داود دانشور از کارگردان های آرام و بی سرو صدای تئاتر است. او هیچ گاه خود را به رخ نمی کشد ولی هر زمان که صحبت از عالم نمایش می شود یا مشغول ترجمه است و یا کاری را برای صحنه آماده می کند. او در گروه تئاتر آیین تقریبا سالی یک نمایش-که اغلب بر متن های خارجی استوار است- را روی صحنه می برند که از میان آنها می توان به همسایه ها، کسی به سرهنگ نامه نمی نویسد و… اشاره کرد. نگاهی انداخته ایم به پای پیاده آخرین کار این گروه، که هم اکنون روی صحنه است.
پای پیاده
کارگردان و مترجم: داود دانشور. نویسنده: اسلاومیر مروژک. طراح صحنه: شیوا رشیدیان. بازیگران: قدرتالله صالحی، سهند جاهدی، نسیم ادبی، بیژن افشار، محمود هندیانی، مینو زاهدی، حوریه میرمحمدی، رضا امامی، خلیل مولودی، افشین زارعی و شیرین ایزدی
داستان یک شب و روز تعدادی لهستانی که بعد ازاتمام جنگ دوم جهانی قصد عزیمت به میهن خود را دارند. دسته های گوناگون ازاقشارمختلف با هم برخورد می کنند و همگی درانتظارقطاری هستند تا آنها را به مقصد برساند. یک زوج جوان ثروتمند و اشراف زاده، یک مادر و دختر، یک مرد جوان ظاهرا با فرهنگ و غرق در مطالعه، و یک پدر و پسر منتظران این ایستگاه قطارهستند. قطاری که قرار است آنان را به سرزمین آرزوهایشان ببرد اما افسوس که هرگز نمی آید.
سایه سیاه جنگ
کشور لهستان بسیار پیچیده است. بسیاری از مردم این کشور قربانیان مستقیم جنگ های جهانی و درگیری های داخلی آن هستند. شاید همین کشمکش ها بود که هنرمندان بسیاری را در عرصه هنرهای نمایشی تحویل این کشور داد که جملگی درباره تاریخ معاصر لهستان آثاری به یادماندنی را خلق کردند. از اسلاومیر مروژک در تئاتر تا آندری وایدا در سینما.
این هنرمندان در بستر جنگ کارهایی را آفریدند که وجوهی چند بخشی داشت و اگرچه به تاریخ کشور لهستان می پرداخت اما در عمل رنج تمامی ملت ها در رویارویی با پدیده های شومی همچون جنگ، تجزیه طلبی و… نیز است. همین اواخر وایدا در فیلم کاتین به فاجعه جنگل کاتین در زمان جنگ جهانی پرداخت که در آن ارتش سرخ به دستور استالین چندین هزار افسر و سرباز لهستانی را در کشتاری دسته جمعی مقابل گلوله برد.
مروژک نیز در پای پیاده روایتگر آسیب پذیری بشر در برابر پدیده جنگ است. او در لحن نیز زبانی شبه گروتسک را بر می گزیند تا بتواند گزندگی بیشتری را به متن خود وارد کرده و تماشاگر را تحت تاثیر قرار دهد. او که فرزند تبعید است و 33 سال را در غربت گذراند آن قدر شهامت یافته بود که بدون ابا از چیزی هرآنچه را که می خواهد روی کاغذ بیاورد. پای پیاده در میان کارهای دیگر مروژک بخصوص پرتره شهرت جهانی چندانی را ندارد اما می تواند نمایش نگره های او نسبت به مسائل مختلف جنگ باشد.
ما در این نمایش با مقوله گریز و انتظار به عنوان تم های اصلی رو به رو هستیم. آدم هایی که می خواهند از موقعیت کنونی فرار کنند اما ظاهرا هیچ کس هیچ کجا منتظرآنها نیست و قطاری که باید ایشان را به مقصد برساند هیچ وقت وارد ایستگاه نمی شود. در کهن الگوهای روایتی سفر برای رسیدن به حقیقت و شناخت بیشتر جهان پیرامونی ماست. اما در این نمایش اگرچه سفری فیزیکی رخ نمی دهد ولی تماشاگر در انتها با کوله باری از تجربه سالن را ترک می کند. خصلت درام و نوع روایت در پای پیاده به گونه ای تدارک دیده شده که گویی در بطن این سفر رخ می دهد. دانشور و مروژک از کوچکترین فصل هایی بای القای این حس بهره می جویند. در ابتدای داستان ما پدر و پسری را می بینیم که مشغول پیاده روی هستند و پدر تمام تجربیات خود را در اختیار فرزندش قرار می دهد. همین شروع ما را به کلیتی رهنمون می شود که در ادامه نمایش قرار بوده با آن سروکار داشته باشیم.
دانشور این نمایش را با تکیه بر تئاتر بی چیز اجرا می کند. درون صحنه نمایش هیچ دکوری جز یک پرده نیست. تمام صحنه ها درون ذهن تماشاگر با کمک بازی بازیگران و فضا سازی های صوتی و تصویری بازسازی می شوند. دانشور توانسته با خالی بودن صحنه تداوم بصری کار خود را نیز حفظ کند. خالی بودن صحنه نوغی بی دفاع بودن را با خود به همراه دارد که گویا انسان های نمایش را در جهانی خالی از سکنه نمایش می دهد. آنها هیچ دستاویزی ندارند که به آن چنگ بزنند و بر همین اساس تنهایی آنها بیش از همیشه خود را به رخ می کشد.
نمایش پای پیاده در یک شب شروع می شود و در یک صبح پایان می پذیرد. در صبحی که حکومت عوض شده و در پی این تغییر هویت همه آدم ها نیز تغییر رنگ می دهند. در این میان بازهم قربانیان واقعی همان مردم هستند که جان و سیرت خود را برای به قدرت رسیدن دیگران قربانی کرده اند.
نمایش پای پیاده بسیار متکی بر بازی بازیگران است. قدرت الله صالحی و نسیم ادبی در قالب نقش های خود خوب ظاهر می شوند. اما ظاهرا کارگردان توجهی را که به چیدن میزانسن ها و فضا سازی بصری کار داشته به بازی بازیگران نداشته است. بازیگران خوب هستند اما هریک ساز خود را می زنند و ظاهرا به خوبی کنار هم قرار نگرفته اند.