شعرهای کوتاه سول ادهمی
شعر ایرانی را در مانلی بخوانید
اشاره:
تا به حا از رسول ادهمی شاعر، دفترهای پیرخواهر، لکلکها مادرم را بردند، دنیا بدون تو یکی دو شماره تنگ است منتشر شده است. او را به شاعری و نوشتن شعرهای کوتاه میشناختیم، اما در کسوت بازیگر در سریال پردهنشین هم رؤیت شد.
پاپیون جنگ
پیش از سفر جنگ
بند پوتینش را
طوری گره میزدو میبست
که انگار قرارست
جفت پاهایش را
به کسی هدیه دهد
پاییز
پاییز سه سال قبل، گفتی
سر کوچه میروم میآ یم
آخ که این کوچه چقدر طولانی ست
پرگار
از دور ترین نقطهی عشق
دل به پرگار خدا میبندم
شاید به تو رسیدن
در یک شعاع
زیاد هم محال نباشد
تنهاییم
آنقدر تنهاییم
که درب خانه مان
به گذر های کسی دلبسته
که خود ما هستیم
قفل این خانه دگر پوسیده
آهِ لولا شنیدن دارد
تو در تو
در خواب میدیدم که مرا در خواب میبینی
امان از دست این خواب های تو در تو
تو نیستی
وقتی که تو نیستی
از وسعت بیهودهی تخت
سخت،
می رنجم
…
از من دور می شوی
به خودت می رسی
چراغ قرمز
پشت چراغ قرمز
اندازهی نود و سه ثانیه
عاشق شد
خداحافظی
دست تکان میدهی
هنوز نرفته…
مشغول پاک کردن تصویر منی
خراب آباد
آغوشم به خرابه ای میماند
که روزگاری
آبادی خوش عطری بود
گله ای نیست از این روی زرد
گله ای نیست از این سینهی درد
گله ای نیست به جز این که کاش
میفهمیدم
دکمهی پیرهنم کجا افتاده
خطا
امروز مهربانی
پیداست خطایی کردی
رفتنی طولانی
ای کاش سفرت
اندازهی یک نان خریدن میشد
زود بر میگشتی
رفتی
گفتم سر به سرم بگذار
تنهایم
سر به سرم گذاشتی و
رفتی
روانی
هر کی نگات میکنه بهش میخندی
تو حتی روی طاقچه هم بی وفایی
زوم
حتی از پشت لنز هم دوری
ریش تراش
ذهنم انگار کمی کُند شده
باید که صورتم را
نه ببخشید
سیرتم را بتراشم