با احمد قابل،از چهره های سرشناس اصلاح طلب در ایران در مورد واکنش مراجع و آیات عظام به اتفاقات و وقایع اخیر کشور مصاحبه کرده ایم.به گفته وی« اگر کمی منتظر بمانیم قابل پیش بینی خواهد بود که به عدد روحانیون معترضی که اعتراض خود را آشکار خواهند کرد، افزوده خواهد شد.»
این مصاحبه در پی می آید.
به دنبال وقایع بعد از انتخابات، هم مردم عادی و هم بسیاری از چهره های سیاسی به اشکال مختلف از مراجع تقلید و علما خواستند در برابر این مسایل موضع گیری کنند. شما عملکرد مراجع و علما را چگونه ارزیابی می کنید؟
تا قبل از انتخابات، اکثر مراجع تقلید ساکت بودند و با سیاست های حکومت مخالفت چندانی نداشتند، اما در دو سال آخر اصطکاک هایی با دولت نهم پیدا کرده بودند که آن هم از سوی دو طرف قابل تحمل بود. با این وجود آنها در زمان انتخابات از افراد دیگر حمایت کردند تا به این ترتیب نشان دهند که با تمدید ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد موافقتی ندارند. بعد از انتخابات و آغاز اعتراضات هم با توجه به اینکه تمایل قلبی شان به غیر آقای احمدی نژاد بود،منتظر بودند ببینند چه اتفاقی می افتد. حتی برای خیلی ها هم سوال بود که آیا آرای اعلام شده، آرای واقعی بوده است یا خیر. اما بعداز برخورد با سیاسیون ومردم معترض از سوی حاکمیت، به طور طبیعی این ها هم پیگیر اخبار شدند.
یعنی بعد از اعتراضات، رویکرد مراجع تغییر کرد؟
در این مقطع رویکرد آقایان علما با این قضیه چندگانه بود. بعضی مثل آیات عظام منتظری، صانعی، موسوی اردبیلی، آیت الله جوادی آملی، آیت الله بیات، آیت الله طاهری در اصفهان، آیت الله دستغیب در شیراز، آقایان مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم شروع به مخالفت آشکار با این جریان کردند و به دفاع از مردم و حقوق مردم برخاستند. یعنی تا جایی پیش رفتند که در خلوت پیشنهاد حکمیت دادند؛ یعنی همان پیشنهادی که آقای موسوی ودوستان داده بودند چون یک سویه بودن نظر نهادهای رسمی بر همه ثابت شده بود.
اما عملا به این پیشنهادات اعتنایی نشد.
بله،این ها هم وقتی دیدند اعتنا نشد، بعضا به صورت علنی ابراز ناراحتی کردند، بعضی هم مثل آقای جوادی آملی در خفا ولی به صورت شفاهی پیام هایی به آقای خامنه ای و دیگران دادند و به مسوولین هشدار دادند. حتی افرادی چون آیت الله استادی، آیت الله امینی و … به این جمع اضافه شد.
مثلا چه پیام هایی به مسوولین فرستادند یا چه کردند در این مدت؟
دیدارهای پیاپی مراجع با هم، بعضی صحت هایی که به صورت علنی منتشر می شود، یا اینکه بعضی آقایان دیگر به نماز جمعه نمی آیند یا مراسم شب قدر را برگزار نمی کنند، خیلی از مراسمی را که جنبه حکومتی داشته لغو کرده اند و … این ها همه نشان دهنده شواهدی است که همه مردم بفهمند اوضاع بسیار متفاوت شده است. به هر حال تعدادکسانی که در مقابل مسایل بعد از انتخابات موضع گیری علنی کرده اند، زیاد شده است وهمین را نباید دست کم گرفت. اگر کمی منتظر بمانیم قابل پیش بینی خواهد بود که به عدد معترضانی که اعتراض خود را آشکار خواهند کرد، افزوده خواهد شد.
ولی اکنون که به نظر می رسد بر حوزه ها سکوت عجیبی حکم فرماست.
حاکمیت همه برگ های خود را رو کرده بود، و تنها مراجع تقلید و روحانیون موثر در حوزه ها بودند که در وسط مانده بودند؛ البته غیر از کسانی که اعلام نظر رسمی و شفاف کرده بودند. این ها اکثرا مخالف روند فعلی بودند، اما وقتی ما از بیرون می بینیم، تصور می کنیم ساکت هستند. اما خیلی از این ها پیغام دادند، نماینده فرستادند، در صحبت های خصوصی بسیار هشدار دادند. یعنی دچار سکون همراه با سکوت نبودند.
فکر می کنید این نوع از عمل، با سطح توقعات جامعه هم خوانی داشته؟
الان توقع جامعه در مقابل جنایات افشا شده و رفتارهای خلاف قانون و شرعی که از حاکمیت سر زده، بیش از اظهار نظر در محافل خصوصی است و جامعه انتظار دارد آقایان موضع گیری علنی کنند. به هر حال جنایتی اتفاق افتاده و همه منتظر هستند تا ببینند چه اتفاقی می افتد و هر کس چه موضع گیری ای می کنند.
فکر می کنید حاکمیت این اجازه را می دهد تا علما به راحتی در این زمینه ها موضع گیری کنند؟
به هر حال این جنایتی که اتفاق افتاده، آبروی نظام را می برد. اگر بناست برخوردی برای جلوگیری از بسط وگسترش این جنایت ها صورت بگیرد، آقایان علما باید وارد عمل شوند و به دفاع از شریعت و به دفاع از حکومت بپردازند. چون این برخوردها طبیعتا بیش از همه به نظام لطمه می زند.
آقای قابل تصور می کنید این گونه موضع گیری ها ـ در صورت تحقق یافتن ـ می تواند شان گذشته را به روحانیت برگرداند؟
جایگاه گذشته به این سادگی ها قابل بازگشت نیست. باید سال ها بگذرد تا مردم بعضی رفتارها و بعضی سکوت ها و بعضی همراهی ها را فراموش کنند. خیلی طول می کشد تا اعتماد مردم به روحانیت مثل سال 57 شود. ولی مطمئنا موضع گیری صحیح در این برهه ها، می تواند چهره روحانیت را بازسازی کند و اعتماد بخشی از مردم را جلب کند. ضمن اینکه روحانیت نباید تنها به فکر چهره خود و اعتماد مردم باشد، بلکه باید به فکر این باشد که حریم و حرمت و آبروی دیانت حفظ شود.
بیشتر توضیح می دهید؟
یعنی نباید این همه رفتارهای زشت و قبیح به نام اسلام و تشیع صورت گیرد. این ها موظف اند آبروی دیانت را که به آن ها آبرو داده است حفظ کنند و لازم است امروز به دفاع از اسلام برخیزند. امروز زشت ترین رفتارها و ضربه زننده ترین رفتارها به نام اسلام صورت می پذیرد.