توماس اردبرینک
نویسندگان، پزشکان و صاحبان مشاغل کوچک تهران، هسته اصلی جنبش مخالفان کشور بر علیه محمود احمدی نژاد را در سال گذشته تشکیل می دهند. اکنون همین طبقه متوسط شهری احساس می کند با طرح دولت برای حذف یارانه ها و افزایش قیمت طیف متنوعی از مایحتاج روزانه، مورد بی توجهی قرار گرفته است.
طبقه متوسط ایران همین حالا نیز زیر فشار تحریم هایی قرار دارد که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا برای مهار برنامه تسلیحات هسته ای کشور وضع شده است. اما آنها ظرف هفته های آینده، انتظار وارد آمدن ضربه دیگری را می کشند. زمانی که بهای بنزین، نان، برق و سایر کالاها با نرخ آزاد بازار عرضه خواهد شد و قیمت برخی محصولات احتمالاً تا ده برابر افزایش خواهد یافت. درحالیکه طبقه فقیر روستایی تا حدی از پرداخت های نقدی دولتی بهره مند می شوند، اما بسیاری ازمردم شهرهای ایران باید چاره ای برای خودشان پیدا کنند.
اصلاح نظام یارانه ها سه دهه پس از وقوع انقلاب سال 1979، شکاف عظیمی میان رهبران کشور و مردم طبقه متوسط بر سر تعریف یک کشور آرمانی ایجاد کرده است.
مهدی، یک تاجر مس، سوار بر ماشین تویوتای خود و درحالی که در پیچ و تاب ترافیک مهارنشدنی تهران عازم محل کارش است، گفت: “از نظر رهبران کشور، ما نماد تمام اشتباهات روی داده در انقلاب هستیم؛ برای همین هم باید مجازات شویم.”
پدر مهدی یک انقلابی خوشنام بود و به عنوان یک قهرمان جنگ در خط مقدم نبرد با عراق در سال 1980 جان خود را از دست داد. مهدی 30 ساله گفت: “من به انقلابی که او حمایت می کرد، افتخار می کنم. اما نه به چیزهایی که اکنون اتفاق افتاده است.”
او گفت آنچه ایران نیاز دارد، دولتی مسؤل، آزادی شخصی بیشتر و روابط دوستانه با دنیاست تا حرکت به جلو میسر شود. مهدی گفت: “طبقه متوسط خود را با عصر جدید وفق داده است. حالا من از رهبران مان نیز می خواهم همین کار را انجام دهند.” او نیز نظیر بسیاری از مردمی که با آنها مصاحبه شد، به دلیل نگرانی از پیگرد قانونی نخواست نام کاملش فاش شود.
قرار است یارانه ها که بهای ارزاق را به طور مصنوعی پائین نگهداشته اند در ماه جاری حذف شوند، اما تاریخ دقیق اجرای این طرح مخفی نگهداشته شده تا از بروز ناآرامی و اغتشاش جلوگیری شود.
مسؤولان دولتی از مردم خواسته اند کمربندها را محکم ببندند و مقامات امنیتی علیه برپایی هرگونه اعتراضی هشدار داده اند. ماه گذشته در مناطق محل زندگی طبقه متوسط جامعه در پایتخت، برای قدرت نمایی و با حضور شبه نظامیان مسلح به تسلیحات خودکار صدها ایستگاه بازرسی برپا شد.
احمدی نژاد اعلام کرده است که این برنامه برای توزیع ثروت میان فقراست. با اجرای این طرح، 60 میلیون نفر از جمعیت و از جمله شهروندان فقیر و طبقه متوسط شاهد واریز شدن مبلغی معادل 40 دلار در ماه در حساب بانکی خود خواهند بود که بناست افزایش بهای اجناس را جبران کند. اما مابقی جامعه که سر به 15 میلیون نفر می گذارد و شامل بسیاری از مردم طبقه متوسط شهری هستند، باید خودشان چاره ای بیاندیشند.
عباس عبدی تحلیلگر سیاسی و منتقد دولت گفت: «طرح یارانه ها به وابستگی بیشتر طبقه متوسط به دولت منجر خواهد شد. آنها فقیرتر شده و نفوذ خود را از دست خواهند داد. دولت از این رویداد خرسند خواهد شد.»
طرح یارانه ها در حالی اجرا خواهد شد که بخش متزلزل خصوصی تحت فشار تحریم های سنگین آمریکا قرار گرفته است. بهای حمل و نقل، بیمه و تأمین مالی طرح ها به دلیل تمهیدات درنظرگرفته شده و نیز فقدان ضربه گیرهای مالی افزایش یافته است و تولیدکنندگان داخلی، واردکنندگان و کارخانه داران را مجبور به اخراج کارگران خود کرده است.
طبقه متوسط ایران از دیرباز با رهبران انقلابی کشور که اعتباری برای ارزش های اعتدالی آنها نداشته اند، دچار اختلاف بوده اند.
ایران پس از انقلاب به سرعت روند شهری شدن را طی کرد. بیسوادی تقریباً ریشه کن شد و دانشگاه ها برای تمام طبقات اجتماعی و اقتصادی قابل دسترسی شد و روستاهای دورافتاده نیز به شبکه برق کشوری متصل شدند. اما همه این تحولات برای رهبران ایران هزینه در برداشته است.
مغازه داران و کشاورزان به تهران کوچ کردند، خودرو خریدند و فرزندانشان را به دانشگاه فرستادند. آتش انقلابی آنها نیز رفته رفته خاموش شد. افزایش درآمد، تحصیلات و دسترسی به خدمات پزشکی به انفجار جمعیت طبقه متوسط در پایتخت و سایر شهرهای بزرگ کشور منجر شد. تجار، پزشکان و هنرمندان به الگوهای جدید جامعه سیال تبدیل شدند و جای قهرمانان انقلابی و روحانیون بانفوذ را گرفتند.
آژانس هاس مسافرتی نیز با همین سرعت رشد کردند و تورهای مسافرتی به دوبی، اروپا و سواحل ترکیه را در فهرست خدمات خود قرار دادند. اکنون تقریباً 28 میلیون ایرانی به اینترنت دسترسی دارند و می شود گفت این بالاترین آمار کاربران آنلاین در خاورمیانه است.
این تحولات با افزایش خواست های سیاسی برای کسب آزادی شخصی بیشتر، سیاست های میانه رو و روابط خارجی بهتر همراه شد. طبقه متوسط ظرف دهه گذشته، سنگ بنای تلاش جهت نوگرایی و اصلاح جمهوری اسلامی را برای سیاستمداران و روحانیون فراهم آورد. از نظر اجتماعی نیز توسعه طبقه متوسط به افزایش آمار طلاق، رونق فرهنگ مبتنی بر جایگاه اجتماعی و نیز افزایش بهای مسکن منجر شد.
بسیاری از خواست های طبقه متوسط و رفتار اجتماعی آنها با آنچه رهبران ایران در ذهن داشتند، اختلاف دارد و از سوی آنها با برچسب “غربگرایی” خوانده می شود. آنها توانسته اند به طور موفقیت آمیزی جلوی هرگونه تلاش طبقه متوسط برای ترجمان توسعه و نفوذ اجتماعی خود در هرم قدرت را سد کنند.
در همین حال، مراکز آموزشی محل تمرکز طبقه متوسط مورد هدف دولت قرار گرفته و برخی از رهبران کشور، محتوای درسی ارائه شده در این مراکز را غرب گرا خوانده اند. دانشگاه آزاد به عنوان عظیم ترین نهاد آموزشی کشور در زیرمجموعه دولت قرار گرفت و یک دانشگاه علوم پزشکی کلیدی در تهران تعطیل شد. اینترنت و گیرنده های ماهواره ای نیز با با فیلتر و پارازیت روبرو شده اند و به عبارت دیگر، خواست طبقه متوسط برای اصلاحات، غیرقانونی اعلام شده است.
امیر محبیان تحلیلگر سیاسی که در گذشته از احمدی نژاد حمایت می کرد، گفت: “طبقه متوسط بزرگترین طبقه را در ایران تشکیل می دهد. خط مقدم کشمکش میان تجدد و سنت در کشور نیز در اختیار این طبقه است. آنها می خواهند صدایشان شنیده شود.”
رویکرد مسؤولان جمهوری اسلامی از زمان انقلاب همواره این بوده است که کلیه افراد ملت برابر هستند، هرچند به نظر ایبشان برخی از افراد مستحق توجه بیشتری هستند. احمدی نژاد در جریان یک سخنرانی در ماه مارس گفته بود: “ملت ایران از 75 میلیون بنده خدا و مردم وفادار و حامی نظام تشکیل شده است. البته طبقات پائین و نیازمندان برای دریافت کمک در اولویت قرار دارند.”
اما از نظر یک خانه دار ساکن غرب تهران، قصد دولت برای کمک به فقیران، آن هم از طریق پرداخت نقدی، کوته نظرانه است. غزال 53 ساله گفت: “شوهر من وارد کننده مواد شیمیایی است اما به دلیل تحریم ها، دیگر نمی تواند چیزی به کشور وارد کند.”
وی گفت: “او قبلاً ده ها نفر را استخدام می کرد. فکر می کنم آنها نیز فقیر بودند. اگر ما این دولت و این تحریم ها را نداشتیم، هم ثروتمند و هم فقیر و هم افراد میان این دو طیف اکنون صاحب کار بودند.”
منبع: واشنگتن پست- 6 نوامبر