”شکستن عادات و شالودههای کهنه، شبیه نوعی خرافهستیزی در عرصه مدیریتی است.“
کهنهکاران عرصه سیاست و تکنوکراتهای حوزه سیاسی را هم می توان با این استدلال وادار ساخت تا در برابر ستیز با خرافه در عرصه مدیریتی سر تعظیم فرود آورند.
این استدلال رئیس دولت نهم است آنگاه که به جای ایستادن در برابر چشمان ناظر رسانه و زبان گشودن در برابر دوربینها و قلمها و قامت خبرنگارانی که به رسم پرسشگری مهیای طرح سوال شدهاند به خلوت میرود تا کلید دنیای مدرن به دست گیرید و با یک کلیک ، کلیپی از منطق جابجایی در کابنیه نهم را بر صفحه وب سایت شخصیاش به نمایش بگذارد.
شاید اعتراضات و انتقادات بسیاری یا به زعم خود آقای رئیس “ جیغ های بنفش” بسیاری برای عزل و نصبهای مکرر در کابینهای چنین پر رفت و آمد، بر صفحه رسانه و سیاست نقش بست در حالی که به واقع آنچه رخ داد، ذرهای فراتر از وظایف تعریف شده رئیس یک قوه در قانون اساسی نبود اما از آنجایی که بعضی از اصول صریح قانون اساسی در مسیرتصمیم گیریهای صاحبان اختیار رسمی، غریب باقی میماند و تبدیل به عادت می شود میتوان باز هم به تعبیر آقای رئیس در نوردیدن این شالود های کهنه یا شکستن عادات را ستیز با خرافه دانست و پذیرفت که اجرای آن اصول پس از سالها، ناخودآگاه موجی از اعتراض را در جامعه سیاسی کشور برمیانگیزد.
با مروری در ادوار گذشته و بررسی جابجاییها در کابینه دولتهای پیشین کافیست تا بی سابقه بودن جابجایی نه یا ده عضو کابینه در مدت زمان دوسال و چند ماه از عمر یک دولت روشن شود. بدین ترتیب اصل 135 و 136 قانون اساسی که بر اساس آن قانونگذار با درنظرگرفتن تبعات جابجایی های کابینه، چنین اختیاری را بدون در نظر گرفتن حد و حدود به رئیس جمهور داده است ، در فصل ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد بیش از دوران دیگرانی که آمدند و رفتند به بار نشسته است و چنین است که او و همراهانی که هنوز بر مسئولیت ماندهاند نیز در بهار امثال پیش و پس از شنیدن هر صدای اعتراضی به این همه تکرار طرد یاران، واژه زایش و رویش در بدنه مدیرتی کشور را در قاب پاسگویی می گنجانند و در وب سایت شخصی رئیس جمهور نیز برای ادای توضیح به ملتی که ذهن پرسشگرشان نظاره گر چرایی این همه تغییر در ترکیب کابینه است، به نقل از خود ایشان چنین پاسخ داده می شود:
”شکستن عادات و شالودههای کهنه، شبیه نوعی خرافه ستیزی در عرصه مدیریتی است…جهش نوگرایانه در مدیریت نیاز به شجاعت و حکمت در کنار یکدیگر دارد.“
حال با پذیرش این منطق محمود احمدی نژاد و برخاستن سایر قوای کشور به احترام خارج ساختن اصول در انزوا مانده قانون اساسی ، دیگر قوا نیز به جای اعتراض و شکوه و گلایه، میتوانند اصول دیگر قانون اساسی را به تبعیت و تاسی از رئیس قوه مجریه از انزوا در آورند و به تعبیر دیگر، شجاعت و حکمت را در قاموس ملتی که اینک نباید هراسی از شکستن عادات و شالودههای کهنه به دل راه دهد، مفهومی دگرگونه بخشند.
شاید تئوری پردازان هر جریان و گروهی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا، رئیس دولت را توصیه به سعه صدر و تحمل وتعامل با وزیران و مدیرانی میکردند که علی رغم مشترک بودن در اهداف و اصول ، سلیقه متفاوتی را در اجرا پیشه کرده اند، اما رئیس دولت از انذار توصیه گران به پیامد تغیرات پیاپی نهراسید و باز هم به تعبیر خود، شجاعت پیشه کرد تا حکمت عهد اخوت نبستن با مدیران و یا چک سفیدامضاء ندادن به وزرا را نه در زبان که در عمل نیز اجرا کند. در این مسیر نیز یک روز، به مجلس رفت و در رای اعتماد به تک تک آنان که اینک از کار برکنار شدهاند، والا ترین توصیفها را به کار برد و روز دیگر نیز هیچ ابایی نداشت از اینکه بگوید در انتخاب همراهان خود اشتباه کرده است و منتخبان دیروز خویش را یک به یک از گردونه کابینه به بیرون رهنمون ساخت.
حال این بر مجلسنشینان است که اگر بر این رفتار رئیس دولت صحه میگذارند به یاری او بشتابند تا او به روایت خود امور کشور را سروسامان دهد، اما چنانچه غیر از این میاندیشند، رئیس دولت بر آنان خرده نخواهد گرفت اگر به او تأسی جویند تا اگر کسانی از انتخاب فرد یا مجموعه ای برای یک دوره چهارساله پشیمان شدهاند هیچ ضرورتی برای منتظر ماندن تا پایان دوره چهارساله او نمانند .بدین ترتیب مجلس می تواند در راستای همان “ خرافه ستیزی در عرصه مدیریتی ” که اقای احمدی نژاد به آن تکیه کرده است، اصولی از قانون اساسی جمهوری اسلامی را از انزوا خارج سازد تا ملتی را از سردرگمی، بلاتکلیفی و محقق نشدن وعدههای انتخاباتی نجات داد.
مجلسیان نیز میتوانند به “شجاعت” و “حکمت” رئیس جمهور اقتدا کنند و در برابر کسانی که قرار بود کشتی وعدههای معیشتی را “چهارساله” به مقصدی آرام نزدیک سازند، نه از “شکستن عادات” و “شالودههای کهنه” بهراسند و نه از قضاوتهای حاشیهای که این عمل جز با تأسی ازگفتار خود آقای رئیس نخواهد بود تا مصداق این توصیه دینی نیز طرح پرسش شود : آنچه برای دیگران می پسندیم برای خود آیا می پسندیم؟