مکشوفات مشکوف

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

یا ما نمی فهمیم، یا قبلا نمی فهمیدیم، یا بعدا خواهیم فهمید، یا وزیر اطلاعات متوجه نیست چه حرفی می زند، یا اصولا حرفهایی که آدمها می زنند نباید جدی گرفت. تا حالا فکر می کردیم توطئه چیز بدی است که این انگلیسی های بی ناموس با آن چشم چپ کورشده شان و این اسرائیلی ها، با آن سمساری هاشان انجام می دهند، نگو نصف توطئه هایی که در مملکت انجام می شود، زیر سر امام خمینی بود و ما نمی دانستیم. باز خوب شد بعد از 33 سال که وصیت نامه امام را با بیل فرو کردند توی سر دانش آموزان این مملکت، که نتیجه اش همین شد که جرم و جنایت در مملکت روز به روز افزایش پیدا می کند، فهمیدیم که چه توطئه ای، چه توطئهههههههه ای و باز هم چه توطئه ای در کمین ما بود  و نمی دانستیم. به گفته حیدر مصلحی سفیر بیت رهبری در کابینه احمدی و ظاهرا وزیر اطلاعات، توطئه هایی که جریان فتنه در انتخابات آینده خواهند کرد، به این شرح است:

اول: مطرح کردن افکار امام خمینی، به عنوان یک توطئه علیه نظام که مدتهاست در برنامه عمل فتنه گران قرار گرفته است.

دوم: به هیچ شخصیتی در انتخابات نباید اعتماد کرد، چون تجربه نشان داده همه ممکن است منحرف شوند، بخصوص همین وزیر اطلاعات با آن چشم چپ کورشده اش.

سوم: فتنه گران کاری می کنند که اصولگرایان به خودشان مشغول شوند( حالا با کجای شان خدا می داند، شاید هم با جایی از احمدی نژاد یا مشائی یا این جور جا ها، و کار خودشان را می کنند.)

چهارم: بعد از انتخابات ریزش رخ می دهد، چرا؟ چون ولایت اصولا طوری عمل می کند که ریزش صورت می گیرد. چطور می شود جلوی این ریزش را گرفت؟ هیچ راهی ندارد. آیا رویش ممکن است در مقابل این ریزش صورت بگیرد؟ بله، منتهی در ایران ریزش می کند، در لبنان و آلمان و کانادا و فرانسه رویش می کند.

پنجم: فتنه گران تصمیم دارند در قالب احزاب دیگر در انتخابات شرکت کنند، و چون فتنه گران به گفته وزیر اطلاعات، فرمانده سپاه، فرمانده بسیج، سردبیر کیهان، و کلیه سردمداران راست مدتهاست کاملا مرده اند، وزارت اطلاعات با تمام هوش و عقل( در صورت وجود) سعی می کند جلوی این توطئه های انتخاباتی را بگیرد.

ششم: براساس تحقیقات به عمل آمده، برای دخالت در ایران، اوباما یک چمدان اینترنتی برای ایران طراحی کرده بود که وقتی وارد ایران شد، دیدند کارآئی ندارد. در تمام این دو سال هم که اوباما صدایش در نمی آمد، بخاطر درست کردن همین چمدان و بخصوص دسته آن بود که خیلی چیز سختی بود و یکی از اقداماتی که فتنه گران در انتخابات انجام خواهند داد بقول وزیر اطلاعات این است که همان چمدان اینترنتی اوباما که کارآیی، از کارآئی بیفتد.

هفتم: فتنه گران و سران اپوزیسیون برای سرویس های اطلاعاتی بیگانه مثل دستمال کاغذی می مانند، یعنی بعد از اینکه حسابی از او استفاده کردند، پرتش می کنند توی زباله دانی تاریخ، یعنی این سرویس های اطلاعاتی بیگانه همان کاری که رهبر ایران با روسای جمهور خودش می کند، با فتنه گران و سران اپوزیسیون می کنند، فقط فرقش این است که سرویس های اطلاعاتی غرب بعد از اینکه از این افراد به عنوان دستمال کاغذی استفاده کرد، آنها را می فرستد خانه و به آنها حق بیکاری می دهد، ولی در ایران وقتی رهبر از رئیس جمهور یا نامزد ریاست جمهوری استفاده کرد او را بدنام یا زندانی می کند و حق بیکاری هم نمی دهد، پس نتیجه می گیریم که یک انسان عاقل همیشه باید سعی کند جزو عوامل فتنه باشد نه جزو سران آن.

 

نقش پروپاچه در موقعیت استراتژیک

اصولا پروپاچه انسان در موقعیت استراتژیک او تاثیر فراوانی دارد. مثلا آدم وقتی پروپاچه باحالی داشته باشد، مثلا مثل سوفیالورن یا جواد لاریجانی می رود می نشیند لب خزینه، ولی وقتی پروپاچه باحالی ندارد نباید برود، گیرم که مادر احمدی نژاد به او بگوید قربان دست و پای بلوری ات بروم، خب مادر است، برود بهشت همه جا را لگد کند، ولی نباید در موقعیت استراتژیک منطقه تاثیر بگذارد. منظورم این است که وقتی سپاه پاسداران اعلام می کند که “سپر موشکی ناتو در ترکیه، نخستین هدف نظامی سپاه است” حداقل قبلش باید این گروهبان گارسیا با انبوه پشمالود وجودش رفته باشد اپیلاسیون، بعد لب خزینه بنشیند. جمهوری اسلامی بیست سال زور زده، سی سال باج داده، آخرش رسیده به اینکه اردوغان در پاسخ جواب سلام احمدی نژاد به جای اینکه بگوید “ سلام و زهر مار” بگوید: “ سلام، چیه؟” آن هم کجا؟ ترکیه ای که پیمان ناتو را می گذارد روی چشمش، یک عمر است دارند خودشان را دچار پارگی می کنند که از فلانجای اروپا وارد شوند و یک جوری ستاره قرمزشان آبی شود، حالا ایران تهدید می کند که ما سپر موشکی را در ترکیه می زنیم. کم دشمن داری؟ آن طرف که جمهوری آذربایجان سر قضیه قراباغ و ارمنستان چشم ندارد ببیندت. عراق هم که ده سال است حیاط خانه بوش سابق و اوبامای فعلی است، عربستان هم که سی سال است حیاط خلوت آمریکا در خلیج فارس است، کویت و امارات هم که چشم ندارند ایران را ببینند، بحرین هم که وجودش با ادعاهای مسوولان حکومت در تضاد است، قطر که پایگاه نظامی آمریکاست، پاکستان هم که اصولا از وقتی به وجود آمده جز دو سه تایی از سرانش که مسلمان انگلیسی بودند، بقیه شان از رهبران اسلام ناب آمریکایی بودند. افغانستان هم که سالن گل کوچک سربازان آمریکاست. این وسط سردار فیروزآبادی می خواهد چه شکری بخورد، که وزنش بیشتر از این اضافه نشود خدا می داند.

 

87 درصد مردم می خواهند بسیجی شوند

من چون شخصا سردار نقدی را می شناسم، می دانم که برخلاف خیلی از مسوولین کشور که به نظر احمق می رسند ولی احمق نیستند، این آدم فقط به نظر نمی رسد، واقعا مشکل جدی ریاضی دارد. گفته که 87 درصد مردم می خواهند بسیجی شوند. اصولا آدمی که جامعه را نمی شناسد، وقتی در مورد سیاست از درصد های بالای سی و چهل درصد استفاده می کند، وگرنه هرگز این کار را نمی کند، مگر موقعی که در انتخاباتی جایی بخواهد تقلب کند. طبق آمارهای سال 1385 که خیلی با آمار الآن فرق نمی کند، کلا درصد آدمهای بین 14 سال تا 35 سال کشور، همه و همه، زن و مرد، داخل و خارج، جمعا 30 میلیون و 400 هزار نفر است، که از جمعیت 70495782 نفری در آبان سال 1385 می شود 43 درصد کل جامعه. یعنی اگر فرض کنیم همه آن 14 میلیون نفری که حداقل 12 میلیون نفرشان هم جزو همین جمعیت هستند و به میرحسین موسوی رای دادند، و عده ای شان تا حالا در ایران زندگی نکردند، و تعدادی از این جمعیت همان یک و نیم میلیون زنی هستند که در همان سال 1385 توسط بسیج و پلیس دستگیرشدند و تعهد دادند که ماتیک نمی زنند، شلوار تنگ نمی پوشند، چکمه متبرج پای شان نمی کنند، روسری نازک و کوتاه نمی پوشند، موهای شان را بالای سرشان جمع نمی کنند، و هزار نوع دیگر، اگر فرض کنیم همه اینها بخواهند بسیجی شوند، تازه می شود 43 درصد، مگر اینکه نوزادان و بچه های چهار پنج ساله را هم بخواهند بسیجی کنند که خوب، اگر شوخی داریم، که اصلا چرا عدد به کار می بریم، بگو 99 درصد که خیال مان راحت شود. اما همه این 43 درصد که گفتیم که بسیجی نمی شوند، کلا تا اینجایی که معلوم است باید حدود بیست درصد خواهران را در جمع مذکور حفظ کرد و بقیه خواهران معمولا بسیجی نیستند. یعنی تعداد کل جمعیتی که ممکن است بسیجی بشوند حدود 26 درصد کل جامعه ایران است. فرض کنیم که هر کسی که از جلوی مقر بسیج رد می شود بسیجی باشد، حداکثر یک سوم مردم حائز شرایط کشور بسیجی می شوند. یعنی چیزی در حدود 9 درصد. به نظرم میان نه درصد تا 87 درصد خیلی فاصله است.

 

کارتن خواب های پاریس

من که از آمریکا و موساد و سیا پول می گیرم. آقای فلانی گفته است که یک میلیارد دلار پول فقط آمریکایی ها به مخالفان نظام کمک کردند. آقای بهمانی هم گفته است اپوزیسیون مخالفان یک بار 200 میلیون دلار و یک بار 90 میلیون دلار پول از آمریکایی ها گرفت. تقریبا همه مسوولان طرفدار حکومت گفته اند که مخالفان با پول انگلیس و اسرائیل اداره می شوند. جمعیت مخالفان هم که طبق گفته آقای سریعتمداری و لاریجانی و احمدی نژاد کلا ده هزار نفر نبودند، از اینها لابد نصف شان رفته اند فرنگ. این همه پول هم داده شده به همین مخالفان، لابد باید هر کدام ماهانه صدهزار دلاری پول بگیرند، پس معنی این حرف که وزیر اطلاعات گفته که : “ مخالفان خارج نشین ما شب ها در خیابان می خوابند چیست؟” و اصولا آدمی که ماهی صد هزار دلار پول می گیرد، چرا باید در خیابان بخوابد؟ البته ممکن است شب به خیابان برود، ولی حتما بعد از اینکه کارش را کرد به خانه اش می آید. به نظرم باید خودشان یک جوری این دعوا را حل کنند، بالاخره مخالفان نظام در خیابان می خوابند یا میلیاردها پول می گیرند؟ اگر در خیابان می خوابند پول هایشان را کجا می گذارند. نکند می گذارند دربانک های الحمدلله سالم و بی اختلاس جمهوری اسلامی .