلوچستان در مصاحبه با روز میگویند این نا امنیها نتیجه دوقطبی شدن فضا میان استاندار اصلاح طلب و نهادهای امنیتی است.
محمداکبر چاکرزهی، فرماندار خاش روز چهارشنبه ،۳۰ اردیبهشتماه، اعلام کرد که معلمی به نام عبدالله شهراز (کرمزهی) در نزدیکی روستای تخت، از توابع بخش نوکآباد خاش واقع در سه کیلومتری جاده اصلی و در کیلومتر ۵۰ جاده زاهدان به ضرب گلوله اشرار مسلح کشته شده است.
علیرضا نخعی، مدیرکل آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان به خبرگزاری فارس گفته این معلم که در این محور با خودروی شخصی در حال تردد بود، توسط افراد مسلح ناشناس در مقابل دیدگان فرزندانش مورد سوءقصد قرار گرفته و کشته شده است.
تا کنون انگیزه این قتل و هویت عاملان آن مشخص نشده، اما فرماندار خاش گفته است: “این فرد، فرهنگی فعال در روستای تودلنگ از توابع بخش نوکآباد خاش بود.”
سکوت مسئولان در مورد قتل معلمان
در یک سال گذشته چند معلم دیگر به صورت مشابه در استان سیستان و بلوچستان به قتل رسیدهاند.
از جمله در ۱۲ دیماه سال ۹۳، عیسی شهرکیزاد، معلم بومی ساکن روستا و ادهم صبوری یکی از اعضای بسیجی بلوچ سنی مذهب هنگامی که در صف نانوایی بودند، مورد حمله قرار گرفتند و کشته شدند.
در اردیبهشتماه همان سال نیز، همزمان با اولین روز سفر روحانی به سیستان و بلوچستان، معلمی در شهرستان سرباز به دست افراد مسلح ناشناس کشته شد.
در واکنش به تازهترین مورد این قتلها، وبسایت افراطی اویس، با عنوان فرعی “بررسی وقایع جهان اسلام” با انتشار یادداشتی ضمن انتقاد از سکوت مسئولان استان سیستان و بلوچستان نوشته است: “برای تروریستها شیعه و سنی فرق نمیکند. در واقع هدف تنها نشانه گرفتن جریان علم و دانش و آگاهی در استان است.”
در این مطلب همچنین از علی اوسط هاشمی، استاندار سیستان و بلوچستان به عنوان نماینده عالی دولت در استان انتقاد شده که “به بهانههای مختلف حتی در تشییع جنازه این قشر زحمتکش شرکت نکرده است.”
استاندار سیستان و بلوچستان در شبکههای اجتماعی حضور فعالی دارد و علاوه بر گزارشهای شخصی، گروهی از روزنامهنگاران محلی فعالیتهای او را به صورت روزانه اطلاع رسانی میکنند. با این حال هاشمی در چند ماه گذشته پیرامون قتل معلمان در این استان اظهار نظری نکرده است.
سال گذشته همزمان با آغاز این زنجیره قتلها یک ناظر بلوچ نزدیک به مقامات دولتی در این استان که نخواسته بود نامش فاش شود به روز گفته بود همزمانی این قتلها با “بهتر شدن اوضاع برای مردم بلوچ و دادن فرصتهای بیشتر به آنها توسط دولت و استانداری” این نکته را به ذهن متبادر میکند که گروهی در این استان قصد دارند شرایط جدید را “بر هم بزنند”.
به گفته او، این اقدامات به نظر “کاملا سازمان یافته” میرسند و به احتمال زیاد در تقابل با انتصابات و تلاشهای استانداری برای بهبود اوضاع صورت گرفتهاند.
“این ترورها ربطی به گروه جیشالعدل ندارد”
حبیبالله سربازی، از مسئولان کمپین فعالین بلوچ، در مصاحبه با روز از زاویه دیگری به این حوادث مینگرد: “استفادهکنندگان استانی (مسئولان امنیتی استان سیستان و بلوچستان) از عنوان ترور معلم در بلوچستان بیش از آنکه جنبه حقوقی و مدنی داشته باشد، جنبه سیاسی دارد. در بلوچستان، روزانه یا هفتگی، چند ترورانجام میشود که ریشه اکثر آنها به درگیریهای طائفهای بر میگردد. دلیل افزایش این نوع ترورها اندکی ریشهایتر است و به توزیع سلاح گرم توسط سپاه پاسداران در بین طوائف و مردم عادی بلوچ بر میگردد.”
به گفته این فعال بلوچ: “در بسیاری از موارد شواهد نشان میدهد این سلاحها در درگیریهای طائفهای استفاده و باعث خونریزی شدهاند اما نه تنها سلاحها جمع آوری نشدهاند بلکه گویا یک نوع مصونیت برای استفاده کنندگان این سلاح دیده میشود چرا که هیچ گاه به زندان نمیافتند و مورد پیگرد قضائی قرار نمیگیرند.”
در موارد بسیاری گروه مسلح جیش العدل مسئولیت ناآرامی و برخی حوادث سیستان و بلوچستان را به عهده میگیرد اما در مورد معلمان جز یک مورد، مسئولیتی به عهده نگرفته است.
سال گذشته نادر قاضی پور، عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس قتل معلمان را به “گروهگ تروریستی شیطان صفت” نسبت داده بود.
حسینعلی شهریاری، نماینده زاهدان اما در دیماه سال ۹۳ با بیان اینکه “این ترورها ربطی به گروه جیشالعدل نداشته و با هدف تفرقه انجام شده” گفته بود: “یک باند مسلح تشکیلاتی و با برنامهریزی قبلی دست به ترور معلمین در جنوب استان زده است.”
همزمان با این اظهارات روابط عمومی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه، از دستگیری اعضای “یک باند تروریستی” در منطقه سرباز در حدود صد کیلومتری جنوب شرق ایرانشهر و در نزدیکی مرز پاکستان خبر داد. در اطلاعیه سپاه آمده بود این گروه “در چندین اقدام کور تروریستی تعدادی معلم و نیروهای بسیجی را در منطقه جنوب شرق کشور” کشته است.
باقر حسینی، عضو هیات رییسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز روز شنبه ۱۱ بهمنماه سال ۹۳، از بازداشت هشت تن دیگر در ارتباط با پرونده ترور معلمان در استان سیستان و بلوچستان توسط نیروی های امنیتی و انتظامی خبر داد.
او گفته بود تا آنزمان “دستکم ۲۰ تن در ارتباط با ترور معلمان در استان سیستان و بلوچستان بازداشت شدهاند.”
اختلافات طائفهای یا جدال دولت و سپاه؟
حبیبالله سربازی، از مسئولان کمپین فعالین بلوچ میگوید انتشار خبرهایی تحت عنوان “ترور یک معلم در بلوچستان” به زمانی بر میگردد که یک معلم سیستانی (شیعه مذهب) کشته شد و پس از آن شهریاری، نماینده سیستانی زاهدان و نماینده زابل و رسانهها به این موضوع پرداختند و برای اولینبار این موضوع را به “تکفیری ها” نسبت دادند.
او میافزاید: “با تکرار این موضوع به جای حل ریشهای مساله یا بررسی دقیق آن، بحث مسلح کردن معلمان شیعه یا سیستانی را مطرح کردند. اما حقیقت بسیار با اصل ماجرا متفاوت بود. تا جایی که در کشتهشدن نوروزی بسیاری از مردم محلی این ترور را مربوط به یک مساله اخلاقی توسط این معلم میدانستند اما با طرح گسترده این موضوع سر و صداهای کوچک کاملا مضمحل شد و در کنار آن بهره برداری گسترده ای در ورای این انتشار گسترده توسط شهریاری و اطرافیانش و سپاه پاسداران صورت گرفت.”
جواد نوروزی که این فعال بلوچ به او اشاره میکند، روز ۲۶ فروردین سال ۹۳ در شهرستان سرباز به قتل رسیده بود.
هر چند مواردی از قربانیان این قتلها از پیروان اهل تشیع سیستان و بلوچستان بودهاند اما بیشتر آنها از بلوچهای اهل سنت این استان هستند.
به گفته آقای سربازی “دولت در موضوع قتل معلمان مساله اختلافات طائفهای را برجسته کرده است. گر چه روی اصل این موضوع هم (که معلم ترور شده بخاطر انگیزههای سیاسی پافشاری شده) ولی در نهایت این موضوع را درگیری و اختلاف طائفهای عنوان کردند. اما عکس این موضوع، طائفهای دانستن قتلها، در ترور معلمهای شیعه و سیستانی که داستانهای مشابه داشتند لحاظ نشد. موضوع نه تنها مجرمانه تلقی نشد بلکه سیاسی گردید و در آخرین مورد ۳۳ نفر از جوانان بلوچ و بیگناه روستای نصیر آباد را بازداشت کردند که تا کنون از دستکم ۱۲ نفرشان اطلاع زیادی در دست نیست.”
به گفته این ناظر تحولات سیستان و بلوچستان: “دو قطبی شدن استان پس از آمدن استاندار اصلاح طلب و مخالفتهای ضمنی استاندار با حضور گسترده سپاه در تامین امنیت استان و به خطر افتادن برنامههای کلان اصولگرایان در منطقه به روشنی نشان داده که گاه برخی اتفاقات به شکل بادکنکی برای تثبیت موقعیت نهادهای امنیتی بزرگ نمایی شده است.”